هنوز هم از نگاه من بدترین اتفاق ممکن در جریان انتخابات سال ۹۲ اعلام ریاست جمهوری سعید جلیلی است. با توجه به اینکه حداد عادل و غرضی اصلا گزینههای مطرحی نیستند، بعید به نظر میرسد که هر یک از دیگر نامزدها گزینهای بدتر از احمدینژاد باشند. اما این روزها سعید جلیلی آشکارا نقاب از چهره برداشته و کوچکترین تلاشی برای پنهان کردن افکار طالبانی خودش ندارد. پس چطور میتوان تصور کرد که بتواند بدون یک تقلب انتخاباتی در حد جابجا کردن کلیه آرا رییس جمهور شود؟ به باور من برای پیروزی او فقط یک سناریو میتوان تصور کرد.
تک مرحلهای بودن انتخابات که احتمالا منتفی است. بر فرض هم که منتفی نباشد قطعا جلیلی کسی نیست که در مرحله اول بیش از ۵۰ درصد آرا را به خود اختصاص دهد. پس تنها شانس او در این مرحله صعود به دور دوم است. با این حال در دور دوم هم میتوان تصور کرد که تمامی نیروهای حاضر، بار دیگر با هشدار «نه به فاشیسم» علیه جلیلی متحد شوند و از این جهت شکست او در دور دوم هم قطعی به نظر میرسد. (باز هم با فرض سلامت حداقلی ِ انتخابات) در این میان فقط یک گزینه استثنایی وجود دارد: محمد باقر قالیباف.
اخبار فراوانی از تهیه اطلاعات گسترده از مفاسد اقتصادی و اخلاقی قالیباف به گوش میرسد. تا جایی که من در جریان قرار گرفتهام مفاسد اقتصادی او در شهرداری تهران بسیار گسترده و همگی مستند هستند. از خرید آهن و طلا با پول شهرداری گرفته تا اخلال در بازار ارز. اما اگر همه این موارد هم نتواند در برابر خطر فاشیسم چشمگیر باشد، آنگاه میرسیم به یک فقره اتهام فساد اخلاقی که آنقدر سنگین است که حتی شائبه آن هم میتواند یک نامزد را کاملا نابود کند. این دست تخریبها، از جنس همان که احمدینژاد همواره محور مبارزات انتخاباتی خود قرار میداد، احتمالا تنها و تنها راه موفقیت جلیلی خواهد بود.
بدین ترتیب تنها سناریوی قابل تصور برای پیروزی جلیلی این است که بتواند خودش را به همراه قالیباف به دور دوم انتخابات برساند و در آن مرحله با تخریب انفجاری قالیباف شانس پیروزی به دست بیاورد. البته در این راه جلیلی نیازی به یک همدست جدی هم دارد: تیم دولت که در مرحله اول بتوانند برای او مقداری رای جمع کنند و در مرحله دوم پروژه تخریب قالیباف را تکمیل کنند.
تصور من این است که اگر جلیلی بخواهد پیروز شود، باید در سه روز پایانی این هفته با تیم دولت به توافق برسد و امیدوار باشد که احمدینژاد، امکانات و شبکه دولتی در شهرستانها و روستاها را به سود او فعال کند. در این مرحله با توجه به یک حداقلی از آرای سازماندهی شده که جلیلی همین الآن هم در اختیار دارد، فقط کافی است که چیزی حدود «دو میلیون» رای از دولت کمک دریافت کند. (دو میلیون رای در این انتخابات چیزی حدود ۷ درصد آرا میشود) با این آرای ناگهانی جلیلی میتواند به دور دوم برود و سناریوی خودش را تکمیل کند.
بدین ترتیب، اگر گروهی بخواهند هدف اول خود از این انتخابات را «جلوگیری از پیروزی جلیلی» تعریف کنند، میتوانند با محوریت قرار دادن این سناریو به فکر راهکارهای خنثی سازی آن باشند. راهکارهایی که احتمالا در دو گزینه خلاصه میشوند: نخست اینکه نامزد دیگری بتواند به همراه قالیباف به دور دوم برود و جلیلی در همان مرحله نخست حذف شود. دوم اینکه اگر صعود جلیلی به دور دوم قطعی شد، نامزد دیگری بجز قالیباف را با او روانه دور دوم کنند که اینچنین قابلیت تخریب نداشته باشد.
متاسفانه درسته اما قالیباف شخصا انقدر مقام ریاست جمهوری رو دوست داره که رقیب های نزدیک به جلیلی رو میزنه که با جلیلی بره دور دوم .. حمله به روحانی حمله به ولایتی دو نمونه از حرکات قالیباف بود
پاسخحذفاین نظر توسط نویسنده حذف شده است.
پاسخحذف