۱۲/۱۷/۱۳۹۳

چرا مذاکرات باید شکست بخورد؟



اگر انتخابات ۹۲ یک پیام آشکار و مورد توافق داشته باشد، قطعا روی‌گردانی رای‌دهندگان از گفتمان موسوم به «مقاومت» با نمایندگی «سعید جلیلی» بوده است. پیام پیروزی «حسن روحانی» به عنوان نمادی از گرایش به «توافق» در مذاکرات هسته‌ای آنقدر واضح و شفاف بود که تداوم مخالفت با آن را غیرممکن می‌ساخت، پس جریان شکست خورده، در مسیر مخالفت خود باید کلیدواژه جدیدی پیدا می‌کرد. همان‌طور که محافظه‌کاران شکست خورده در انتخابات سال ۷۶ با تغییر پلاکارد خود به «اصول‌گرایی» به صحنه سیاست بازگشتند، این بار نیز شعار «مقاومت» در پرونده مذاکرات هسته‌ای باید جای خود را به یک شعار دست‌مالی نشده و جدید بدهد.

«محمود نبویان»، از شاگردان سرشناس مصباح یزدی و چهره‌های جنجالی جبهه پایداری، در خلال یکی از سخنرانی‌های خود (که بنابر معمول راست و دروغ را به هم درآمیخته است) خواسته یا ناخواسته به کلیدواژه‌هایی اشاره می‌کند که از حساسیت‌ها و دغدغه‌های مهم یکی از جریانات اصلی قدرت حکایت دارند. (سخنان ایشان را از اینجا+ بشنوید) نخستین روایت و ادعای ایشان، به پشت پرده مسایلی مربوط می‌شود که سبب شد حسن روحانی به ناگاه و در جریان یک سخنرانی عمومی به مساله «همه‌پرسی» اشاره کند. بنابر روایت آقای نبویان، این اشاره، به نوعی خط و نشان رییس جمهور بود در پاسخ به مخالفت‌های رهبری:

«رفته پیش آقا، چند جلسه فشار آورده: از خطوط قرمزت باید عدول کنی. جزییات که هیچی، هسته‌ای مسته‌ای رفته. هیچی. گفته از خطوط قرمزت باید عدول کنی. تنازل کنی. آقا چند بار جوابش رو داد، گفت یعنی چی؟ تحریم‌ها چی می‌شه؟ مگه نمی‌گید ما رفتیم مذاکره کنیم برای رفع تحریم‌ها؟ پس مذاکره برای چی دارید می‌کنید شما؟ ... آقا دیگه مجبور شد با این واژه: انعطاف لازم را انجام دادیم ما. دید خودش نمی‌تونه آقا رو چی کنه؛ رفته دیگه رو فرستاده، آقا محکم جوابش رو داد. دید هیچی نمی‌شه، رفته پشت تریبون گفته باید رفراندوم کنیم! می‌دونید یعنی چی؟ یعنی محکم می‌خوایم بزنیم تو دهن رهبری!»

البته پیش از این هم ناظر بی‌طرف می‌توانست حدس بزند که اشاره رییس جمهور به مساله «همه‌پرسی» به نوعی تهدید ساختار غیرانتخابی حکومت است؛ اما تاکید آقای نبویان مبنی بر «بزنیم تو دهن رهبری» و البته مجادله‌ای که منجر به این سخنرانی شده، در نوع خود جالب توجه است. مقاومت در برابر رهبری، در کنار اخبار پیاپی پیرامون جدال‌ها در مجلس خبرگان می‌تواند اهمیت دو چندانی پیدا کند که از دید آقای نبویان هم پنهان نمی‌ماند: «انتخابات آینده داریم. حواس‌هاتون جمع باشه. الآن دعواست بین دو طرف تو تهران کی باید رای اول رو بیاره که بشه رییس مجلس خبرگان! دعواست! ... بین همون‌ها، همون‌ها! بین دو تا رییس. که من می‌شم یا تو می‌شی؟ برای مجلس خبرگان برای ما خواب دیدن آقا!»

