Freedom - مقدمه: افشاگری اخیر و بیسابقه احمدینژاد بوسیله پخش فیلمهای مخفی در مجلس باعث شد هم «علی لاریجانی»، هم «آیتالله خامنهای» و هم برخی از اپوزیسیون هر یک به نوعی او را بداخلاق و کارش را غیراخلاقی بدانند. در عین حال، برخی این کار را گامی مثبت در راستای شفاف شدن عرصه سیاست و دموکراتیک شدن آن دانستند. مقاله زیر (منبع+) این مقاله در مجله Sientific American مساله «جاسوسی دیجیتال» و عواقب آن را با ذکر مصادیقی در جامعه مدرن آمریکا در سطحی وسیعتر مطرح میکند. در حالی که این امر با فراگیر شدن تکنولوژی گریزناپذیر شده است نویسنده باور دارد که این مساله میتواند به برقراری امنیت و عدالت در جامعه کمک کند.
* * *
در شرایطی که همه همدیگر را به طور الکترونیکی میپایند و زیر نظر دارند، رویدادهای اخیر مرا واداشته تا دوباره به فواید یک جهان کاملا شفاف و شیشهای بیاندیشم. در سال 2010 در پستی با عنوان «امیدهایم به جاسوسی عمومی» نوشتم که این امر میتواند در ایجاد جامعهای امنتر و عادلانهتر به ما کمک کند، چرا که شهروندان میتوانند نه تنها از همدیگر، بلکه از افراد صاحب قدرت نیز جاسوسی کنند. نوشتم «حریم خصوصی هزینهای است که ما برای صلح و عدالت میپردازیم به ویژه زمانی که در هر حال به سوی شفافیت بیحد و حصر هدایت میشویم». اما آثار شفافیت بیشتر غیرقابل پیشبینی خواهد بود.
این حادثه را که اولین بار من در «نیویورک تایمز» خواندم در نظر بگیرید. در یک پارتی که بوسیله دانشآموزان دبیرستان «استیوبنویل Steubenville» در ایالت «اهایو» برگزار شد و بسیاری از آنها اعضای تیم فوتبال شهر بودند یک دختر 16 ساله بعد از نوشیدن زیاد الکل و بیحالی مورد تجاوز جنسی یا به روایتی، بدرفتاری قرار گرفت. افراد حاضر در پارتی بلافاصله شروع به انتشار عکسها، ویدئو و پیامهای متنی از طریق اینستاگرام، توییتر و دیگر سایتها کردند. بعضی از بینندگان به جای دلسوزی کردن به حال دختر او را مسخره کردند. یکی نوشت «من با فاحشهها هیچ گونه احساس همدردی ندارم».
14 آگوست پدر و مادر دختر حادثه را به پلیس گزارش دادند و پلیس دو نفر از ستارگان تیم فوتبال را به تجاوز متهم کرد. اما تکلیف دهها نفر از مهمانان پارتی که بدون آن که دخالتی کنند، شاهد بدرفتاری با دختر بودند چه میشود؟ رییس پلیس به «تایمز» گفت: «چیزی که در این رابطه بیشتر مرا آزرده میکند این سوال است که وقتی این اتفاق میافتاد افراد دیگر حاضر در صحنه کجا بودند؟ هیچ کس اینقدر بویی از اخلاق نبرده بود که بگوید: هی! بس کنید این کار درست نیست؟ اگر شما میتوانستید افراد را به خاطر نداشتن شرافت انسانی متهم کنید بسیاری از افراد میتوانستند آن شب متهم باشند».
وبلاگنویسی به نام «الکساندرا گودارد» این حادثه را در وبلاگش پوشش داد و خواستار تحقیقات بیشتر و جدیتری شد. سپس گروهی به نام «نایت سک KnightSec» به عنوان بخشی از یک گروه آنلاین ناشناس، در 23 دسامبر ویدیویی را منتشر کرد که در آن مردی ماسکی با نام سیزده بازیکن فوتبال پوشیده بود. بازیکنانی که در روز 11 آگوست در آزار دختر مشارکت داشتند یا شاهد آن بودند.
کسی که ماسک را پوشیده بود تهدید کرد که اطلاعاتی را درباره تکتک اعضای تیم فوتبال از مربیها گرفته تا مدیر و بقیه منتشر خواهد کرد مگر آن که همه افراد متهم پیشقدم شوند و از دختر و خانوادهاش در ملا عام عذرخواهی کنند. نماینده گروه KnightSec اضافه کرد: «ما همین طوری نمینشینیم و تماشا نمیکنیم که یک گروه از جوانان مثل یک بازی یا ورزش دست به تجاوز بزنند و بعد به خاطر توانایی ورزشی یا بودن در یک شهر کوچک همین طور راحت بروند پی کارشان». در 1 ژانویه گروه KnightSec یک گزارش مفصل در مورد حادثه در سایتش منتشر کرد – شامل اعلام جرم بوسیله دانش آموزان Steubenville و بزرگسالان همراه با درخواست رسیدگی حقوقی از مقامات!
من نمیتوانم تصمیم بگیرم که از این عدالت هشیار و گوش به زنگ ، آزرده باشم یا آن را تحسین کنم. فکر کنم کمی از هر دو احساس را داشته باشم. همین احساس دوگانه را نسبت به افشاگریهای مبتذلتر در مقالهای از «یاکوبس» با عنوان «زندگی کاملا مستند» دارم. با الهام از آزمایش «واقعه نگاری زندگی» بوسیله مهندس کامپیوتر «گوردون بل»، «یاکوبس» دوربین ارزان کوچکی با نام «لوکسی Looxcie» را روی پیشانیاش میگذارد. بلافاصله دوربین شروع میکند به تغییر دادن رفتار او. زمانی که درک میکند همسرش ممکن است اطلاعات ضبط شده را ببیند از چشم چرانی و دید زدن زنها و ادرار کردن در وان حمام دست بر میدارد و دوستانش نیز با متوجه شدن دوربین دیگر دری وریها و حرفهای خودمانیشان را با او در میان نمیگذارند.
اما با گذشت زمان به نظر میرسید همسرش و دیگران فراموش کردند که او دوربین به همراه دارد. دوستانش شروع به گفتن دوباره اراجیف کردند و او هم به یک عکاس آماتوری که مشغول عکاسی از آدمهای مشهور نیویورک بود تبدیل شد. گزارش یاکوبس در مورد این که دوربین چگونه او و اطرافیانش را تحت تاثیر قرار داد تا حدی مضحک و حتی جذاب اما در عین حال به عنوان چشم اندازی از جهانی که ما در آن اکثر روابط خودمانیمان را ضبط میکنیم وحشتناک است.
مقالهای در «وال استریت ژورنال» به این واقعیت اشاره دارد که ما چقدر سریع به سوی جاسوسی همه جانبه و فراگیر حرکت میکنیم. نویسنده «اندی کسلر» میان تجسس حکومت و تجسس شهروندی یا به عبارتی gSpy و iSpy تمایز میگذارد که کنایهای است از کمدی «جاسوس در برابر جاسوس» مجله oldMad. او تخمین میزند که 30 میلیون دوربین جاسوسی تجاری در پلیس آمریکا و عوامل گشت مرزی وجود دارد که از نرم افزارهای تشخیص هویت استفاده میکنند که میتواند برگههای مدارک، شبکیه چشم و احتمالا چهرهها را احراز هویت کند. طبق گزارشات، آژانس امنیت ملی آمریکا در حال احداث تاسیساتی به مساحت یک میلیون فوت مربع در «یوتا» برای ذخیره و تحلیل دادهها و اطلاعات است.
در ضمن تکنولوژی های iSpy که برای مردمان معمولیست نیز تکان دهنده است. مطابق با آنچه «کسلر» میگوید 327 میلیون گوشی همراه در ایالات متحده وجود دارد که میتواند عکس و فیلم بگیرد و آنها را برای دیدن همه روی وب منتشر کند. «کسلر» مینویسد از حکومت گرفته تا افراد عادی، مقدار اطلاعاتی که بدست میآید و ذخیره میشود به طور نمایی و فزایندهای در حال رشد است. دوست داشته باشیم یا نداشته باشیم، چیزی که در تکنولوزی دیجیتال واضح است این است که اگر اطلاعات ذخیره شود، خارج خواهد شد».
آثار دموکراتیکسازی و همهگیر شدن این روند، تقریبا به طور کمیکی در رسوایی جنسی اخیر ژنرال پترائوس به تصویر کشیده شد. (+) پترائوس رئیس سی آی ای –CIA سردسته gSpie ها - بود اما نتوانست ایمیلهایش را مخفی نگه دارد، عشقبازی زناکارانهاش آشکار شد و او را مجبور به استعفا کرد. آماده باشید یا نه، شفافیت رادیکال اینجاست!
پینوشت:
«مجمع دیوانگان» مشتاقانه از انتشار یادداشتهای شما استقبال میکند
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
پاسخحذف