پرسش من این است: چه کسی مسوول جان کودکان و دانشآموزان این کشور است؟ مسوولین حقوقی را نمیگویم، مسئله من تاکید بر مسوولیت اخلاقی و اجتماعی حمایت از این کودکان است. کودکانی که اگر دست خودشان بود هیچ وقت مدرسه نمیرفتند، اما جامعه صلاح میداند آنان را به اجبار به مدرسه بفرستد، اما گویا جامعه اصلا صلاح نمیداند که خودش را متعهد به حفاظت از جان آنان کند!
* * *
قطعا نخستیناش نبود، اما شاید یکی از تکاندهندهترینهایش بود. حادثه واژگونی اتوبوس اردوی راهیان نور و کشته شدن آن همه دانشآموز بیگناه. وزارتخانه ادعا کرد که «اردوهای راهیان نور اجباری نیست و هیچ نمرهای برای آن در نظر گرفته نشده است».(+) بسیج هم اعلام کرد که هیچ قصوری مرتکب نشده است. دروغ وزارتخانه را انتشار یک بخشنامه آشکار کرد.(+) ادعای بسیج رسواتر از آن بود که نیاز به مدرکی داشته باشد!
متاسفانه آن همه کودکان پرپر شده و آن دروغپردازیهای وزارتخانه، نه تنها برای برکناری وزیر مربوطه دلیلی محسوب نشد، بلکه حتی نمایندگان مجلس نیز هیچ لزومی ندیدند اجبار اعزام دانشآموزان به اردوهای راهیان نور را لغو کنند. عضور کمیسیون اجتماعی مجلس درخواست توقف این اردوها را «همراهی با دشمن خواند» (+) تا بلافاصله سیل جدیدی از اخبار حادثه در جریان این اردوها به رسانهها برسد.
حالا فاجعه جدیدی در مجموعه زیر نظر وزارت آموزش و پرورش نظرات را به خود جلب کرده است. آتشسوزی مدرسهای در پیرانشهر و باز هم فاجعهای مرگبار برای کودکان. طبیعتا نمایندگان مجلس و مسوولین وزارتخانه بازی همیشگی سوال و پیگیری و تحقیق را آغاز کردهاند، اما همچنان پرسش من بیپاسخ است: «تعهد اخلاقی و اجتماعی شهروندان در حفاظت از این کودکان کجا رفته است؟»
* * *
یک گروه 80 نفره از نخبگان «کُرد» پیشگام شدهاند. (+) این نخستین واکنش درخور اجتماعی است که من به مسئلهای کاملا اجتماعی میبینم. متاسفانه تا پیش از این واکنشهای عمومی صرفا در جدالهای سیاسی و یا در سوءرفتارها، قانونشکنیها و فجایع سیاسی خلاصه شده بود. حال آزمون مناسبی پیش روی جامعه و به ویژه فعالین مدنی قرار گرفته تا نشان بدهند که مطالبات آنها تا چه میزان در راستای دغدغههای واقعی اجتماعی است. آموزش و پرورش، گستردهترین نهاد ملی و اجتماعی ما است که تمامی اقشار جامعه به یک میزان با آن در ارتباط هستند. پس این وظیفه تمامی اقشار جامعه است که نسبت به سلامت و امنیت کودکان این سرزمین متعهد باشند و پیگیرانه واکنش نشان دهند. مطالباتی که در بیانیه نخبگان کرد مطرح شده بسیار مناسب است اما من اگر بخواهم این مطالبات را به صورت ملی بازنویسی کنم، متناسب با دو فاجعه اخیر بر روی دو خواسته عمده دست میگذارم:
1- برکناری وزیر آموزش و پرورش
2- حذف اردوهای اجباری راهیان نور
و پیشنهادهایی که به ذهنم میرسد از این دست هستند:
- نخبگان اجتماعی میتوانند درخواستهایی مشابه نامه نخبگان کرد صادر کنند
- فعالین رسانهای باید هرچه بیشتر مسئله را پوشش دهند و از مسوولین مربوط و به ویژه نمایندگان مجلس خواستار پیگیری و پاسخگویی شوند
- فعالان مدنی میتوانند با خانوادهها و معلمان صحبت کنند و حساسیت مسئله را برای آنان تشریح کنند.