اما ارتباط مجلس خبرگان یا حتی آینده رهبری با نتیجه مذاکرات هسته‌ای در چیست؟ به باورم این اصلی‌ترین موضوعی است که باید به آن دقت کرد. اصلی قدیمی در سیاست وجود دارد که سردار پیروز در جنگ همیشه از محبوبیتی استثنایی برخوردار خواهد بود که مقاومت در برابر آن عملا غیرممکن خواهد بود. حال اگر تیم روحانی، (خودش و البته محمود جواد ظریف، وزیرخارجه) بتوانند مذاکرات هسته‌ای را به نحوی خاتمه دهند که رضایت خاطر شهروندان جلب شود، آن وقت به قامت سرداران فاتح در نبرد هسته‌ای درخواهند آمد که دیگر کسی نمی‌تواند ولو در باقی زمینه‌های سیاسی در برابرشان به سادگی مقاومت کند.

به بیان دیگر، با گذشت نزدیک به دوسال از روی کار آمدن دولت آقای روحانی، هرچند بسیاری از مطالبات رای دهندگان برآورده نشده، شاهد نوعی تعلیق در واکنش‌های مردمی هستیم. گویی هم‌چنان یک روزنه امید باعث شده که آتش طغیان‌های اجتماعی زیر خاکستر آرام بگیرد. اگر تیم دولت در جریان مذاکرات هم شکست بخورد، احتمالا تمامی مطالبات معوق مانده به ناگاه به صورت خشم عمومی بر سر دولت خراب خواهند شد. در نقطه مقابل، پیروزی دولت، تمامی این انرژی ذخیره شده را به یک نیروی قوی حامی دولت بدل خواهد کرد. روایت آقای نبویان هم دقیقا حکایت از وحشت جریان افراطی از تحقق این پیروزی دارد:

«بدانید آقا. حرف‌ها را دقت کنیم. قراره ۴ فروردین به قول خودشون توافق کلی کنند ... گفتن به هر صورت ممکن می‌خوایم این کار رو انجام بدیم، اینقدر هم مرد نیستند بیان جزییات مذاکرات رو برای مردم بگن (...) ماها چه وظیفه‌ای داریم؟ جزییات را برای مردم بگید. توافق‌نامه را برای مردم بخوانید. و الا به هر صورت ممکن می‌رن انجام می‌دن و اون‌وقت به قول خودشون، من تعبیر بکنم، اولین ایستادگی در برابر رهبری انجام دادیم، بریم سراغ پرونده‌های دیگه. حصر و حقوق زنان و فلان و فلان و فلان تو جامعه. حواستون جمعه؟ بعدش هم گرفتن مجلس و مجلس خبرگان؛ بیدار باشیم، اگر ما همت نکنیم مشکلات حل نخواهد شد ها!»

مشکلاتی که آقای نبویان نگران «حل نشدن» آن‌هاست، احتمالا فشارهای اجتماعی برای تحقق آزادی‌های سیاسی (نظیر شکسته شدن حصر) و مدنی (نظیر رفع تبعیض‌های جنسیتی) است. دست‌کم روایت ایشان، تیم دولت، در صورت پیروزی در مذاکرات هسته‌ای، بلافاصله به سراغ مطالبات سیاسی/اجتماعی داخلی خواهند رفت و با توجه به ظرفیت‌های اجتماعی، آن وقت دیگر کسی جلودارشان نخواهد بود. اما راه حل پیشنهادی آقای نبویان چیست؟ این همان تغییر کلیدواژه گفتمان «مقاومت» پیشین است که حالا برای پنهان ساختن شکست قبلی ناچار به استفاده از یک پلاکارد شسته رفته شده‌اند. آقای نبویان در این مورد برای پیاده‌نظام جریان خود از خط‌دهی مشخص رهبری رمز گشایی می‌کنند: «دقت کنید، این جمله، جمله اون کسی است که من و تو جانمون رو براش می‌دیم. فرمودند «نقداتون تحریم‌پایه باشه». باشه. هرطور توافق می‌خواید بکنید، بکنید. تحریم‌ها باید یک‌جا برداشته بشه».


«رفع یکجای تحریم‌ها»، همان‌گونه که خود آقای نبویان در همین سخنرانی بدان اشاره می‌کند و دیگر کارشناسان نیز بارها مطرح کرده‌اند بی‌سابقه و «غیرممکن» است. پس گفتمان شکست خورده «مقاومت» با خیال آسوده می‌تواند از پلاکارد «توافق خوب» با کلیدواژه «رفع یک‌جای تحریم‌ها» استفاده کند و دقیقا همان هدف پیشین، (یعنی شکست تمامی مذاکرات) را مد نظر قرار دهد. دلیل البته، همچنان همان است که بود: «مجادلات داخلی، آینده رهبری و سرکوب مطالبات مدنی/سیاسی».

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر