۹/۱۵/۱۳۸۹

یادداشت وارده: چند نکته پیرامون قیمت سوخت در ایران

یادداشت زیر را «مهیار»، از مدیران بازرگانی بخش فرآورده‌های نفتی در اختیار این وبلاگ قرار داده و به بهانه پاسخی به یادداشت «توهین 20:30» نوشته شده است. «مجمع دیوانگان» با کمال میل از انتشار یادداشت‌های میهمان استقبال می‌کند، هرچند لزوما با محتوای این یادداشت‌ها موافق نباشد.

در اینکه اصل خبر ۲۰:۳۰ و اساساً کل برنامهٔ ۲۰:۳۰ موهن است، شکی نیست. اما چند نکته را در این زمینه باید مورد توجه قرار داد:

اینکه ادعا کنیم قیمت بنزین تولید داخل لیتری ۵۰ تومن تمام میشود بحث صحیحی نیست. قیمت تمام شده بنزین در ایران در عمل نزدیک به قیمت بنزین وارداتی‌ است، چرا که نفت خامی که برای پالایش استفاده می‌شود را می‌توان با قیمت بین‌المللی صادر کرد. در ضمن تخمین هزینه پالایش در کشور ما بسیار دشوار است چرا که اساسا پالایشگاه‌های ما دولتی و بی‌ توجه به هر گونه راندمان اقتصادی، با تمام گنجایش مشغول تولید حداکثری بنزین هستند، حتا اگر پالایش در ایران با نفت خام داخلی‌ در مقایسه با وارد کردن بنزین از خارج، اقتصادی نباشد. قیمت بازار آزاد بنزین، برای تحویل در خلیج فارس لیتری ۳۰۰ تومان نیست و مشخص نیست این رقم را بر چه اساسی‌ حساب شده است. به محاسبه زیر دقت کنید:

قیمت یک بشکه بنزین سوپر، تحویل در بندر فجیره در امارات متحده عربی‌ به تاریخ ۱۰ نوامبر ۲۰۱۰ (دیروز) ۹۲.۷۴ دلار اعلام شده است. هزینه حمل یک بشکه بنزین از امارات تا نقطه تحویل در ایران (بندر عباس)، دست کم یک دلار بر بشکه است(البته محاسبه هزینه‌های لجیستیکی بستگی به حجم محموله دارد اما رقم یک دلار بر بشکه رقم حد اقلی است که بر مبنای محموله 50هزار تنی و نرخ اجاره کشتی حال حاضر حساب شده است)

حال با فرض اینکه ایران قادر باشد به راحتی‌ در بازار جهانی‌ بنزین خریداری کند، قیمت تمام شده تحویل در بندر عباس حدودا ۹۳.۷۴ دلار بر بشکه می‌شود. ظرفیت هر بشکه بنزین تقریبا ۱۵۹ لیتر است. به بیان دیگر قیمت تمام شده ۰.۵۹ دلار در لیتر است. حال اگر فرض کنیم هزینه حمل بنزین از بندر عباس به نقاط مصرف در ایران، مالیات دولتی بر بنزین، و سود شرکت پخش ایران صفر باشد، با نرخ دلار امروز (۱۰۷۰ تومان) قیمت هر لیتر حدودا ۶۳۱ تومان خواهد بود. البته به این نکته باید اشاره کنم که قیمت نفت اخیرا جهش داشته و از بشکه‌ای ۷۰ دلار که تقریبا میانگین قیمت در سال ۲۰۱۰ بوده، به ۸۸ دلار افزایش یافته که طبیعتا رشد قیمت بنزین را نیز در پی‌ داشته است. با این وجود قیمت تمام شده بنزین برای تحویل در ایران به هیچ وجه لیتری ۳۰۰ تومان نیست.

در مورد حذف یارانه‌ها از هر کالایی، مخصوصاً انرژی، اینکه دولت بخواهد با یک فرمول خود ساخته، نرخ فروش خاصی‌ را تعیین کند اساسا کار درستی نیست. اگر حکومتی به بازار آزاد اقتصادی معتقد باشد (که بنده بر این باورم که حکومت جمهوری اسلامی معتقد نیست)، تنها کاری که باید انجام دهد این است که دخالتی در وارد کردن، پخش، تعیین قیمت و فروش هیچ کالایی نداشته باشد و اجازه دهد که بازار به خودی خود قیمت مناسب و عادلانه را تعیین کند. البته چنین چیزی در کشور ما ممکن نیست چراکه دولت مانند یک مافیای اقتصادی بر کشور خیمه زده و با کنترل تمام و کمال اقتصاد کشور (از نرخ ارز گرفته، تا میزان و چگونگی واردات، و از همه مهمتر درآمد سرشار صادرات نفت) بنای اقتصادی کشور را از خشت اول کج ساخته است. بحث هدفمندسازی یارانه‌ها نیز از دو حالت خارج نیست: یا اینکه نمایشی بیش نیست و اساسا دولت خود می‌داند که توانایی چنین کاری را ندارد (هم از جهت صلاحیت فنّی، و هم از جهت خطر بحران سیاسی و اجتماعی چرا که می‌داند از مشروعیت بالایی‌ برخوردار نیست). یا اینکه با چشمانی بسته و دستانی ناتوان و بدون هیچ ابزار پزشکی‌ به جراحی اقتصادی ایران خواهد رفت که نتیجه‌اش ایجاد تورم سنگین، کمبود کالا و نهایتا دولتی‌تر شدن اقتصاد می‌شود.

اینکه گفته شود سطح درآمد در ایران چندین برابر کمتر از اروپا است درست است. اما پایین بودن درآمد دلیل نمی‌شود که دولت برای حفظ عدالت و فشار کمتر اقتصادی بنزین را ارزان بفروشد و یا در مقایسه با کشورهای اروپایی مالیات کمتری در نظر بگیرد. به بیان دیگر، فقر اقتصادی جامعه نمی‌تواند توجیهی برای الزام دولت به ارایه خدمات و یا کالاهای ارزان باشد. چنین رویه‌ای باعث میشود که چرخه‌ معیوب اقتصاد هیچ وقت اصلاح نشود. پایین بودن درآمد و رفاه مردم در ایران دلایل دیگری دارد و فقط در کشوری مثل کشور ما است که دولت نقش تقسیم کننده ثروت، و مردم نقش گدایان را دارند. هر چقدر مردم فقیرتر می‌شوند، نقش دولت پر رنگ تر می‌شود و انتظار برای «عدالت» بالا میرود، چه عدالت در تقسیم ثروت، چه عدالت در ارزان فروشی‌ و رعایت حال مصرف کنندگان.

در همین کشورهای اروپا، بنزین کالایی گران قیمت و لوکس به حساب می‌آید و انصافا بخش زیادی از مردم توانایی خریداری آن را ندارند و یا ترجیح میدهند کمتر خریداری کنند. بنده خودم در کشوری زندگی‌ می‌کنم که قیمت بنزین حدودا لیتری ۱۵۰۰ تومان است. متوسط حقوق در این کشور حدودا سه میلیون تومان در ماه است. اگر قرار باشد کسی‌ ۲۰۰ لیتر در ماه بنزین بخرد، تقریبا برابر با ۱۰% درآمد ماهانه می‌شود که رقمی‌ قابل توجه است. اتفاقا مقایسه قیمت بنزین در اروپا و ایران نه تنها کار اشتباهی‌ نیست، بلکه لازم نیز هست. در اقتصاد سالم و حقیقتاً بدون یارانه، قیمت بنزین در ایران (با کمی‌ اختلاف به دلیل میزان مالیات و هزینه حمل و سود فروش) باید با کشورهای دیگر در دنیا برابری کند. البته فراموش نکنیم که برابری قیمت انرژی با کشورهای توسعه یافته، ممکن است باعث کاهش سرعت رشد اقتصادی در کشورهای در حال توسعه شود اما به هر حل باید به آرامی به آن نقطه رسید (طرح‌هایی که دولت خاتمی به درستی‌ مشغول انجام آن بود)

ایران به عنوان کشور صادر کننده انرژی، از جهتی‌ دارای فرصت مناسبی برای حذف یارانه‌ها است. چراکه هر گونه صرفه‌جویی‌ در پرداخت یارانه، باعث افزایش درآمد ارزی کشور (یا بهتر است بگوییم کاهش هزینه کردن درآمد نفت برای واردات فراورده) می‌شود. این صرفه جویی‌ می‌تواند در کوتاه مدت صرف مبارزه با رکود رشد اقتصادی در صورت حذف یارانه‌ها شود. برای مقایسه، در کشوری مثل ویتنام، که دولتش درآمد بادآورده حاصل از صادرات منابع خام ندارد، حذف یارانه انرژی امری به مراتب دشوارتر است چرا که دولت منبع ارزی آماده برای مبارزه با عوارض حذف یارانه‌ها را ندارد.

درست است که خودروهای تولید داخل کیفیّتی بسیار پایین و مصرف بالایی‌ دارند (که خود یکی‌ از نتایج واضح دولتی بودن اقتصاد است) - البته میانگین مصرف خودرو‌ها در ایران ۲ برابر نیست و یادداشت «توهین 20:30» کمی‌ بزرگنمایی کرده است -. با این حال در کشورهای خارجی‌ لزوما مصرف خودروها پایین نیست. مصرف کننده در انتخاب انواع خودرو حق انتخاب بسیار بیشتری دارد. اگر ۱۰۰% متقاضیان خرید خودرو در اروپا تصمیم بگیرند خودرو‌های پرمصرف و پر قدرت خریداری کنند و میانگین مصرف بنزین در آن کشور بالا رود، نه بحرانی در اقتصاد آن کشور پدید می‌آید، و نه دولت دخالتی در امور می‌کند چراکه نه تولید کننده خودرو است، نه فروشنده بنزین و نه مشوق خریداری یا عدم خریداری خودرو. این نکته نیز جالب است که در اکثر کشورها، هزینه استفاده از خودرو پر مصرف بالاست چرا که دولت مالیاتی اضافه از صاحبان چنین خودرو‌هایی‌ اخذ می‌کند (بخشی از آن به دلیلی‌ آلایندگی هوا، و بخشی به دلیل اینکه اصولاً صاحبان چنین خودرو‌هایی‌ از قشر پر درآمد هستند). اگر یادداشت «توهین 20:30» این است که به دلیل مصرف بالای خودرو‌های ایرانی‌، دولت باید خودرو‌هایی‌ بسازد یا وارد کند که مصرف پایینی داشته باشند، که همانطور که گفتم این امر نباید وظیفهٔ دولت باشد. اگر منظور این است که به دلیل مصرف بالای خودرو‌ها در ایران، قیمت باید پایین نگاه داشته شود که این نیز اشتباه است. بلکه بر عکس، باید قیمت بنزین چندین برابر شود تا مردم به خرید خدروی پرمصرف تشویق نشوند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر