در خبرها آمده رانندگان دو خودرو «بنز» و «بی.ام.و» حین عبور از بلوار سعادت آباد به علت وقوع یک تصادف جزیی با هم درگیر شدند که در این میان راننده خودروی «بنز» با قمه به سمت راننده «بی ام و» حمله ور شده و وی را مجروح میکند و پس از آن راننده «بی ام و» به سوی خودروی خود دویده و پس از سوار شدن راننده بنز را زیر گرفته است. راننده خودرو «بنز» به علت شدت «زیر گرفتگی» در بیمارستان فوت میکند. (اینجا+ بخوانید)
این داستان به ظاهر غمانگیز میتواند حکایت پندآموزی برای خواننده هوشیار به همراه داشته باشد: «در مملکت ما، جماعتی بنز و بی.ام.و سوار میشوند که زیر صندلی خود قمه دارند و از زیر گرفتن همدیگر در یک جدال ساده ابایی ندارند»! شاید به نظر شما این تعمیم بیش از اندازه اغراق شده باشد، اما من در این باره حرف دارم.
* * *
دیگر چندان شمال و جنوب شهر ندارد، پا به هر خیابانی که بگذارید میتوانید به انبوهی از خودروهای آخرین مدل مواجه شوید که قیمت برخی از آنها از صدها میلیون تومان هم فراتر میرود. چندی پیش تلویزیون دولتی هم گزارشی پخش کرد از یک خودرو «مازراتی» که به ادعای صاحبش گرانقیمتترین خودرو حاضر در ایران بود و به ادعای گزارشکر قیمتش بیش از یک میلیارد تومان بود. صاحب خودروی لوکس در پاسخ به پرسش گزارشکر تاکید کرد که نه خودش «آقازاده» بوده و نه خاندانش حکومتی هستند، فقط در عین جوانی (قطعا به چهل سال نمیرسید) توانسته است کارآفرینی کرده و ثروتمند شود. البته کارآفرینی و تولید ثروت قطعا میتواند مورد ارزش و احترام باشد، آن هم در جامعهای که با بحران بیکاری و رکود اقتصادی مواجه است، اما ای کاش گزارشگر گرامی اندکی به خودش زحمت میداد و سری هم به محل کار این شهروند زحمتکش میزد!
خیابانهای شهر این روزها جولانگاه «پورشه»های چندصد میلیون تومانی است و من هر بار از خودم میپرسم «دارندگان این خودروهای گرانقیمت، صاحبان کدام صنایع و مشاغل هستند که چنین سودآوری خیرهکنندهای دارد؟» در مملکتی که هر روز خبر ورشکستگی کارخانجات و اخراج کارگران به گوش میرسد، وقتی حتی بزرگترین کارخانجات خودروسازی کشور کاملا ورشکسته هستند و تنها به مدد کمکهای دولتی سرپا ماندهاند، زمانی که حتی وزارت مملکت هم نمیتواند مطالبات پیمانکاران خود را پرداخت کند، این همه پورشه که مثل نقل و نبات در خیابان پراکنده شدهاند محصول کدام کارخانجات و صنایع و تولیدات هستند؟
* * *
رییس مجلس مملکت اعلام کرده است که «در کشور رشوههای میلیاردی رد و بدل میشوند» و افزوده است که در پرونده مفاسد کلان اقتصادی «ردپای رانتهای اطلاعاتی و افراد ذینفوذ دیده میشود». (اینجا+) از سوی دیگر احمد توکلی خبر از رانت «15 هزار میلیارد تومانی» فقط در ماجرای تغییرات قیمت ارز داده است که «سود بادآوردهاش از جیب ملت به کیسه عده قلیلی» واریز شده است. (اینجا+)
چرا باید تعجب کرد؟ در یک کشور بحرانزده و ورشکسته که هر روز شمار بیشتری از مردم به زیر خط فقر سقوط میکنند به ناگاه جماعتی به آنچنان ثروتهای افسانهای میرسند که خرج کردنش دشوار میشود؛ باید ماشین یک میلیاردی سوار شوند و در بالاترین طبقات برج میلاد بستنی با روکش طلا بخورد! وقتی چنین درآمدهایی نه به گسترش تولید انجامیده و نه افزایش اشتغال، پس چه گزینهای باقی میماند بجز رانتخواری و فساد اقتصادی در آشفتهبازاری که دولت رقم زده است؟ آیا نباید هشدارهای میرحسین موسوی در جریان مناظرههای انتخاباتی را به یاد آورد که:
«دولت تعرفههای موبایل را بالا و پایین برد و میلیاردها تومان در این رابطه بالا و پایین شد، تعرفههای شكر عوض شد و ما میپرسیم چه كسانی سود كردند؟ با بودجه كشور تمام پلاكاردهای شما كه همه جا را گرفته ممكن است از این منابع تامین شده باشد. بیایید ثابت كنید چه كسانی از این مسئله سود بردند؟ تعرفههای ماشین را بالا و پایین كردید و بگویید چه كسانی از این مسائل سود بردند؟» (اینجا+)
* * *
نزدیک به 10 قرن پیش، «ابوالفضل بیهقی» در کتاب تاریخ مشهور خود نوشت: «... هستند در این روزگار ما گروهی عظامیان با اسب و استام* و جامههای گرانمایه و غاشیه* و جناغ* که چون به سخن گفتن و هنر رسند چون خر بر یخ بمانند ...» (تاریخ بیهقی – انتشارات دانشگاه مشهد – ص 525) آیا بنز سوارهای قمهکش جدید، همان «عظامیان با اسب و استام» دوره بیهقی نیستند که تنها به مدد سهیم شدن در چپاولگری حاکم غارتگر به این نان و نوا رسیدهاند؟
پانویس:
یک تصویر معروفی از سرکوبهای پس از کودتای 88 وجود داشت از مردی که پشت ترک موتور در حال هفتتیر کشی بود. آن زمان شایعهای در مورد رانتخواری این فرد منتشر شد که اگر اشتباه نکنم چند وقت پیش و با انتشار اسامی برخی مفسدان اقتصادی از جانب مقامات رسمی تایید شد. متاسفانه من نام و مشخصات آن فرد را نداشتم که جست و جو کنم و ارجاع دهم، اما اگر کسی پیدا کرد مثال بسیار خوبی است از فرهنگ و شیوه رفتار رانتخوارهایی که در خیابان قمه و هفتتیر میکشند!
استام: زین و یراق زرین و سیمین
غاشیه: پارچه پوشش زرین
جناغ: دامنِ زین اسب
سید حسن میر کاظمی کارخانه دنیای فلز
پاسخحذفخیلی متن خوب و مفیدی بود. مرسی
پاسخحذفبسیار عالی و خوب توضیح دادید مرسی
پاسخحذفبازتاب متن شمارو با مقداری حذفیات منتشر کرده.
پاسخحذفhttp://www.baztab.net/fa/news/20972/%D9%85%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%86%D9%86%D8%AF%D8%B5%D8%AF%D9%85%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%8C-%D8%AD%D8%A7%D8%B5%D9%84-%D8%AE%D9%88%D9%86-%D8%AF%D9%84-%D9%85%D9%86-%D9%88%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%85%D8%AC%D9%85%D8%B9-%D8%AF%DB%8C%D9%88%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%86
آن شخص که در حوادث پس از انتخابات بر ترک موتور و اسلحه در دست عربده میکشید ویقه جر میداد و شاید هم که خونهائی ریخته باشد(میر کاظمی) یک یهودی مسلمان شده است.
پاسخحذفمتن بسیارزیباومفیدی است.که با اطمینان میدونم کسی حاضر نیست به این سوالات جواب بده ٬ چرا که جواب دادن همانا زیر سوال بردن موجودیتشان همان.به گفته علی(ع) هیچ کاخی نیست که در کنار کوخی بنا نشده باشد.به قول پزرگی : اگر میخواهی از وضییت سیاسی و اقتصادی یک کشور اگاه بشی ضعیفترین قشر ان کشور را ببین و انوقت میتوانی قضاوت درستی داشته باشی.وقتی درامد متوسط سرانه کشور ثروتمند ایران ۱۱۰۰دلار،کشور ترکیه ۵۰۰۰دلارو کشوراسراییل ۲۳۰۰۰دلاراست جواب سوالات بالا کاملا واضح وروشنه و هزاران هزار دلیل دیگه.
پاسخحذفhallo
پاسخحذفسلام.چناب ارمان .همین پریشب بود که یکی از بچه هایم گفت حداقل تا این اندازه که مستاجر نباشی خطا میکردی که ما اینقدر زجر نکشیم .بازنشسته دیدی خونه نداشته باشه ...میگم ادرس یکی ازاینا رو گیربیارم خودمو بیاندازم زیر ماشینش .ببینم چیزی گیر بچه ها میاد .از شوخی که بگذریم سوای قمه بازی .بخاطر بیمه خیالشان از ادم کشتن هم تخته .9سال پیش یه راننده اینچنانی به یکی از اشناها گفته بود نترس تا 6نفر میتونم بکشم . بدبختیم بدبخت.
پاسخحذفمتن خوب و تفکر بر انگیزی بود.قشنگترین قسمت جایی بود که اشاره کردید با این همه درآمد کشور و ورشکستگی بخش بخش اقتصاد چیزی جز رانت خواری عامل پول های باد اورده نیست.سپاس
پاسخحذفهی داد هی بیداد لم گورا شارا
پاسخحذفنه دنگی دوست نه یار دیارا
آره رییس
پاسخحذفباید همه ی خشم مان را جمع کنیم و بر سر استبداد دینی، سید علی خامنه ای و سیستم عقب مانده فریاد کنیم. بعد از انتخابات زندان رفتم و بعد از آزادی چیزی از آقای گنجی خواندم به این مضمون که باید در بازجویی ها و زندان یک چیز را کاملا فهمید و آن اینکه زندانبان دشمن توست. اکنون استبداد دینی و سپاه کشور را زندان کرده اند. دشمن را یا باید کشت و عقب راند یا منتظر منجی شد و کشته شد.
پاسخحذفاین گسست طبقاتی و اضمحلال اجتماعی که عارض بر تصمیمات رهبر ایران است، سالها بعد از این حکومت نکبت بر دوش ما خواهد بود. باید از مرحله ی ترس بگذریم. بازجوهای قلندر من، گر چه بر ما چشم بند هم زده بودند، ولی از ترس صورتشان را هم پوشانده بودند. ترس خامنه ای در آن دوره واقعی بود. ترس ما، با همدلی و یکدلی، به خشم مستحل می شود و خشم ما استخوانی به گلوی حاکم جائر.
جالب تر در این است که گویا دعوا بر سر دختر بوده! نه آینه! که البته این هم خود نوعی آینه به حساب می آید!
پاسخحذفسپاس از این آگاهی رسانی و قلم شیوایتان
پاسخحذفسرافرازیتان پایدار
پاینده ایران
عجبا !! ((سید)) یهودی ندیده بودم دیدم !!
پاسخحذفمولانا جلال الدین بلخی نیز می فرماید:
بدگهر را علم و فن آموختن
دادن تیغی به دست راهزن
تیغ دادن در کف زنگی مست
به که آید علم ناکس را به دست
علم و مال و منصب و جاه و قران
فتنه آمد در کف بدگوهران
پس غزا زین فرض شد بر مؤمنان
تا ستانند از کف مجنون سنان
جان او مجنون تنش شمشیر او
واستان شمشیر را زان زشتخو
آنچ منصب میکند با جاهلان
از فضیحت کی کند صد ارسلان
عیب او مخفیست چون آلت بیافت
مارش از سوراخ بر صحرا شتافت
جمله صحرا مار و کزدم پر شود
چونک جاهل شاه حکم مر شود
مال و منصب ناکسی که آرد به دست
طالب رسوایی خویش او شدست
یا کند بخل و عطاها کم دهد
یا سخا آرد بنا موضع نهد
شاه را در خانهٔ بیذق نهد
این چنین باشد عطا که احمق دهد
حکم چون در دست گمراهی فتاد
جاه پندارید در چاهی فتاد
راه نمیداند قلاووزی کند
جان زشت او جهانسوزی کند
طفل راه فقر چون پیری گرفت
پیروان را غول ادباری گرفت
که بیا تا ماه بنمایم ترا
ماه را هرگز ندید آن بیصفا
چون نمایی چون ندیدستی به عمر
عکس مه در آب هم ای خام غمر
احمقان سرور شدستند و ز بیم
عاقلان سرها کشیده در گلیم
تشکر و سپاس از بابت مطلبتون!!