۴/۱۳/۱۳۹۱

یادداشت وارده: به سوی کره شمالی اسلامی (۴) - کنترل فضای اجتماعی


 غلام‌رضا- «[مستبدان] نمی‌دانند که دهان و گوش و چشمان مردمان را شاید بتوان از گفتن و شنیدن و دیدن بازداشت٬ اما اندیشیدن موهبتی الهی است که دروازه‌های خلوتگاه آن به روی زورمندان بسته است». - میرحسین موسوی (آبان ۱۳۸۹)


مدینه فاضله حاکمیت محقق نخواهد شد مگر با کنترل کامل فضای اجتماعی و فرهنگی یعنی کنترل اعمال روزمره و حتی فکر شهروندان. یک قدم اصلی در این راستا جلوگیری از نشر اندیشه است. تمام ممنوعیت‌های رسانه‌ای از بستن روزنامه‌ها و ممیزی کتاب‌ها و لغو مجوز ناشران و تعطیلی خانه سینما و خرد کردن آنتن ماهواره‌ها و پالایش اینترنت همه در این راستا صورت می‌گیرد. این‌ها کافی نیست و کار به بازداشت خبرنگاران و مستندسازان و پارازیت‌اندازی و قطع کامل اینترنت و تشکیل اینترنت و ایمیل ملی می‌کشد. همه باید آنطور فکر کنند که مطلوب حاکمیت است. در این اوضاع چیزی به نام هم‌جنسگرایی اصلاً وجود نخواهد داشت چرا که عقوبتش مرگ است. درویشان از حسینیه منع خواهند شد و سنیان از نماز جمعه. حتی دعای کمیل جوانان شیعه و مجالس ختم مومنین اگر مثل ما فکر نمی‌کرده‌اند ممنوع است. حجاب به عنوان مهمترین عامل ظاهری برقراری احکام اسلامی چنان مورد تاکید قرار می‌گیرد که نه نداشتنش، که کمی متفاوت داشتنش موجب بازداشت و کتک و پرونده‌سازی است. داستان تلخ تحمیل حجاب به قیمت گزاف لکه‌دار کردن چهره اسلام شیعی ایرانی برای قالب کردن ظاهر (و تنها ظاهر) اسلامی جامعه٬ در اجرا از عقده سرچشمه می‌گیرد و به نفرت می‌انجامد. مشکل فقط حجاب نیست٬ کراوات و چکمه هم خلاف شئون اسلامی است٬ سینه مانکن‌ها باید بریده شود و قلیان‌ها شکسته. جالب آنکه مرجع تشخیص احکام در ام‌القرای اسلام سرباز نیروی انتظامی است. در صورتی که بهانه رسمی هم موجود نباشد٬ جرثقیل‌ها مجسمه‌ها را می‌دزدند.


دم خروس اما از جای دیگر سر بلند می‌کند. روی صحنه٬ نمایش گشت ارشاد برقرار است و پس پرده سردار زارعی‌ها و افشارها مشغول‌اند. وظیفه نهی از منکر به قتل زن و شوهر جوان به اتهام ارتباط نامشروع در کرمان می‌انجامد. فریادشیران از تجاوز به کودکان در باشگاه‌های ورزشی می‌نالد٬ روزنامه‌ای که با او مصاحبه کرده توقیف می‌شود. فساد را اگر پنهان بتوان کرد که بهتر، ولی اگر عیان شد به تجویزهای فوری باید خاموشش کرد. به محض اینکه در پرونده‌ای پای عناصر خودی در میان باشد رسیدگی به آن به آرزو بدل می‌شود. قاتلین به سرعت محاکمه و اعدام می‌شوند مگر جلال الدین فارسی باشند!


عدالت که سهل است حتی انتظار رعایت قوانین حکومت از سوی خودش امری نابجاست.


پی‌نوشت:

«مجمع دیوانگان» مشتاقانه از انتشار یادداشت‌های شما استقبال می‌کند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر