گمان میکنم یکی از طولانیترین دورههای توقف فعالیت «مجمع دیوانگان» طی سه سال گذشته را تجربه کرده باشم. دلیلش پیچیده نیست. تنها ارتباط من با وبلاگ خودم از طریق جی-میل برقرار بود که در این چند روز فیلتر شد. این ماجرا از چند جنبه برای من جالب توجه بود:
- حبابهایی که میترکند
نخستین احساسی که از برخورد با فیلترینگ جی-میل به من دست داد احساس ضعف بود. انگار تلنگری خورده باشم که حبابی از توهم پیرامون من را متلاشی کرده باشد. با خودم گفتم چقدر ما ضعیفیم. تمامی این فضای مجازی که شاید برای بسیاری از ما میدان مبارزه و فعالیت قلمداد میشود توهمی است که به یک اشاره انگشت دود میشود و به هوا میرود. با چنین دنیای موهومی چگونه میتوان به تغییراتی بنیادین در جهان حقیقی دل خوش کرد؟ چطور در به زانو درآوردن حکومتی خودکامه، با منابع سرشار مالی و نظامی و نیروهای سازماندهی شده به چنین ابزار ضعیفی دل خوش کردهایم؟ پاسخ من ساده است: این راهش نیست. قدرت را تنها قدرت مهار میکند و قدرت عرصه اجتماعی را تنها قدرتی در همین عرصه. فضای مجازی شاید بتواند ظرفیتی به عنوان یک پل ارتباطی باشد، اما قطعا کانونی برای تجمع قدرت نیست و اساسا از جنسی نخواهد بود که بتواند قدرت خودکامگی را به صورت جدی تهدید و تحدید کند.
باز هم باید بگویم به شخصه، تنها دقایقی پس از برخورد به سد فیلترینگ جی-میل به فکر طرحی از انتشار و توزیع نشریات مکتوب افتادم. این فقط یک ایده خام بود، اما قطعا میتوان ایدههای مشابه بسیاری طرح کرد که فعالیت را هرچه بیشتر از جهان مجازی مستقل کرده و به دل جامعه کشاند. بدین ترتیب هم قدرت نفوذ و سانسور حاکمیت کاهش پیدا خواهد کرد و هم ارتباطات جدیدی به سطوحی دیگر از جامعه برقرار خواهد شد که شاید هیچ گاه مخاطب فضای مجازی نباشند.
- تهدیدهایی که فرصت میشوند
من از یک جنبه با «آرش» موافقم. آنجا که مینویسد: «فیلترینگ خوب است». به شخصه از فیلترشکن استفاده نمیکردم و اساسا بجز در محل کار و اینترنت محدود شرکتی به شبکه دسترسی نداشتم. من همواره تلاش کردهام که از همین معدود راههای فیلتر نشده کارم را انجام بدهم. اما فیلترینگ جی-میل من را بالاخره متقاعد کرد که سفارش اینترنت پرسرعت بدهم و دست به دامان فیلترشکن شوم. (تاثیراتش را به زودی خواهید دید) حتی در خبرها خواندیم که بسیاری از ادارات و شرکتها هم اینترنت خود را به وی.پی.ان مجهز کردهاند. به باور من اگر روحیهاش را داشته باشیم، این تهدید برای بسیاری از ما به فرصت بدل میشود تا هرچه بیشتر خود را از سیطره نظارت و سانسور حکومتی خارج کنیم.
- طرحی خودسرانه یا برنامهریزی شده؟
در این چند روز من در وبلاگ بسیاری از دوستان اصولگرا میخواندم که اقدام به فیلترینگ جی-میل را عملی خودسرانه، غیرقانونی و غیرعقلانی میخواندند که حتی اقدامات خودجوشی نظیر تحریم یوتیوب یا گوگل را تحتالشعاع قرار داده است. (حالا نمیخواهیم بپرسیم اساسا مگر بسیج دوستان به تحریم یوتیوپ و گوگل رنگ و بویی از عقلانیت داشته است؟!) من مسئله را اساسا به شکل دیگری میبینم. به نظر میرسد این گروه از دوستان اصولگرا بیش از حد نقش خودشان را باور کردهاند! گویی با تمام وجود پذیرفتهاند سرداران (و نه پیادهنظام) جنگی نرم هستند که سیاستهای حکومت در این زمینه را رقم میزنند. اما روایت من از فیلترینگ جی-میل ابدا یک اقدام خودسرانه و تصمیم یک شبه نیست. از نگاه من، طرح حذف جی-میل از همان زمان کودتای 88 در دستور کار نظام قرار گرفت و به موازات آن بحث اینترنت ملی پیگیری شد. در طول این مدت چندین بار هم شاهد حمله به جی-میل بودیم که نیاز به توضیح ندارد. در نهایت اینکه طرح فیلترینگ جی-میل و بررسی امکان آن، هزینههای احتمالی و برآورد واکنشها از مدتها پیش در دستور کار قرار داشت و مسوولین امر تنها به دنبال یک فرصت و بهانه بودند. جوگیری پیادهنظام در ماجرای فیلم توهینآمیز و طرح مسئله تحریم گوگل فرصت مناسب را در اختیار مسوولین قرار داد تا به همین بهانه مانور آزمایشی خود را به اجرا درآورند. من از نتایج کسب شده بیاطلاع هستم، اما تردید ندارم همین مسوولین متناسب با تجربیاتشان از این فیلترینگ چند روزه در صدد ویرایش طرح نهایی هستند که بتوانند یک بار برای همیشه از شر جی-میل خلاص شوند. در این راه قطعا عاملی که هیچگونه اثرگزاری خاصی نخواهد داشت، گلایههای پیادهنظامی است که وظیفه اصلی آن صرفا «فرمانبری» است و نه طرح مطالبه!
سلام دوست عزیز
پاسخحذفمیخواستم ازتون خواهش کنم اگر امکان داره و در توانتان هست برایم با توجه رشته نگارشی من که ادبیات فارسی است دعوتنامه بالاترین بفرستید ؟
ایمیل من alimoradi763@yahoo.de
ممنونم موفق باشید
علی مرادی