۴/۱۵/۱۳۹۰

یادداشت وارده: تنها پیش شرط من برای شرکت در انتخابات

صادق - چند ماه پیش سید محمد خاتمی از «آزادی زندانیان و ایجاد فضای آزاد برای همه و گروه‌ها، پایبندی مسوولان به قانون اساسی و فراهم آوردن سازوکاری برای برگزاری انتخابات سالم و آزاد» به عنوان شرایط حداقلی اصلاح‌طلبان برای شرکت در انتخابات مجلس یاد کرد. این اعلام موضع اگرچه خوشایند من بود اما از یکسو کیهان شریعتمداری و از سوی دیگر برخی از مخالفان را چندان خوش نیامد. هر دو به این مواضع تاختند و آن را محکوم کردند. از طرف دیگر من اراده و عقلانیتی در حاکمیت نمی بینم که به این شروط که خیر دنیا و آخرت خودشان و ما در آن است تن بدهد. لاجرم شاید ما مجبور بشویم از مواضعمان کوتاه بیاییم. بنابراین من می‌خواهم برای شرکت در انتخابات مجلس پیش شرط‌های پیشین را کنار بگذارم و تنها یک پیش شرط برای حاکمیت بگذارم. امیدوارم آقای خاتمی هم با پیش شرط من موافق باشد و نهایتا بتوانیم روی این پیش شرط توافق کنیم.


حاکمیت جمهوری اسلامی بازی بامزه‌ای برای انتخابات مجلس دارد. این بازی اگرچه تکراری است، اما هنوز جذابیت‌اش را برای حاکمان حفظ کرده. آن‌ها همه اصلاح‌طلبان را رد صلاحیت نخواهند کرد. به 50 نفر از اصلاح‌طلبانی که چهره‌های شاخص چندانی هم بینشان نیست اجازه ورود به رقابت انتخاباتی را می‌دهند. از آن 50 نفر طبیعتا 10 نفر خودشان رای نمی‌آورند. 20 نفر «رای من کجاست؟» می‌شوند و 20 نفر دیگر هم شاید بتوانند به مجلس بروند و مجلس هم فراکسیون اقلیت داشته باشد. بالاخره هر اکثریتی یک اقلیتی هم لازم دارد!


من اما می‌خواهم از همین هم کوتاه بیایم. از خیر آن فراکسیون اقلیت هم بگذرم و پیشنهادی به حاکمیت بدهم که نتواند آن را رد کند؛ مجلس شورای اسلامی 290 کرسی دارد. ما از امکان رقابت در 289 کرسی صرفنظر می‌کنیم. تنها و تنها در یک کرسی به ما امکان رقابت بدهید. اجازه بدهید مهدی کروبی از تهران در رقابت انتخاباتی شرکت کند. می‌دانم برایتان خوشایند نیست، اما مطمئن باشید که ما اگر بخواهیم در انتخابات شما رای بدهیم یا باید پیش شرط‌های خاتمی را برآورده شده ببینیم یا امکان رای دادن به فردی را داشته باشیم که مانند مهدی کروبی، فرزند احمد، صدایش خفه نمی‌شود!


پی‌نوشت:

«مجمع دیوانگان» مشتاقانه از انتشار یادداشت‌های شما استقبال می‌کند.

۳ نظر:

  1. فرزاد۱۶/۴/۹۰

    بسیار موافقم هم حداقل پرستیژ داره و هم هر چند باز هم عملی نیست از موضع قدرته و از قضا با نوعی تحقیر حکومت هم همراهه. قابل اجرا هم هست.
    اگر چنین بشه حتی در صورت تقلب هم شرکت خواهم کرد در انتخابات. چه این که معتقدم حضور یک تنه ی شیخ بسیار موثرتره تا اون اقلیت بی خاصیت.

    پاسخحذف
  2. نسل سوخته۱۶/۴/۹۰

    البته امكان برآورده شدن چنين شرطي نيست ولي اگر هم بود بازهم آراي وي را از آراي باطله كمتر اعلام ميكردند... براي حاكميت اين بازي آساني است...

    ديگر اينكه نميدانم چرا اصلاح طلبان از اينكه حضور ناظران بين المللي را در انتخابات بعنوان پيش شرط مطرح كنند واهمه دارند. آيا جز اين است كه بدون حضور ناظران در ايران، در حاليكه كليه قواي انتصابي و بظاهرغيرانتصابي! از اصولگرايان هستند، تصور انتخابات بدون تقلب وجود ندارد؟
    جالب آنكه از دبير شوراي نگهبان بعنوان يكي از اعضاي شوراي حكميت اصولگرايان نام برده ميشود و پيش از آن از مشاور رهبري نام برده ميشد...
    اميدوارم اصلاح طلبان آتش هيزم اين بازي نشوند...

    پاسخحذف
  3. صادق۱۷/۴/۹۰

    @ نسل سوخته
    1- من هم احتمال اینکه این پیش شرط رو بپذیرن کم می دونم اما به نظرم دستکم روی کاغذ شانس داره. در مقابل پیش شرط های حداقلی خاتمی رو احتمالا بعد از انقلاب فقط میشه به دست آورد! و من ترسم از اینه که این سنگ بزرگ نشانه نزدن باشه و در چانه زنی های سیاسی به مرخصی دادن به بعضی دوستان، تایید صلاحیت 50 نفر و یک قسم حضرت عباس برای تقلب نکردن در انتخابات تقلیل پیدا کنه
    2- من فکر نمی کنم که در صورت تایید شدن این پیش شرط حاکمیت بتونه رای کروبی رو در انتخابات مجلس بخوره. چون ما یک کارناوال تبلیغاتی پر سر و صدای دو هفته ای راه میندازیم (مطمئنا توانایی راه اندازیش رو در تهران داریم). این کارناوال بیشتر از اینکه شبیه انتخابات مجلس باشه شبیه انتخابات ریاست جمهوریه. در نهایت حاکمیت میتونه بگه که کروبی نفر دهم شد از تهران. یا نه بیستم. یا نه سی ام. ولی فکر نمی کنم انقدر احمق باشه که بگه جزو سی نفر نبود. ضمنا من هم با فرزاد موافقم که حتی در صورت تقلب هم ارزش رای دادن رو داره. چون دستکم زندان خانگی رهبران شکسته شده و مجوز فعالیت سیاسی ما دوباره صادر شده. اگر هم تونستیم که شیخ رو بفرستیم توی مجلس که دیگه اونجا اون خودش میدونه چجوری از پس اون 289 نفر بقیه بر بیاد!
    3- در مورد درخواست نظارت بین المللی این یک تصمیم خیلی مهم و استراتژیکه. من واقعا جمعبندی از اینکه کار درستی هست یا نه ندارم. چون حاکمیت نمیپذیره. و تبلیغات سنگینی هم علیه ما می کنه که این ها عامل بگانه هستن و واقعیتش از نظر تبلیغاتی برامون خوب نیست. تنها خوبیش اینه که میتونه فشار بین المللی رو روی ایران زیاد کنه که اون هم مطابق تجربه اهمیت زیادی برای جمهوری اسلامی نداره. خلاصه من فکر نمی کنم چندان به نفعمون باشه

    پاسخحذف