- اولیای دانشآموزان باید با مراجعه به مدارس اعلام کنند که حاضر نیستند فرزندان خود را به اردوهای راهیان نور اعزام کنند تا دیگر امثال رییس بسیج دانشآموزی نتوانند به این شکل (+) از زیر بار مسوولیت شانه خالی کنند.
- اولیای دانشآموزان و معلمان باید فهرستی از مدارس غیرامن که احتمال تکرار فجایع اینچنین در آن وجود دارد تهیه کرده و در اختیار رسانهها قرار دهند. (میتوان برای بهبود این مدارس به مانند کمک به زلزلهزدگان از بسیج مردمی بهره گرفت)
دوست عزیزم
پاسخحذفبصورت اتفاقی با وبسایتی آشنا شدم که از خط خط نوشته هایش غمی جانکاه زبانه میکشد بنام
www.sabayepedar.net
www.blog.sabayepedar.net
از شما دوستان مهربانم میخواهم به آدرس این وب مراجعه کنید و خود از نزدیک شاهد درد و رنج کودکی زیبا که متاسفانه پنج سال است دربند تخت و بیمارستان گرفتار شده است باشید. سکوت در زندگی او نقش پر رنگی دارد . و در خانه ی او از صداو جست و خیز کودکانه خبری نیست . او نیازمند دعا وحمایت ویاری شما مهربانان است . پس دست یاریتان را از او دریغ نکنید. به دیگر عزیزان نیز اطلاع رسانی کنید و مطلبی را به این موضوع اختصاص دهید
http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1376448
حتما ببینید
http://www.facebook.com/photo.php?v=377536508994233
بسم الله الرحمن الرحیم
پاسخحذفمتاسفانه سیاست یک بام ودوهوا بر رسانه ها وشبکه های اینترنتی نیز حاکم است
درست سال گذشته در چنین روزهایی خوابگاه پیش دانشگاهی دبیرستان دریانوردی
به علل نامعین در حریق سوخت وپنج نفر از فرزندان پاک ومظلوم نیکشهر در اتش
ودود جان باختند ونه تنها کک اقایان مسوول از ریاست دبیرستان وریاست آموزش وپرورش
ومدیر سازمان سیستان وبلوچستان ووزیرآموزش وپرورش گزیده نشد بلکه رسانه های دوست ودشمن
هم سکوت کردند ومهر خفت بر قلمهایشان زدند آیا علت این امر بلوچ بودن این دانش اموزان بود یا انکه به قول اقایان
سنی وناصبی بودنشان هست.امروز دیدیم روشنفکران کرد هم برای دلسوزی دانش اموزان اذری رخت سفر بستند
اما دریغ از بلوچ مظلوم وبی کس.
دادشاه
منظورتون از وزیر بی کفایت دقیقا کدوم یکی بود؟ تیتر شمول عام دارد و گویا نیست
پاسخحذفچند مرتبه آتش
پاسخحذفبرای "سیران" وهمکلا سی ها و همسالانش که در این سالها سوختند ..
سالها ست که هیچ کبریتی
روشن نمی شود
مگر اینکه:
کلبه کبوتران را به آتش بکشد .
درس درد و گریه...
آ مثل آگر
آ مثل آتش
درس دیروز را بخوانیم بچه ها ...
دال مثل دود
سین مثل سوخت
درس امروز ...
سین مثل سیران
شین مثل شین آباد
نقطه سر خط .
سقف ، آتش
دوباره کلاس درس ناتمام ماند.
میم مثل مرگ
سِ ،شِ ،شیون