۹/۲۷/۱۳۸۹

ما وجه‌المصالحه هستیم

«دوستان ما رو گرفتن که ما بترسیم. هیچ دلیل دیگری برای دستگیری این دوستان وجود نداره. تصمیم گرفتن یک کارهایی بکنند. به تعبیر آقاسعید (حجاریان) تصمیم گرفتن که کشور رو بفروشن. داد زدن، فریاد زدن، امتیاز نمی‌دیم، امتیاز نمی‌دیم؛ به یک جایی رسیدن باید امتیاز بدن به خارجی. وجه المصالحه امتیاز به خارجی گرفتن ماهاست...».

این بخشی از آخرین سخنان عبدالله رمضان زاده پیش از بازداشتش در سال 88 است. شاید در هیاهوی روزهای نخست پس از کودتا کمتر کسی فرصت داشت تا به مسئله «امتیاز دادن به خارجی» فکر کند و یا ابعاد و مصادیق آن را جویا شود. اما امروز و با گذشت نزدیک به 18 ماه از کودتا، کم کم شواهدی از غیب می‌رسد. روزنامه «دیلی تلگراف» به تازگی مدعی شده است جمهوری اسلامی گفت‌وگوهای پنهانی را آغاز کرده که برپایه آن‌ها تحریم‌ها در مقابل واگذاری بخش زیادی از ذخیرۀ اورانیوم و تعلیق غنی‌سازی سوخت هسته‌ای، مرتفع خواهد شد. (از کلمه بخوانید) در واقع این ادعا بدان معنا است که جمهوری اسلامی، برخلاف آنچه تلاش می کند بدان تظاهر کند، از یک سو هیچ خط قرمزی در حفظ مصالح و منافع ملی برای خود قایل نیست و از سوی دیگر زیر بار تحریم های بین المللی در حال خورد شدن است.

پیش از این و در جریان گفت‌وگوهای سه جانبه تهران، ترکیه و برزیل همه شاهد بودند که چگونه ایران ادعای پیشین خود را مبنی بر نپذیرفتن معاوضه سوخت هسته‌ای در یک کشور خارجی زیر پا گذاشت و علی‌رغم اینکه مدت‌ها ادعا می‌کرد تنها در صورتی با تعویض سوخت موافقت خواهد کرد که در جزیره کیش انجام شود، در جریان مذاکرات ترکیه پذیرفت که این مبادله در خارج از مرزهای ایران صورت پذیرد. جالب اینجا است که حتی این تعدیل مواضع آشکار جمهوری اسلامی هم چندان کارگر نیفتاد و شورای امنیت به مذاکرات و سه جانبه تهران هیچ توجهی نشان نداد. با چنین سابقه‌ای کاملا قابل پیش‌بینی است که حاکمیت در گام بعدی حتی بیش از پیش از مواضع خود عدول کرده و از اساس دست از غنی سازی اورانیوم بردارد و حتی اندوخته‌های فعلی را نیز تنها در قبال درخواست حقیرانه‌ای همچون لغو تحریم‌ها واگذار کند.

بحث بر سر این نیست که آیا لغو تحریم‌ها ارزش این معامله را دارد یا خیر. به باور من این تحریم‌ها آنچنان اقتصاد کشور ما را فلج کرده‌اند که هر دولتی باید خروج از این وضعیت را در راس برنامه‌های خود قرار دهد. اما مسئله اصلی طرح این پرسش است که اساسا چرا باید کار ما به اینجا کشیده می‌شد؟ و چرا آن همه فرصت‌های طلایی را باید با ندانم‌کاری از دست بدهیم تا امروز به جایی برسیم که تنها برای بازگشتن به وضعیت یک سال پیش حاضر باشیم همه مواضع خود را زیر پا بگذاریم؟ به گمان من پاسخ این پرسش در یک حقیقت خلاصه می‌شود: «حکومتی که در کشور خود و در میان مردم خود پایگاه و پشتوانه‌ای نداشته باشد، در برخورد با کشورهای دیگر همواره از موضع ضعف سخن خواهد گفت و دست پایین را خواهد داشت». و باز هم به تعبیر زیبای جناب رمضان‌زاده، در روند این وطن فروشی وجه‌المصالحه ما هستیم!

