۱/۱۶/۱۳۹۸

«سیاست مقایسه‌ای» یا «پروپاگاندای عصاره رذایل»؟!




احتمالا شما هم با این پدیده کاملا آشنا هستید که هرگاه اتفاق نامطلوبی در کشور ما رخ می‌دهد، بلافاصله انبوهی از نمونه‌های مشابه در سایر نقاط جهان کشف و گزارش می‌شوند. فرقی نمی‌کند که مساله زلزله و سیل باشد یا مثلا یک مورد قتل یا تجاوز تکان دهنده. مهم این است که ساده‌ترین دستاوردها یا اخبار خوش در کشور ما همواره استثنایی، یگانه، بی‌همتا و خارق‌العاده محسوب می‌شوند اما به محض گزارش یک خبر بد، در کنار تمامی کشورها یا ملل جهان قرار می‌گیریم تا فراموش نکنیم که این اخبار بد کاملا طبیعی و در تمام جهان معمول هستند.

این شیوه از سیاست «مشابه‌یابی»، در ظاهر شباهتی فریبنده به شاخه علمی سیاست‌های مقایسه‌ای یا تطبیقی (Comparative politics) دارد. شاخه‌ای که تلاش می‌کند با مقایسه وضعیت کشورها یا سیستم‌های «نسبتا مشابه»، ملاکی برای سنجش عملکرد هر کدام به دست بیاورد؛ اما در جریان چنین مقایسه‌هایی، اگر مدل‌سازی درستی صورت نگیرد، نتایج به دست آمده کاملا معوج و حتی فریبنده می‌شوند و اینجا دقیقا همان نقطه‌ای است که می‌تواند یک شیوه علمی یا استدلال به ظاهر موجه را تا سر حد بدل شدن به یک شیوه پروپاگاندا قلب سازد.

به مدل آشنای خودمان بازگردیم. مثلا در همین فقره سیل اخیر، به ناگاه شاهد انبوهی از ارجاعات به وقوع یک سیل ویرانگر در کشور ژاپن بودیم که به ما می‌گفتند: ژاپن هم با آن همه پیشرفت اسیر سیل می‌شود و خسارت‌های جدی می‌بیند. مقایسه‌ای که البته در هنگام وقوع زلزله انجام نمی‌شود چون ژاپن در زمینه مقابل با زلزله پیشرفت‌های بسیاری کرده و معماری ژاپنی ابدا نسبتی با معماری ساختمان‌های سست ایرانی ندارد. در هنگام زلزله، احتمالا مواردی از مقایسه با کشورهایی چون هندوستان را شاهد هستیم که گرفتار انبوهی از زاغه‌های فرسوده هستند. البته در زمینه رواداری مذهبی و گستره خیره‌کننده‌ای که به ۷۲ ملت شهره است، مدل هندوستان کنار گذاشته می‌شود. در این موارد، احتمالا به وقوع جنایتی از جانب یک متعصب مذهبی در استرالیا ارجاع داده می‌شود. اگر نمایندگان مجلس دعوا کنند تصاویر آرشیوی از جنجال در مجلس کره‌جنوبی منتشر می‌شوند؛ در قتل‌ها و تجاوزهای سریالی به یاد آمریکا می‌افتیم؛ اخبار طغیان علیه فقر و بی‌عدالتی با جلیقه‌زردهای فرانسه پوشش داده می‌شود، آمار بالای اعدام فقط باید با عربستان مقایسه شود و حتی در مواردی چون پوشش اجباری، کار به نمونه‌های اعجاب‌آوری همچون «لباس فرم فلان شرکت خصوصی هواپیمایی» کشیده می‌شود.

یابندگان این حجم از موارد مشابه، احتمالا مدعی هستند که استدلال‌شان مدلی است ساده بر پایه همان شیوه سیاست‌های مقایسه‌ای؛ اما در عمل تصویری ارائه می‌دهند که بر اساس آن، کشور ما، عصاره رذایل تمام کشورها و ملل جهان است! یعنی ما در هرچه بدی، کاستی، عیب، ظلم، بی‌عدالتی و ناهنجاری کشورهای جهان شریک و مشابه هستیم. شاید گفته شود که به کار بردن تعبیر «پروپاگاندا» در این موارد کار درستی نیست. این موارد صرفا اشتباهاتی در به کارگیری مدل‌های مقایسه‌ای هستند. این حرف البته می‌تواند درست باشد، بجز در مواردی که دم خروس بیرون می‌افتد!

شاخصه آشکارساز یک رفتار «پروپاگاندایی» نسبت به یک نقد یا استدلال، رویکرد «دیگری‌سازی» با کلیدواژه آشنای «دشمن» است. کسی که قصد استدلال دارد نیازی ندارد تمام منتقدان یا مخالفان خود را دشمن یا مزدور معرفی کند؛ اما هدف اصلی ماشین پروپاگاندا، نه اقناع مخاطب، بلکه منکوب کردن یک گروه و به خوف انداختن دیگران است. ماشین پروپاگاندا به همین میزان اکتفا نمی‌کند که مدعی شود موارد نامطلوب در دیگر نقاط جهان هم یافت می‌شوند؛ این ماشین اصرار دارد که هرگونه نظر متفاوتی را محصول «دسیسه دشمن» قلمداد کند. اگر کسی از عملکرد دولت در امدادرسانی به زلزله‌زدگان ناراضی است یا خائن و مزدور است، یا عنصری ابله و بازیچه دست دشمن. کافی نیست که ما باور داشته باشیم وضعیت‌مان مطلوب یا حداقل معمولی است؛ بلکه ضرورت دارد که به صورت مداوم بر سیمای هرآنکس که غیر از این می‌اندیشد، هرکه ناراضی است یا هرکه انتقاد و گلایه دارد چنگ بکشیم، او را از هویت انسانی‌اش تهی کنیم و دیگران را علیه خطر شوم فتنه‌انگیزی او بشورانیم. این چاشنی نفرت‌پراکنی و دشمن‌تراشی، وجه ممیزه بارزی است که «پرواگاندای عصاره رذایل» را از شیوه «سیاست مقایسه‌ای» متمایز می‌سازد.

(تصویر متعلق است به پوستری از پروپاگاندای رژیم کمونیستی شوروی که دشمنان رژیم را در شکل هیولا ترسیم کرده است)


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر