۵/۰۶/۱۳۹۰

روایت اعدام های 67 از زبان میرحسین

سایت خودنویس متنی را منتشر کرده است که ادعا می کند مشروح سخنان مهندس موسوی در جمع گروهی از فعالان ستادهای انتخاباتی وی بوده است. (از اینجا بخوانید) سخنان مربوط به اعدام های دهه شصت است. به روایت این سایت این سخنان یک سال پیش و در جلسه ای خصوصی بیان شده است. همچنین از پانویس این خبر بر می آید که احتمال دارد روایت های دیگری از این جلسه نیز وجود داشته باشد. در هر صورت این متن، به ویژه از آن جهت که مشروح ترین پاسخ مهندس موسوی در مورد اعدام های دهه شصت است بسیار حایز اهمیت خواهد بود. من اینجا و فقط به صورت خلاصه به یک بخش این متن اشاره می کنم و احتمالا در آینده به اصل موضوع بیشتر خواهم پرداخت:


«... حقیقت این است که نه بنده نه هیچ کدام از سران وقت قوا از این ماجرا خبر نداشتند. در جلسه‌ای که با سران سه قوه در همان زمان داشتم، کسی نبود در آن جلسه که با این کار موافق باشد. خاطرم هست حتی آقای خامنه‌ای در همان جلسه ابراز کردند که «این اعدام‌ها مثل قیری است که بر سر نظام می‌ریزد و همه را سیاه می‌کند». این موضع ایشان بود. حالا درست است که الان ایشان مخالف بنده هستند و در دو موضع متفاوت قرار داریم ولی دلیل نمی‌شود که بخواهم دروغ بگویم و حقیقت تاریخی را برای استفاه و نفع شخصی وارونه کنم تا چهره مخالف خود را سیاه جلوه بدهم. واقعیت این است که ایشان هم مخالف بود...».

۱ نظر:

  1. ناشناس۶/۵/۹۰

    کاری به سایت خودنویس ندارم
    اما عجیب است که عده‌ای از مردم عادی از جمله خود من خبر داشته باشم اما ... دیگر گفتن ندارد. به‌هرحال هرکدام از این مسوولان چنین ادعایی کنند من قطعاً به هدف و نیت او شک می‌کنم. البته من از میرحسین چنین ادعای کذبی نشنیدم اما از زهرا رهنورد و بسیاری دیگر چرا. اما آنچه مهم است این است که همه‌ی این افراد خبر داشتند و خبر نداشتم لطیفه‌ی زشتی بیش نیست. ضمناً اعدام‌ها و کشتار فقط محدود به سال 67 نبوده، حجم بسیار بیشتری صورت گرفته که همان‌ دوران کاملاً مشهود بود فقط نوع دست‌جمعی بودن و مستند شدن در مورد سال 67 چیزی بوده که آنرا برجسته کرده.
    ای‌کاش این آقایان برای پایان بازی با کشتارها یکبار به‌جای ده‌هابار گفتن امام راحل می‌آمدند کشتارها و اعدام‌ها و تجاوزها را محکوم می‌کردند و فقط به آنجه بعد از کودتا اتفاق افتاد بسنده نمی‌کردند. این بازی و اختلاف بین جناح مخالف حاکمیت را هم بدین صورت پایان می‌دادند. اما راستی چرا این کار را نمی‌کنند؟!

    پاسخحذف