۳/۲۰/۱۳۸۹

کجا دانند حال ما، سبکباران ساحل ها

اگر بگوییم آن سوی دنیا نشسته اید و بی شناخت و بی درک و شهود فتوا صادر می کنید، می گویند به مرزبندی و اختلاف درون جنبش دامن می زنید. درست هم می گویند. اینجا و آنجا ندارد. هدف همه یکی است، هرچند دیدگاهمان متفاوت باشد و یا راه های گوناگونی به ذهنمان برسد. اما گاه مصادیق آنقدر عینی می شود که دیگر هیچ توجیه و پاسخی جز «خارج نشین بودن» نمی یابند. نمونه اش نیش و کنایه «آرش سیگارچی» به فعالان ملی و مذهبی.


فراموش نکرده ایم که پس از اجلاس تهران و کوتاه آمدن دولت از مواضع پیشینش مبنی بر لزوم تبادل سوخت در ایران، گروهی از فعالان ملی و ملی-مذهبی در بیانیه ای از این اقدام حمایت کردند. حرف هیچ کس تایید اقدامات جنون آمیز دولت نهم و بعد از نهم نبود، مسئله فشاری بود که روز به روز بر جامعه افزایش می یافت و می یابد. مسئله اقتصاد ملی بود که آخرین پایه های سست و لرزانش هم در حال فروپاشی است. منطق هم مشخص بود «جلوی این ضرر را هرجا که بگیریم منفعت است». حال اینکه دیگر کار از کار گذشته بود و حتی اجلاس تهران هم دردی را دوا نکرد و قطع نامه چهارم هم صادر شد، چه تغییری در ماجرا ایجاد می کند؟ آیا ذره ای بر حسن نیت این فعالان سیاسی خدشه وارد می شود؟ چقدر می توان بی انصاف یا غرض ورز بود که امثال عزت الله سحابی را «جو گیر» و حامی احمدی نژاد خواند؟


روی مستقیم من با آرش سیگارچی عزیز است. دوست نادیده و همکار من؛ فرقی هست میان دلسوز مردم و سیاست مدار «جو گیر». با قطعی شدن قطع نامه چهارم و تحریم بانک های کشور بنده به شخصه شغل خودم را از دست خواهم داد. پروژه بزرگ احداث پالایشگاه (که امیدوارم آن را از مصادیق خیانت به مردم ندانید) بدون امکان ارتباط مالی با خارج از کشور متوقف خواهد شد. نه تنها من، که نزدیک به صدها تن کارشناس و متخصص دیگر هم شغلشان را از دست می دهند. گمان نمی کنم به این زودی ها فراموش کرده باشید که بیمه بیکاری و تامین اجتماعی و حمایت از حقوق کارگر در این کشور بیش از هر چیز به یک افسانه فکاهی شباهت دارد. شاید شما از این ضربه ای که به نظام وارد می آید(!!!) خرسند باشید؛ اما لطفا بفرمایید ببینم دوست آزادی خواه و میهن پرست من، خرج خورد و خوراک من و همکارانم و خانواده هایشان را از آمریکا برایمان ارسال می کنید؟


پی نوشت:

یادداشت «چرا از توافق هسته ای تهران حمایت می کنم»؟ را پیشتر نوشته بودم که نامروبوط به این نوشته نیست.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر