۸/۲۵/۱۳۹۸

شش تفاوت اعتراضات ۹۸ با ۹۶ که احتمالا به موفقیت آن خواهد انجامید





اعتراضات اخیر به افزایش نرخ بنزین، بسیاری را به یاد اعتراضات سال ۹۶ می‌اندازد. گستردگی فراگیر اعتراضات در سطح کشور، خودجوش بودن، نداشتن رهبری و خلاقیت و مشارکت توده‌ای مردم در انجام اعتراض و انتشار تصاویر آن، اصلی‌ترین دلایلی هستند که می‌تواند میان اعتراضات کنونی با اعتراضات دی‌ماه ۹۶ مشابهت ایجاد کند. با این حال، به باور من دست‌کم ۶ تفاوت اصلی میان این دو اعتراض وجود دارد که همگی در راستای تقویت اعتراضات ۹۸، و در نتیجه افزایش احتمال موفقیت آن هستند:

۱- جرقه آغازین اعتراضات

اعتراضات دی‌ماه ۹۶ در مشهد و البته به طرز مشکوکی آغاز شد. بعدها شواهد بسیاری به دست آمد که هسته اولیه اعتراضات را گروهی از مخالفان افراطی دولت تشکیل داده بودند، پس هرچند گسترش اعتراضات خودجوش و مردمی بود، باز هم بسیاری شهروندان از اهداف پشت پرده آن نگران بودند و در نتیجه به اعتراض‌ها نپیوستند. اعتراضات کنونی اما، مشخصا با تصمیمی «حکومتی» آغاز شد که تمامی جریانات حکومت (سران سه قوا) در آن دخیل بودند. در نتیجه جای هیچ گونه توهم توطئه باقی نمی‌ماند.

۲- بهانه و در نتیجه هدف اعتراضات

هرچند معترضان مشهدی در سال ۹۶ به کلاه‌برداری موسسات اعتباری اعتراض داشتند، اما هرگز مشخص نشد باقی معترضان دی ماه در اقصی نقاط کشور به چه چیز مشخصی اعتراض می‌کنند. وقتی حرکت شما مطالبه مشخصی نداشته باشد، طبیعتا پیروزی برای آن معنی ندارد. دست‌مایه اعتراضات کنونی اما کاملا مشخص است و برای مثال می‌توان «کاهش دوباره قیمت بنزین» را مطالبه حداقلی و مشترک تمامی معترضان قلمداد کرد.

۳- شرایط داخلی

در بهار سال ۹۶، اصلاح‌طلبان با زحمت و امید فراوان یک پیروزی انتخاباتی بزرگ را به دست آورده بودند. حامیان روحانی هنوز بسیار امیدوار بودند که او در دور دوم بهتر عمل کند و در نتیجه چندان تمایلی به شیوه اعتراض خیابانی نداشتند. در شرایط کنونی اما، نه تنها بخش عمده‌ای از رای دهندگان روحانی به منتقدان او و معترضان شرایط بدل شده‌اند، بلکه اصلاح‌طلبان حامی دولت نیز در اوج بی‌اعتباری قرار دارند و نمی‌توانند نقش میانجی بازی کنند.

۴- شرایط منطقه‌ای

نگرانی بابت احتمال دخالت خارجی، همواره یکی از عوامل بازدارنده ایرانیان در جریان اعتراضات بوده است. این نگرانی در سال ۹۶ نیز با کلیدواژه «خطر سوریه‌ای شدن» بروز پیدا کرد. اما عملکرد ترامپ طی یکی دو سال گذشته خیال همه را راحت کرد که او اهل جنگ نیست و حتی ترجیح می‌دهد با شتاب فراوان از خاور میانه خارج شود. با خروج آمریکا از منطقه، حکومت‌های خاورمیانه در مقابل اعتراضات شهروندان‌شان بی‌دفاع شده‌اند و باید مسوولیت اعمال خود و شرایط کشور را به تنهایی قبول کنند. فراموش نکنیم که الگوی اعتراضات لبنان و از آن مهم‌تر، عراق نیز در ذهن ایرانیان تاثیر فراوانی داشته است.

۵- پر شدن شکاف مرکز و پیرامون

به جرات می‌توان گفت که اعتراضات ۹۶ نوعی شورش «حاشیه‌» بود. تهران، کمترین نقش و تاثیر را در اعتراضات دو سال پیش از خود نشان داد. با این حال، در موج اخیر اعتراضات، تهران، اگر چه پیشگام نبوده، اما از نخستین ساعت‌های روز، دوش به دوش باقی شهرهای کشور در اعتراض فعال نشان داده است. تجربه نشان داده که نه خیزش تنهای پایتخت نشین‌ها (مانند۸۸) و نه اعتراض تنهای پیرامون (مانند۹۶) هیچ یک پیروز نخواهند شد؛ اما پر شدن این شکاف، احتمال موفقیت را افزایش خواهد داد.

۶- شکسته شدن انسجام درونی ماشین حکومت

در نهایت اینکه، وضعیت درونی حکومت در سال ۹۶ به گونه‌ای بود که تمامی نیروها به صورتی منسجم در مقابل اعتراضات مردم صف کشیدند. حتی اصلاح‌طلب به ظاهر منتقد نیز که تلاش می‌کردند لحن هم‌دلانه‌تری از خود بروز دهند، باز هم بیشتر به خطر نفوذ و سوءاستفاده خارجی‌ها اشاره داشتند. وضعیت امروز به قدری دگرگون شده که اصلا معلوم نیست چه کسی مخالف اعتراضات است؟ تا این لحظه حداقل دو مرجع تقلید از گرانی بنزین انتقاد کرده‌اند. نمایندگان مجلس از هر دو طیف نظام با شدیدترین لحن به تصمیم اخیر حمله کرده‌اند، مجمع تشخیص مصلحت بیانیه داده که ما بی‌گناهیم و خلاصه به نظر می‌رسد همه جریان‌های حکومتی تلاش دارند تا در محکوم کردن این تصمیم اخیر از همدیگر سبقت بگیرند. ایجاد شکاف در ماشین حکومتی، احتمال پیروزی اعتراضات را بیشتر از هر زمان دیگری افزایش می‌دهد.

با این مقدمات، نگارنده پیش‌بینی می‌کند که در صورت تداوم اعتراضات امروز (که احتمال آن بسیار بالاست) حکومت ناچار به عقب‌نشینی شده و حداقل در طرح حاضر سهیمه‌بندی و قیمت‌گذاری تغییراتی اعمال کند.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر