آیت الله وحید خراسانی در جدیدترین اظهار نظر خود اعلام کردهاند که «كسی كه در حبس است، اقرارش اعتبار ندارد». (از جرس بخوانید) این حکم شرعی، مشابه فتوایی است که سال گذشته آقایان منتظری و صانعی اعلام کرده بودند. (نظر آیت الله صانعی را از اینجا و نظر آیت الله منتظری را از اینجا بخوانید)* با این حال نظر آقای وحید به باور من از دو جنبه حایز اهمیت ویژه است.
نخست اینکه آیت الله وحید در حکم اخیر خود یک گام هم به پیش نهاده و تاکید کرده است اگر قاضی بر پایه چنین اعترافی حکم صادر کند از اهلیت قضاوت ساقط خواهد شد. در واقع این حکم نه تنها مشروعیت بازداشت و زندانی شدن محکوم معترف زیر فشار را نقض میکند، که حتی اساس دستگاه قضاوت را هم غیرشرعی میخواند.
در درجه دوم جایگاه ویژه آقای وحید خراسانی است که به نظر ایشان اهمیت دوچندانی میدهد. این مرجع سنتی چه در میان اقشار مذهبی و چه به صورتی عامتر، در فضای سیاسی کشور به هیچ وجه وجهه مرجعیتی سیاسی نظیر منتظری یا صانعی را ندارد. از این نظر، احکام ایشان کمتر میتواند با رنگ و لعاب جناحبندیهای سیاسی مورد تردید قرار بگیرد و احتمالا برای طیف مذهبی کشور بیشتر مورد توجه قرار خواهد گرفت.
اما از اهمیت این حکم جدید که بگذریم، به باور من نباید در مورد ریشهها و پیامدهای صدور آن چندان به اغراق رفت. در واقع من گمان میکنم اگر صدور این حکم را به نوعی تلاش آیت الله وحید برای مخالفت با حاکمیت قلمداد کنیم به اشتباه رفتهایم. به باور من این حکم جدید در راستای همان نقشی است که مرجعیت سنتی شیعه برای خود قایل است و خود را نهادی برای تظلمخواهی ملت قلمداد میکند. به بیان دیگر، مرجعیت سنتی همواره تلاش کرده است تا در دوران غیبت، ضمن دوری از قدرت و دولت، نقش نوعی پایگاه دادرسی مردمی را بازی کند. نمونه تاریخی چنین نقشی را میتوان در فتوای تحریم تنباکوی میرزای شیرازی یافت. ایشان هم زمانی که احساس کرد قرارداد رژی منافع اکثریت مردم ایران را به خطر انداخته و آنها را تحت فشار قرار داده است با صدور فتوای تاریخی خود به مخالفت با آن پرداخت. اما بلافاصله زمانی که مخالفان از وی خواستند تا حرکت خود را با صدور فتوایی در مخالفت با سلطنت ناصرالدینشاه تکمیل کند از چنین کاری سرباز زد.
در نهایت اینکه من صدور این حکم از جانب آیت الله وحید را به فال نیک میگیرم و حتی به اندازه خودم از ایشان سپاسگزار هستم. ضمن اینکه گمان میکنم صدور این حکم به خوبی نشان داد که مطالبات و پرسشهایی که امثال محسن کدیور** مطرح کرده بودند نه تنها غیرتخصصی و یا توهین آمیز نبودند، بلکه اتفاقا از جانب خود آقای وحید هم مورد تایید قرار گرفتهاند و نه از جنبه سیاسی، که از جنبه انسانی و ظلمستیزی مورد توجه قرار گرفتهاند.
پی نوشت:
* احکام این سه مرجع مسلم را مقایسه کنید با اظهار نظر آقای خامنه ای که سال گذشته و به دنبال برگزاری دادگاه های فرمایشی، اعتراف فرد علیه خودش را معتبر دانست. (در ادامه همان خبر جرس می توانید این اظهار نظر را بخوانید)
** در مورد نامه محسن کدیور و حواشی آن پیش از این سه یادداشت نوشته بودم:
من تو پست قبلی شما هم در مورد آقای وحید بهتون تذکر دادم. من نمیدونم مجبورید در هر حوزه ای وارد بشید و اظهار فضل کنید؟
پاسخحذفاولا که آقای وحید حکم جدید نداده! مراجع و علما یک کلاس درس دارن به نام درس خارج فقه! در این کلاس احکام مطرح میشه و چگونگی واصل شدن به این حکم بر اساس روایات، تدریس میشه. از قضا بحث ایشون این روزها رسیده به این مباحث یعنی قضاوت. ایشون هم حکم خودشون رو بیان کردند و پیرامونش بحث صرفا ققهی کردند. حکمشون هم سالهاست در منهاج ایشون چاپ شده و قابل دسترسی هست و اصلا چیز جدیدی نیست.
اصولا فتوا و حکم دو مقوله جداست.
امیدوارم فهمیده باشید ایشون فتوا صادر نکرده اند مثل میرزای شیرازی که در مقام قیاس مطرح کردید.
و امیدوارم فهمیده باشید این جملتون چرا نشون میده در باغ همسایه هستید :
"صدور این حکم به خوبی نشان داد که مطالبات و پرسشهایی که امثال محسن کدیور** مطرح کرده بودند نه تنها غیرتخصصی و یا توهین آمیز نبودند، بلکه اتفاقا از جانب خود آقای وحید هم مورد تایید قرار گرفتهاند"
دوست عزیز
پاسخحذفاولا که من سخنان جناب وحید را «تازه ترین اظهار نظر» خطاب قرار دادم و نه فتوا. حالا بماند که برای مثال وبلاگ جناب مهدی خزعلی همین اظهارات را فتوا خطاب قرار داده اند.
در مورد باقی سخنانتان هم تا زمانی که با این لحن نوشته شود حرفی ندارم؛ به نظر نمی رسد به قصد گفت و گو بنویسید. فقط خدمتتان عرض می شود اینجا وبلاگ شخصی بنده است و من در حد همین وبلاگ شخصی برای خودم آزادی بیان قایل هستم که در هر موردی که صلاح می دانم بنویسم؛ همانگونه که برای شما این آزادی را قایل هستم که هرچه می خوانید به عنوان نظر اینجا بنویسید
موفق باشید
دقت کنید که گفتن اگر قاضی «صرفا» بر اساس چنین اعترافی حکم صادر کند از اهلیت قضاوت ساقط میشود. یعنی اگر هیچ مدرک دیگری وجود نداشته باشه و تنها دلیل، چنین اعترافی باشه، قاضی نمیتونه حکم بده بر اساسش. فکر میکنم به این ترتیب متن اعترافی که در زندان گرفته شده میشه یک چیزی مثل شنود که تنها دلیل نمیتونه باشه، ولی به عنوان شاهد به قاضی ارایه میشه و خب متاسفانه شاهدی هست که کاملا نظر قاضی رو نسبت به مدارک دیگه عوض میکنه و حکم نهایی رو تحت تاثیر قرار میده.
پاسخحذف