۱۰/۱۳/۱۳۸۸

دوست نادان یا دشمن دانا

کسی این گروه «جبهه ملی احیای دمکراسی و مشروطیت جمهوریخواه ایرانی»* را می شناسد؟ من تا حالا چنین نامی نشنیده بودم؛ فقط دیروز و برای اولین بار دیدم که بیانیه کوتاهی داده اند و طی آن به صورت ضمنی مهندس موسوی را به ترسیدن از فشارهای کودتاچیان متهم نموده اند. تا اینجای کار عجیب نیست؛ این اعتقاد را خیلی ها دارند و اعلام هم می کنند؛ با این حال این دوستان «جبهه ملی احیای دمکراسی و مشروطیت جمهوریخواه ایرانی» پا را کمی فراتر نهاده اند و تلاش کرده اند تا با تظاهر به حمایت از کروبی، به نوعی چنین القا کنند که موسوی از رهبری جنبش خلع شده و از این پس این مسوولیت بر عهده کروبی است. جدا از این مسئله که آقایان کروبی و موسوی هیچ کدام، هیچ زمان ادعای رهبری جنبش را نداشته اند، از نگاه من چنین اقداماتی تنها می تواند به تلاش برای ایجاد تفرقه میان چهره های شاخص جنبش سبز تعبیر شود؛ تلاشی که تنها از یک دشمن بسیار دانا و یا یک دوست به شدت نادان قابل انتظار است.


* من کشته این «مشروطیت جمهوری خواه» هستم!

۱ نظر:

  1. ناشناس۱۳/۱۰/۸۸

    در اين ميانه ي حيراني ... سرشاخه اي كه وا بداردم به درنگ و دمي آرامش (!) - كه هست « هنوز » كنجي براي تأمل و دريافت - را شكرانه بايد ... « مجمع ديوانگان » حتي اگر كه باشد ... كه خوش است ما را ... نيوشيدن كودكان و ديوانگان ! :)

    .
    .

    ميهمان سه پنج ده روز تو ام ... از امروز نه ... از « يك تظاهرات خوب » ت ... گرچه درمان نبود درد دلم را وقت تماشاي : سهم فراواني كه برده ايم از اين جهالت كهنه و ... مردمكاني كه ساده ساده ساده « معامله » ميكنند ريزداشته هاشان را ... مفت ِ مفت !!!


    پي نوشت :

    بي حاشيه نوشتي از آنچه نقل «‌ پدر » بود نميتوان گذشت ... پس :

    " به ستاره هاي احساس و بلــورهاي قلبش ... برسان سلام ما را " :)

    پاسخحذف