۴/۲۱/۱۳۹۳

وقتی تحلیل اخبار خشونت هم ابزار اعمال خشونت می‌شود!



این روزها یک مخاطب ناامید برای بازتاب اخبار حمله اسراییل به غزه هستم. جنگی دیگر به راه افتاده و قربانیان فراوانی را به کام مرگ کشانده است. از شلیک موشک‌های پیشرفته و سلاح‌هایی با آخرین فن‌آوری‌ها انتظاری غیر از این نمی‌رود، اما وقتی پای بازتاب اخبار در میان باشد، وقتی قرار است با نوشته و خبر و تصویر و کلام مواجه باشیم، آن وقت دست‌کم می‌شود انتظاری به غیر از تکرار خشونت داشت.

آنچه من در این چند روز دیده‌ام، به پا شدن یک جنگ مجازی، به موازات جنگ حقیقی غزه است. خشونت‌هایی به موازات خشونت‌های منطقه، اما این بار در فضای مجازی و میان کسانی که دست‌کم هیچ کدام نقش مستقیمی در جنگ و خشونت در حال وقوع ندارند. وقتی دست ما در جلوگیری مستقیم از یک جنایت کوتاه است، گزینه خوبی است که دست‌کم با بازخوانی و تحلیل آن بتوانیم ذهنیت خود و جامعه را برای پرهیز از نمونه‌های مشابه آماده کنیم. به نظرم این تنها دلیل منطقی است که می‌توان برای پی‌گیری و تحلیل اخبار جنگ ارایه داد. اما وقتی همین بازتاب‌های خبری، خود سرشار از خشونت کلامی و حامل بیشترین نفرت‌پراکنی‌ها باشند چه جیز عاید ما خواهد شد؟

خشونت کلامی شاید در ظاهر تبعاتی بسیار کمتر از جنایت‌های جنگی داشته باشد، اما سطح خشونتی که من می‌بینم، چیزی در حد «حداکثر قابلیت‌های نوشتار» است. یعنی صرفا شانس آورده‌ایم که از پای مونیتور و با استفاده از کیبورد نمی‌شود به سمت کسی شلیک کرد وگرنه طرفین استفاده کننده از این ابزار نشان داده‌اند که تا سر حد امکان آمادگی دارند که از ظرفیت‌های ابراز خشونت‌ استفاده کنند.

این روزها، حتی بازخوانی و تحلیل اخبار جنگ خودش به نوعی ابزار خشونت در فضای مجازی ما بدل شده است. نام این تک گویی‌های متقابل هرچه باشد قطعا «گفت و گو» نیست و از سرانجام آن هر انتظاری برود بعید است بتوان انتظار صلح و آرامش و دوری از جنگ داشت.

۱ نظر: