شورای فعالان ملی-مذهبی، 22 شهریور امسال تحلیل مفصلی از وضعیت جنبش سبز منتشر کرد که به باور من بسیار خواندنی و آموزنده است. این تحلیل احتمالا نسختین نمونه از نوع خود است که از بحث های انتزاعی صرف فاصله گرفته و دیدگاه های خود را به آمارهای قابل تامل مستند ساخته است. مطالعه این متن را به تمامی دوستان توصیه می کنم و در زیر بخش «نقاط ضعف» جنبش را از همین بیانیه عینا می آورم:
1- عدم تدوین اسناد مورد توافق: تا مدتها سند مدونی برای ایجاد هماهنگی نیروهای درون جنبش به منظور اِعمال روشها و تحقق اهداف آن وجود نداشت .این خلاء با انتشار منشور پیشنهادی جنبش سبز توسط مهندس موسوی تا حدود زیادی جبران شد . اگر چه هنوز فقدان برنامه و اهداف مدون مشترک، امكان برنامهریزی فراگیر در چارچوب گفتمان جنبش را دشوار و بلكه ناممكن می سازد.
2- ضعف در همراه سازی قشرهای پایین جامعه: هنوز جنبش در همراهسازی اقشار كمدرآمد و فقیر جامعه، در حاشیه شهرها، شهرهای کوچک و روستاها، موفق نشده و در شهرهای بزرگ محدود مانده است.
3- ضعفهای تاكتیكی: جنبش، محصور در تاكتیكهای محدودی است كه به تدریج كاركرد خود را از دست می دهند. از این رو تقویت ظرفیت های لازم برای مذاكره ، گفت و گو و دیگر ابتكارات برای پیشبرد اهداف جنبش از اهمیت برخوردار است.
4- ضعف در ساختار و سازماندهی: مهمترین ضعفهای ساختاری جنبش عبارت اند از: فقدان مشی شورایی برای اتخاذ تصمیمات استراتژیك، عدم وجود تشكیلات منسجم، فقدان هستههای تشكیلاتی حقیقی برای تغذیه فعالان جنبش و تاكید انحصاری بر شبكه های مجازی و در نتیجه ضعف سازماندهی و تصمیم گیری ، كمبود منابع و فقدان سیستم تامین منابع، فقدان سخنگوی رسمی برای جنبش در داخل و خارج از كشور و تکیه جنبش بر ابتكارات فردی.
-2 ضعف در همراه سازی قشرهای پایین جامعه: هنوز جنبش در همراهسازی اقشار كمدرآمد و فقیر جامعه، در حاشیه شهرها، شهرهای کوچک و روستاها، موفق نشده و در شهرهای بزرگ محدود مانده است.
پاسخحذف4 مورد ضعف قابل قبول و با کار ورزیدن بر یکایک انها قابل ترمیم میباشند. لیکن ضعف شماره 2، مذکور در نوشته، ارجحیت بیشتر دارد چون دیکتاتور ها همواره از این گروه محروم که بخاطر فقر کمتر شانس اموختن کمتر راداشته اند برای سرکوبی اندیشمندان سود میجویند. پس وظیفه سنگینی بر دوش اندیشمندان است که با متانت و افتادگی تمام با این قشر از هموطنان عزیزشان کار نموده و همگام باشند.
مزدک
بزرگترین نقطه ضعف جنبش سبز،وجود عداه ای مردان زیر ابرو برداشته و سوسول است که خود را قاتی مردم کرده اند و همین موضوع باعث کنار رفتن عده ای از جنبش شده.مسلما اینگونه افراد نمیتوانند دلسوز و نگران محرومان و ستمدیدگان باشند.از این گذشته داشتن حس شدید نژادپرستی و فارس فارس کردن آنها موجب عدم حمایت اقوام غیر فارس شده و چنانچه جنبش بخواهد از حالا شعار حمایت از اقوام غیر فارس را بدهد،دیر است زیرا هیچگونه اعتمادی به آنها نیست و همه بر این باورند که این گروه پس آنکه به قول معروف خرشان از پل گذشت ،آش همان آش و کاسه همان کاسه خواهد بود.
پاسخحذفوجود مردان (زیر ابرو برداشته و سوسول) که ضعف یا ناتوانی جنبش سبز نیست،
پاسخحذفجنبش سبز مال گروه خاصی از مردم ما نیست،
این جنبش به همهٔ گروهأ، و اقشار جامعه تعلق داره.
این واژه ها، واژهای فرهنگ (احمقی نژاد) است.
دوم، ما تا به حال نشنید ایم کسی فارس، فارس، یا دم از نژاد پرستی بزنه،
ایران و ایرانی میگن که این هم به نژادپرستی ربطی نداره.
به نظر من عدم درک صحیح مطالبات اقوام ایرانی و عدم گنجاندن صریح آنها در ذیل خواسته های جنبش سبز باعث شده این اقوام انگیزه کافی برای همراهی با جنبش پیدا نکنند و این مهمترین نقطه ضعف جنبش است که با برطرف شدن آن می توان به پیروزی جنبش امید بیشتری داشت.
پاسخحذفدر ضمن این امر می تواند آغازی بر التیام زخمهای تاریخی اقوام ایرانی از تحقیر و تبعیض باشد.
In basijia chera inghad khengan akhe? yaroo neveshte:
پاسخحذفبزرگترین نقطه ضعف جنبش سبز،وجود عداه ای مردان زیر ابرو برداشته و سوسول است که خود را قاتی مردم کرده اند و همین موضوع باعث کنار رفتن عده ای از جنبش شده