یک خواننده‌ای دارد این «مجمع دیوانگان» که گه گاه در پای یاداشت‌های وبلاگ نظری می‌گذارد و لینکی از سایت «صالحات» را هم پی‌وست میکند. غالب لینک‌ها در مدح و معرفی رهبر نظام هستند و به تجربه دریافته‌ام زمانی ارسال می‌شوند که مطلبی در انتقاد از ایشان نوشته شود. این دوست نادیده هیچ گاه توهینی نمی‌کند و حتی زبان به گلایه از مطالب وبلاگ نگشوده است. تنها می‌آید و هرجا نظر مخالفی دید دیدگاه خودش را مطرح میکند. ناگفته پیداست که باورهای ما یک دنیا با هم فاصله دارد اما می‌خواستم به این بهانه برایش بنویسم «رفیق نادیده، من شیفته این منش شما هستم. شما نمونه‌ای از تبلور رویای من برای ایران فردا هستید. جایی که همه ما یاد بگیریم به جای حذف و تخطئه اندیشه دیگری، دیدگاه خودمان را بیان کنیم. باقی بماند برای قضاوت افکار عمومی. آن روز هر رسانه‌ای اینقدر وسعت دید پیدا میکند که حتی اگر حاضر نباشد به صورت مستقیم به مخالفان خود تریبون دهد، دست کم در حد انتشار بی‌سانسور نظرات آنان برایشان فرصت فراهم کند».
باید از یک جایی شروع کرد. منتظر ماندن برای فردایی بهتر، یعنی بی‌عملی و حسرت ابدی. من مدت‌هاست به این فکر میکنم که «هدف» چیزی جز خود «مسیر» یا «وسیله» نیست. هر آنچه آرزوی‌اش را داریم باید همین امروز تجربه کنیم. من شیفته ادبیات و هنر هستم، پس این موضوع اصلی این وبلاگ خواهد بود.
با این پست کاملاً مخالفم. چرا؟
پاسخحذفچون این دوستی (دوستانی) که به عنوان ناشناس کامنت منتشر می کند را من می شناسم. زیر همه پست های پربازدید بالاترین یک متن ثابت را کپی و پیست می کند. این انتشار نظر نیست. این به نوعی تحمیل نظر هست. شاید هم کار یک نرم افزار است.
اگر این دوستمان زحمت می کشیدند، نظراتشان را با نوشتن معمولا همانند سایر دوستان، اعلام می کردند، قدم بسیار مثبتی بود. اما تولید انبوه، کامنت، نوعی از تجاوز نرم به حقوق مخاطب یک پست می باشد.
در نهایت این اقدام در مقابل تجاوز فیزیکی بسیار امری ستودنی است. اما به ذات خود، هیچ ارزشی نداشته و جای تقدیر ندارد.
"این دوست نادیده هیچ گاه زبان به گلایه از مطالب وبلاگ نگشوده است، تنها می‌آید و هرجا نظر مخالفی دید دیدگاه خودش را مطرح میکند.
پاسخحذفرفیق نادیده، من شیفته این منش شما هستم. شما نمونه‌ای از تبلور رویای من برای ایران فردا هستید"!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اين رفقاي ناديده تون اون بالاها حسابي بچاب بچاب راه انداخته اند و هر موقع هم حوصله شون سر رفت به جاي اين كه به حرف ديگري گوش بدهند مي آيند حرف هاي خودشان را مثل طوطي تكرار مي كنند.
اميدوارم با اين رفقاي ناديدتون برين يك كشور جدا در كنار هم تشكيل بديد و در اون هي حرف هاي خودتان را براي هم تكرار كنيد و خوش باشيد و دست از كله ي كچل ما منتقدان و معترضان هم برداريد تا ما هم كنار هم به دور از شما "اميدها و تبلورهاي رويايي ايران فردا" زندگيمون رو بكنيم.
این کامنت را در گودر نوشته بودم، که به دلیل ارتباطش با این پست، همینجا هم می نویسم.
پاسخحذفمتن این آقای کامنت گذار همیشه یکی از دو سه کامنت ثابت هست. مثلاً می نویسد.
----------------------------
علامه حسن زاده آملی:
من یک میکرون در آقای خامنه‌ای، غل و غش یا ناخالصی ندیدم .
تقدیم می‌دارم این اثر نمونه دوران را به یگانه دوران، حضرت آیت الله معظم،جناب خامنه‌ای کبیر
salehat.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=149&catid=45
-----------------------
آخه این شد کامنت؟ چه ربطی به پست و محتوایش دارد؟ پست اصلی را در زیر ببینید؟
http://divanesara2.blogspot.com/2011/04/blog-post_5596.html
پست در مورد ارتباط دادن جنبش سبز به قشر کارگری می باشد. این دوست عزیز در مورد میزان درصد غل و غش در آقا می نویسند!
:)
همین کامنت را دوباره در پست دیگری در همین بلاگ منتشر میکند. پست زیر:
http://divanesara2.blogspot.com/2011/04/blog-post_5982.html
یا کامنت مشابه دیگری در پست زیر دارد.
http://divanesara2.blogspot.com/2011/04/2_24.html
اینها فقط کامنتهای یک بلاگ بودند. اگر فرصت میشد و میزان پارازیت تحمیل شده به بخش نظرات بلاگستان را جمع می کریدم، می دیدیم که این دوستان، همین بخش ساده ارسال نظر بلاگها را هم برای مخالفان خود زیاد می دانند.
مانند همیشه زیبا نوشتید..تنها یک نکته به خاطرم آمد که شاید این لینک خوانندگان را به سمت سایتی مشکل دار (بد افزار) می‌‌برد،،،به همین سبب در وبلاگ خودم آن را حذف میکنم!
پاسخحذف