- ماجرای فساد مالی «محمدرضا رحیمی» که بیش از اندازه بالا گرفت (+) و قوه قضاییه سر و صدایی به راه انداخت و مجلس هم به ذهنش رسید که دخالتی بکند، جناب رحیمی به جای اینکه منتظر دادگاه شود و برای خودش دفاعیه بنویسد با یک جمله تکلیف همه چیز را مشخص کرد. ، معاون اول احمدینژاد مدعی شد «مقام معظم رهبری بهتر از همه می دانند که من تمام پولهای مورد بحث را صرف انتخابات کرده ام و مصرف شخصی نداشته، بعلاوه بار اول هم نبوده است». (+) خوب! مسئله روشن شد و بلافاصله مجلس پرونده را از دستور خارج کرد و قوه قضاییه هم درش را گذاشت تا شامل مرور زمان شود. برخی هم یک چیزهایی در مورد یک دستوراتی گفتند (اینجا+) که راست و دروغش با خودشان، اما جناب رحیمی نه تنها دیگر هیچ گاه مورد پیگرد قرار نگرفت، بلکه در آخرین سفر استانی رهبر (و در نبود احمدینژاد) در جایگاه نزدیکترین فرد به ایشان نشست. (اینجا ببینید+)
- مجلس گزارش نهایی خود از رسیدگی به پرونده اختلاس 3.000.000.000.000تومانی را منتشر کرده است. (اینجا+) در انتهای این گزارش بندی وجود دارد که من دلم میخواهد با آب طلا بنویسم و سردر این وبلاگش کنم. مجلسنشینان گرامی به زیبایی نوشتهاند: «در پایان متذكر می شود انباشته شدن حجم عظیمی از امكانات و تسهیلات ظرف مدت ۵ تا ۶ سال بدون آورده شخصی قابل توجه، قطعاً از طریق فعالیت اقتصادی سالم و قانونمند امكانپذیر نیست و بدیهی است امثال اینگونه مفاسد بدون ارتباط با كانونهای فاسد «قدرت»، «ثروت» و «رسانه» و تبانی با آنها ممكن نیست و اینگونه حمایتهای آسیبزا و مخرب موجب جسارت خلافكاران، حرامخواران، سودجویان و ویژهخواران شده و زمینه دلسردی فعالان اقتصادی متعهد و قانونگرا و كارآفرینان خدوم كشور را فراهم می آورد».
حرف حقی است، فقط من تعجب میکنم نگارندگان چنین نکته ظریفی، چرا قبل از زدن جوالدوز به دیگران، یک سوزن به خودشان نمیزنند؟ اینان که خوب میدانند جمعآوری مشروع انبوهی از ثروت بادآورده ظرف 5-6 سال غیرممکن است، چرا هیچ وقت نرفتند و یقه سردار صادق محصولی را نگرفتند که چطور صدهامیلیارد تومان ثروت را ظرف چند سال «خدمت» در فرمانداری ارومیه گرد آورده است؟ اصلا اینها به کنار. این کانونهای فاسد قدرت و ثروت و رسانه چه کسانی هستند؟ برای پاسخ به این پرسش، چرا مجلسنشینان یک نگاهی به نتایج گزارش خودشان نینداختهاند؟ آنجا که آمده است که «حسب اطلاع، قائم مقام بانك مركزی جلساتی را با حضور مدیران عامل بانكهای دولتی و خصوصی و رئیس دفتر ریاست محترم جمهور تشكیل داد كه علیرغم اظهارات وی مبنی بر تنظیم صورتجلسات، وی حاضر به ارسال كامل آن به كمیسیون نگردید».
پیش از این هم بارها و بارها اسناد و شواهدی مبنی بر توصیه و نقش اسفندیار رحیممشایی در پرونده اختلاس بزرگ منتشر شده بود که همه را نادیده میگیریم. ولی چطور بپذیریم که نمایندگان خودشان از جلسه مجموعه متهمین با مشایی خبر میدهند، اما نوبت به درخواست عزل و استعفا و پیگیری قضایی که میرسد هیچ رد پایی از جناب مشایی نیست؟ من هنوز باور دارم که در این نظام گروهی وجود دارند که قابل محاکمه نیستند و اتفاقا مجموعه کامل و دستچین شدهای از آنان گرد شخص احمدینژاد جمع شدهاند. از آن قاضی سعید مرتضوی بگیرید تا رحیمی و مشایی و محصولی و بقایی و الخ. در این پرونده هم تردیدی ندارم که کار با محکومیت چند مدیر میانی، نهایتا در حد مدیرعامل بانک ختم به خیر میشود. اینجا محاکمه مختص گروه دیگری است.
پینوشت:
از یادداشتهای پیشین بخوانید: «آنهایی که جمهوری اسلامی نمیتواند محاکمه کند»
پینوشت:
از یادداشتهای پیشین بخوانید: «آنهایی که جمهوری اسلامی نمیتواند محاکمه کند»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر