پروین فهیمی، مادر شهید «سهراب اعرابی» با ارسال نامهای سرگشاده خطاب به سیدمحمد خاتمی از او درخواست کرده است تا با حضور در انتخابات، از «به یغما رفتن» خون شهدای جنبش جلوگیری کند. خانم فهیمی در بخشی از نامه خود آورده است: «آقای خاتمی عزیز! نگرانم. میدانید چرا؟ چون مادرم و میترسم؛ میترسم از روزی که هیچ کس احساس وظیفه نکند، حتی شما بزرگوار، و آنگاه دیر شده باشد. نگران از اینکه روزی کشورمان را خودمان با دستهایمان به کسانی بسپریم که از جاری شدن حمام خون مانند کشور سوریه هیچگونه وحشتی ندارند، و از این نگرانم که کشورم مانند دیگر کشورهای اطرافمان مورد هجوم بیگانگان قرار گیرد. آقای خاتمی، ما فرزندانمان را در راه رسیدن به استقلال و آزادی و زندگی شرافتمندانه از دست دادهایم. خون آنها در راه آزادی کشورمان ایران، مظلومانه بر سنگفرش خیابانها ریخته شد. آنها برای رسیدن به آرمانشان خواهان تغییر و اصلاحات بودند. برای یک بار دیگر هم که شده، احساس وظیفه کنید و به صحنه بیایید و نگذارید خون این جوانان و شهدای جنگ به یغما برود». (+)
طی چهار سال گذشته، کم نبودند شمار آنانی که به هر دستاویزی چنگ زدند تا میان جنبش سبز مردم ایران با جریان ریشهدار اصلاحات شکافی ایجاد کنند. این گروه به دو دسته عمده تقسیم میشدند. دسته نخستی که تلاش میکردند از جنبش سبز و هزینههایی که فعالان آن میپرداختند چماقی برای کوبیدن جریان اصلاحات ایجاد کنند و گروه دومی که سودجویانه تلاش کردند تا با تخطئه جنبش سبز مردم ایران، چشم امید به دریافت پاداش از جانب ارباب کودتا بدوزند تا شاید با برچسب دروغین «اصلاحطلب» به مهرهای برای بازیهای تبلیغاتی حکومت بدل شوند. در مقابل این دو، کم هم نبودند آنانی که خردمندانه تلاش کردند تا این شکافهای مجازی را پر کنند و جلوی دامن زدن به اختلافات و کینهتوزیها را بگیرند. «پروین فهیمی» قطعا یکی از شاخصترین این چهرهها بود که از دل جنبش سبز سر بلند کرد و حضورش دست ردی شد بر سینه آنهایی که کنار گود نشستهاند و میخواهند از کارت هزینهای که دیگران پرداخت کردهاند برای تسویه حسابهای شخصی خود با جریان اصلاحات سودجویی کنند.
از سوی دیگر، نامه سرگشاده «جبهه اصلاحطلبان زنجان» برای دعوت از سیدمحمد خاتمی نیز نمونه تمام عیاری بود از تلاش نیروهای اصلاحطلب، برای رد هرگونه ادعای شکاف میان این جریان با جنبش سبز ایران. در بخشی از این نامه آمده است: «کثیری از برجستگان و خردمندان صاحب نام در اردوگاه جنبش سبز و اصلاحات از پس آن همه مباحث مطول و متنوع همه شمول در آخر بدین جمعبندی رسیدهاند که این مقطع خطیر تاریخی مقطع مبادای میهنمان است و مصمم هستند برای به سلامت گذشتن از آن، بهترینها را به میدان عمل آورده تا شاید بتوانند به اقدامی درخور مبادرت ورزند و آن دعوت از شخصیتی بیبدیل و سیاستمدار نامآوری همچون حضرتعالی جهت نامزد شدن در انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم است که سلامت نفس، بلندی اندیشه، زیبایی کردار و حاضر و مقبول در دل و ذهن ملت بودنتان شهره عام و خاص بوده، برای رهنمون شدن کشتی طوفان زده اقتصاد و سیاست به ساحل نجات و آسایش! ... رجاء واثق داریم رهبران آزاده و سرافراز جنبش سبز جناب آقای مهندس موسوی و حضرت حجه الاسلام و والمسلمین کروبی و سرکار خانم دکتر رهنورد که به ناروا در حصری ناگوارتر از حبس گرفتارند و همچنین زندانیان سیاسی بزرگوار که مرارتهای بیشماری را در راه سعادتمندی ملت متحمل شدهاند، جنابعالی را که پرچمداری اصلاحات هستید، در اجابت خواست تاریخی دلسوزان کشور خواهند ستود و خیرخواهان را در پیمودن این راه دشوار یاری خواهند نمود». (+)
آشکار است که چنین فراخوانهایی، راه بر هرگونه سوءاستفاده فرصتطلبان میبندد که بخواهند با برچسب دروغین «اصلاحطلب»، تلاش جریان اصلاحات برای سیاستورزی در بزنگاه انتخابات را با تخطئه چهرههایی چون موسوی، کروبی و رهنورد پیوند بزنند. بدین ترتیب، هر دو سوی این جریان، یعنی چه آنانی که از داخل جنبش بر اتحاد ناگسستنی با جریان اصلاحات تاکید دارند و چه آنانی که اصلاحات راستین را در پیوند ناگسستنی با جنبش سبز و تداوم راه آن معرفی میکنند، هر دو به خوبی دریافتهاند که تنها راه نجات کشور و توقف چرخهای ماشین سرکوب و کودتا، اتحاد و انسجام تمام نیروهای دموکراتیک است. اینان تلاش میکنند که شکافهای ایجاد شده در صفوف تحولخواهان را ترمیم کنند و قطعا تاریخ در مورد نقش آنان در تقابل با دیگرانی که یا سرنوشت کشور را قربانی منافع شخصی خود میکنند و یا غیرمسوولانه، عرصه سیاست در یکی از خطیرترین بزنگاههای تاریخ کشور را دستمایه بازیهای گروهی و کینهتوزیهای شخصی میکنند قضاوت خواهد کرد.
پینوشت:
- به نظرم بد نیست فهرستی تهیه کنیم از آنانی که در چنین بزنگاه خطیری برای ترمیم این شکاف و ایجاد اتحاد تلاش کردند، و البته آنانی که غیرمسوولانه و یا حتی کینهتوزانه به آتش اختلافات دامن زدند. فردای تاریخ ما خیلی زودتر از آنچه تصورش را بکنیم فرا خواهد رسید و آنگاه بد نیست که بدانیم هرکس باید جوابگوی چه اقداماتی باشد.
- اگر اشتباه نکنم، تصویر متعلق است به خانم فهیمی در کنار «آریا آرامنژاد».
مسعود باستانی و مادر سهراب
پاسخحذف