۳ نظر:

  1. ناشناس۲۸/۹/۸۹

    درود
    به تازگی با وبلاگتان آشنا شده و از خواندنش لذت می برم.
    فقط می تونم بپرسم ورودی چه سالی هستید (توی شریف).
    چون من هم شریف می خونم.
    اگه به دلیل امنیتی حدودی هم بگید قبوله.
    ای میل من:
    azademard1@gmail.com

    ممنون

    پاسخحذف
  2. ناشناس۲۸/۹/۸۹

    شاعر ناشناس: شعری از برای امام

    اماما ! من بر آن سيمای همچون عَنترت ريدم
    بر آن ريش و سبيل و صورت بد منظرت ريدم

    گرچه دورم با تاسف از حضور انورت لیکن،
    من مخلص غياباً بر حضور عَن وَرت ريدم

    امامی، رهبری، اما بقدر خر نميفهمی
    به ريشت ، بر آن فهمِ هم از خر كمترت ريدم

    به توضيح المسائل ، آن اراجيفی كه بنوشتی
    به تاليفات بی ارج و بهای ديگرت ريدم

    به تسبيح و عَبا و جامه ی تقوی كه پوشيدی
    بر آن عمامه ی پيچيده بر دور سرت ريدم

    شنيدم گفته ای مسجد بُوَد از بهر ما سنگر
    به سرتاپای آن مسجد كه باشد سنگرت ريدم

    ز حزب اللّهيان تشكيل نيرو دادی و لشكر
    به نيرويت، به حزبت، بر تمام لشكرت ! ريدم

    نه تنها بر خودت بل بر طرفــدارانت ای خائن
    که بر فرق پسر، دختر، برادر، خواهرت ريدم

    نداری چون پدر، من از پدر چيزی نمی گويم
    ولی ای بی حيا رهبر به روح مادرت ريدم

    عيال مهربانت وقت ريدن شد فراموشم
    كنون (با عذرخواهی) بر دهان همسرت ريدم

    تو ريدی بر تمــام مملکت منهم پی جبران
    ز انگشتان پا بگرفته تا فرق سرت ريدم

    تو آن جغدی که بال و پر ترا بخشيد آن کوسه
    روا باشــد اگـر گـويـم که بر بال و پرت ريدم

    بُوَد گوش تو كر، فرياد ملت بی اثر، ای خر
    کنون من ای خر مُظطَر، بر آن گوش كرت ريدم

    اگر اسلام اهریمن برایت بوده است آیین
    بر الله ت، به قرآنت، بر آن دین سراسر نکبتت ریدم
    اگراينست ترا دين وَ گر اينست پِيغمبَر،
    به آئينت، به دينت، بر سر پيغمبرت ريدم

    پاسخحذف
  3. ناشناس۲۸/۹/۸۹

    یک مشت کمونیست تروریست مادر جنده و یک مشت مسلمان تروریست مادرقحبه بیگانه ریخته اند توی مملکت زندگی همه رو خراب کرده اند. تازه به هم اید ئولوژی ضد امپریالیستی هم یاد میدهند و به هم خط میدهند و بعضی وقتها با هم ائتلاف میکنند و سازمان مشترک تشکیل میدهند. کس مادر محمد و مارکس ، کون لق خمینی و کاسترو و کیم جونگ ایل . گمشید برید عربستان و کره شمالی و کوبا. یا اگه کونشو دارید برید مستقیما با آمریکا مبارزه مثلا ضد امپریالیستی بکنید که خواهر و مادرتون رو مستقیما بگاد. میخواهید حکومت جهانی اسلامی یا حکومت جهانی کمونیستی درست کنید، خیر سرتون برید یه جای دیگه درست کنید. از این به بعد تا وقتی اینجا باشید و دهنتون رو باز کنید فحش خواهر و مادر میخورید. یک نفرتون به اندازه هزار نفر سرو صدا میکنه . میخواهید زندگی ما رو خراب کنید ما هم تو اید ئولوژی و دین تون می شاشیم. ریدیم تو اسلام و کمونیسم تروریست.

    پاسخحذف