یادآوری: «یادداشتهای وارده»، نظرات و نوشتههای خوانندگان وبلاگ است که برای انتشار ارسال شدهاند. این مطالب «لزوما» همراستا با نظرات نگارنده «مجمع دیوانگان» نخواهند بود.
مهدی صادقی- این روزها همه خوشحال هستند. بر خلاف پیشبینی بدبینانه ما آقای روحانی رییس جمهور شده است. شبکههای اجتماعی پرشده است از طنزهای مختلف با چاشنی درخواست از آقای روحانی. هر نوع درخواستی دیدهام بجز یک مورد. یک اصل مهم که کج دار و مریز در اصل بیست هفتم قانون اساسی نیز آمده است: «حق برگزاری آزادانه اجتماع و راهپیمایی».
چند سال پیش در آسیبشناسی دوران اصلاحات به این نقطه رسیدم که چگونه است در هشت سالی که دولت و مجلس مردمی بود حتی یک تظاهرات در حمایت از این دو برگزار نشد. چرا زمانی که خاتمی قصد اصلاح قانون اختیارات ریاست جمهوری را داشت به جایی نرسید؟ چرا در مورد قانون مطبوعات حمایتی نشد؟ و دهها مورد دیگر. در بسیاری از این موارد همواره شاهد بسیج نیروهای حکومتی بودیم که در حمایت از خواسته خود در خیابانها بودند. اما مگر نه این است که وزارت کشور مسوول صدور مجوز راهپیمایی است و سپس نیروی انتظامی مسوول تامین امنیت آن، پس چرا مردم هرگز از خانه خارج نشدند؟
پاسخ من به این سوال ساده است: «بلد نبودیم». بنا به هر دلیلی ارتباطی بین نسل بعد از انقلاب با بسیاری از افراد که حاوی این تجربهها بودهاند شکل نگرفته است و این تجربهها منتقل نشده است. نکته قابل تامل دیگر این است که گویی اگر تظاهرات و تجمع مجوز قانونی داشته باشد لطفی نداشته و تنها شرکت در تظاهراتی قابل توجه است که با مقابله حکومت برگزار شود، در حالی که به نظر نگارنده باید از هر فرصتی جهت تقویت و تمرین حضور واقعی در سطح شهر و ایجاد فشار روی دولت و حکومت برای تن دادن به خواسته خویش بهره گرفت.
بنابراین اعتقاد دارم چیزی که در هشت سال اصلاحات به فراموشی سپرده بودیم حال باید به خاطر بیاوریم و از دولت آقای روحانی و وزارت کشور او در مقاطع مختلف درخواست راهپیمایی کنیم و دولت را جهت پیاده کردن خواست ملت تشویق و حمایت کرده و نیز توآمان تحت فشار بگذاریم. این رویکرد را از موارد ساده میتوانیم شروع کنیم و تا موارد پیچیدهتر تعمیم بدهیم. درخواست رفع محدودیتهای اینترنت میتواند دستمایه یک تجمع باشد. چه اشکالی دارد بجای امضای درخواست در شبکههای اجتماعی در خیابان برای اینترنت تجمع کنیم؟ چرا برای کاهش تعرفه واردات خودرو تظاهرات نکنیم؟ چرا برای مجوز حضور زنان در ورزشگاه تظاهرات نکنیم؟ چرا به نفع رفع توقیف از روزنامه دلخواهمان ترتیب برگزاری تظاهرات ندهیم؟ و درنهایت این کار را به جایی برسانیم که برای هر موضوعی حتی به حساسیت رفع حصر سران جنبش سبز مجوز راهپیمایی قانونی از دولت داشته باشیم. پر واضح است که منظور من تایید این شیوه نیست، لیکن هم ما و هم دولت به تمرین و افزایش ظرفیت تدریجی احتیاج داریم.
شاید در نظر اول این پیشنهاد و رویکرد خوشبینانه به نظر برسد اما میتواند راهی باشد که پس از روز رایگیری خودمان از رای خویش محافظت کنیم.
پینوشت:
تصویر متعلق است به تجمع مشترک کارگران کارون و هفت تپه در مقابل ساختمان ریاستجمهوری.(+)
«مجمع دیوانگان» مشتاقانه از انتشار یادداشتهای شما استقبال میکند. یادداشتهای وارده خود را به نشانی «arman.parian[at]gmail» ارسال کنید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر