بچه
که بودم، تلویزیون اساتید برجسته قاری قرآن را زیاد نمایش میداد. یا شاید من زیاد
دقت میکردم. به هر حال آن زمان عاشق استاد «راغب
مطفی غلوش» شده بودم. با آن انرژی زیادی که برای تلاوت صرف میکرد. رگهای
گردناش که بیرون میزد، رنگاش که تا کبودی پیش میرفت و شیوه خاص دستاش که
انگار اگر بلند نمیکرد و جلوی دهان نمیگرفت صدایی از گلویاش بیرون نمیآمد. آن
زمان یکی از حساسترین بخشهای تلاوت قرآن حسن ختاماش بود. همیشه گوش تیز میکردیم
که این قاری چگونه تلاوتاش را پایان میبخشد. «صدق الله العلی العظیم» یا فقط
«صدق الله العظیم». وقتی تلاوت زیبایی با شیوه دوم خاتمه مییافت یک جور آب سردی
بود، نوعی دلگیری و کدورت کوچک که قاری «از ما نیست». دستکم در آن دوران کودکی
دوگانه «شیعه و سنی» برای من هم کمی پررنگ بود. البته نه آنقدر که عاشق غلوش نباشم.
استاد غلوش اهل مصر بود و سنی مذهب. این را خوب میدانستم. با این حال، یک بار که
گویا غلوش میهمان ایرانیان بود، در پایان تلاوتاش، احتمالا به احترام میزبانان
شیعی مذهب خود از «العلی العظیم» استفاده کرد. خدا میداند چه شور و غوغایی در
میان شنوندگان بر پا شد. فریادهای «الله الله» و حتی «الله و اکبر» بود که به هوا
بلند شد و حاضران آنچنان از خود بیخود شده بودند که از شوق همگی برخاسته بودند و
اگر میتوانستند به استاد قاری هجوم میبردند و شاید بر سر دست بلندش میکردند.
طبیعتا اهل فن میدانند که از نظر مفهومی تفاوت چندانی نمیکند که خداوند را «بزرگ
و بلندمرتبه» بخوانیم یا صرفا «بزرگ». این فقط یک جور مرزکشی خودساخته میان اهل
تشیع و تسنن است. استاد غلوش هم که قطعا به این مرزبندی آگاه بود، حتما در آن لحظه
احساس کرد دلگرمی و صمیمیتی که میتواند با یک کلام ساده در میان همکشیان شیعی
مذهباش ایجاد کند ارزشمندتر از پافشاری بر یک نقطه اختلاف افکن است. سالهاست که
دیگر صداق غلوش را نشنیدهام، اما حتی اگر صدایاش را هم فراموش کنم، آن حرکت زیبا
و از سر بزرگمنشیاش را فراموش نخواهم کرد.
هفته
وحدت سپری شده است، اما این تصویر هنوز جلوی چشم من قرار دارد.
تصویری که شاید قرار بود مایه دلگرمی و اتحاد بیشتر باشد، اما به نظرم بیش از
هرچیز یک جور لجاجت بر سر تفرقه را نشان میدهد. حرف درستی است که وحدت نباید در
معنای حذف اختلافات و نادیده گرفتن تکثر تعبیر شود. با این حال، دستکم وقتی قرار
است در یک حرکت نمادین بر اولویت اتحاد و همدلی بر اختلاف نظرات تاکید کنیم، شاید
بشود به گونهای سنجیدهتر عمل کرد. چه کسی است که گمان کند اگر به واقع خداوندی
وجود دارد که ناظر این نماز جماعت است، شیوه قرار گرفتن دستان نمازگزار را بر یک
دلی و اتحاد نمازگزاران اولویت میدهد؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر