محمد رضا شاه پهلوی، زمانی که کار از کارش گذشت و دیگر خوش باورترین حامیانش نیز دریافته بودند که راه برگشتی ندارد، به عنوان آخرین تیر ترکش خود یک پیام رادیو-تلویزیونی برای مردم فرستاد که بعدها به دلیل عبارت ویژه ای که در بخشی از آن قرار داشت بسیار معروف شد: «من نیز پیام انقلاب شما ملت ایران را شنیدم». جناب شاه در بخشی از این پیام که سرتاپا وعده و وعید است و به هرکسی که به ذهنش می رسد متوسل می شود، سری هم به روحانیت می زند و ابتدا یادآوری می کند «من بنام پادشاه شما که سوگند خورده ام که تمامیت ارضی مملکت، وحدت ملی و مذهب شیعه اثنی عشری را حفظ کنم بار دیگر در بر ابر ملت ایران سوگند خود را تکرار میکنم». پس از این سوگندنامه، اعلی حضرت به نظرشان می رسد که نکند این وعده ها کفایت نکند، کمی هم به فکر تهدید می افتند و باز هم به سراغ روحانیت می روند که: «من در اینجا از آیات عظام و علمای اعلام که رهبران روحانی و مذهبی جامعه و پاسداران اسلام و بخصوص مذهب شیعه هستند تقاضا دارم تا با راهنمایی های خود و دعوت مردم به آرامش و نظم برای حفاظ تنها کشور شیعه جهان بکوشند». در واقع محمدرضا قصد دارد تا با تاکید بر عنوان «تنها کشور شیعی جهان» به نوعی به روحانیون هشدار بدهد که در غیاب بنده (!) ممکن است این آخرین حکومت شیعی هم از بین برود و مثلا به دست کمونیست ها بیفتد. البته تاریخ نتیجه آن وعده ها و هشدارهای دیرهنگام را نشان داد اما به نظر می رسد همه ایرانیان از این درس های تاریخ پند نگرفته اند!
به نظر می رسد آقای خامنه ای هم در سفر اخیر خود به قم به ذهنشان رسیده است که در کنار تمامی حمایت های مالی حکومت از روحانیت، یک نیمچه هشداری هم پیش روی این صنف مذهبی بگذارند که اتفاقا شباهت کم نظیری هم به هشدار آخرین پادشاه ایران دارد: «اين را همه بدانند. امروز سرنوشت روحانيت و سرنوشت اسلام در اين سرزمين، وابسته و گره خورده به سرنوشت نظام اسلامى است. نظام اسلامى اندك لطمهاى ببيند، يقيناً خسارت آن براى روحانيت و اهل دين و علماى دين از همه آحاد مردم بيشتر خواهد بود». اینکه چرا آقای خامنه ای پس از واکسینه کردن نظام از شر میکروب ها تازه به یادشان افتاده است چنین هشداری بدهند به نظرم جالب است، اما جای خوشبختی اش باقی است که بالاخره ایشان هم صدای انقلاب مردم را شنیدند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر