۶/۰۴/۱۳۹۳

انسان طراز غربی، انسان طراز ایرانی/اسلامی



کشور ما، به دلیل وسعت، جمعیت، منابع طبیعی و تولید ناخالص ملی، به صورت معمول در رتبه‌بندی‌های اقتصادی جزو ۲۰ تا ۳۰ کشور نخست دنیا قرار دارد. اما هنگامی که از این رتبه‌بندی‌ها به سمت معیارهای انسانی/اخلاقی/اجتماعی حرکت می‌کنیم، به ناگاه جایگاه کشور با یک افت شدید مواجه می‌شود.

برای مثال در حالی که کشور ما با بیش از ۳۳۷ میلیارد دلار تولید ناخالص ملی در رتبه ۲۹ کشورهای جهان قرار دارد،(+) اما بر اساس شاخص توسعه انسانی در رتبه ۷۰ قرار گرفته و از فهرست کشورهای توسعه یافته فاصله می‌گیرد.(+) (۴۰ کشور نخست جهان در این فهرست را «توسعه یافته» می‌خوانند) این بدان معنا است که ما نتوانسته‌ایم درآمدهای ملی خود را به درستی صرف توسعه استانداردهای زندگی شهروندان (از جمله امید به زندگی، سواد، سطح آموز و بهداشت) کنیم.

اوضاع در رده‌بندی‌های دیگر از این هم بدتر است. در شاخص «فساد اقتصادی» ما در جایگاه ۱۴۶ جهان، در شاخص پایداری محیط زیست ۱۳۲، کیفیت زندگی ۱۵۰ و رتبه فضای کسب و جایگاه ۱۴۰ کشورهای جهان را کسب کرده‌ایم. این آمارها را کم و بیش همه می‌دانیم، اما اشاره اصلی من، به مساله «شاخص اخلاق» است.

در جلسه رای اعتماد به وزیران پیشنهادی دولت آقای روحانی، یکی از انتقادات مخالفان «محمدعلی نجفی» به عنوان وزیر آموزش و پرورش، استناد او به «انسان طراز غربی» بود. مخالفان اعتقاد داشتند باور آقای نجفی به بالاتر بودن سطح اخلاق در انسان غربی یک انحراف است و چنین اندیشه‌ای شایستگی آموز فرزندان این کشور را ندارد. (+) آقای نجفی در دفاع از خود بار دیگر بر این دغدغه تاکید کرد و افسوس خورد که «ای کاش ما انسانی با طراز غربی تربیت می‌کردیم».

دست‌کم در جلسه مذکور، مفهوم و ملاک‌های اخلاقی در توصیف «انسان طراز غربی» آنقدر گنگ بود که قضاوت را دشوار می‌کرد. اما دو استاد دانشگاه ایرانی، پژوهشی انجام داده‌اند با عنوان «کشورهای اسلامی به واقع چقدر اسلامی هستند»؟* نتایج این تحقیق می‌تواند به شفاف‌سازی مفهوم انسان طراز غربی کمک فراوانی کند. در تحقیقی که آقایان «شهرزاد رحمان» و «عباس عسکری» انجام داده‌اند، یک سری ملاک‌های اخلاقی از دل آموزه‌های اسلامی استخراج شده است. در مجموع ۱۱۳ شاخص، از جمله: «شرافت و احترام مقام انسان، تعهد و مسوولیت انسان، عدالت، حقوق مالکیت، حرمت ربا، پاکی از فساد و ...» مورد بررسی قرار گرفته‌اند و بر پایه این بررسی کشورهای جهان رتبه‌بندی شده‌اند. نتیجه پژوهش تکان‌دهنده است.

با معیارهای اسلامی استخراج شده در این پژوهش، «مسلمان‌ترین» کشور جهان، «نیوزیلند» است و لوکزامبورگ و کشورهای اسکاندیناوی در جایگاه بعدی قرار می‌گیرند. در میان ۳۷ کشور نخست جهان نام هیچ کشور مسلمانی به چشم نمی‌خورد و تنها کشور مالزی است که جایگاه ۳۸ را به خود اختصاص می‌دهد. میانگین رتبه کشورهای اسلامی ۱۳۹ و جایگاه ایران ۱۶۳ است!

من نمی‌دانم این آمار برای پژوهش‌گران و یا مقامات مسوول چه مقدار تعجب‌برانگیز است. اما اگر این رتبه‌بندی‌ها را در مقابل چشم خود ببینیم، شاید بتوانیم درک درست‌تری نسبت به مفهوم «انسان طراز غربی» پیدا کنیم. در نهایت ارجاع می‌دهم به یادداشت قبلی با عنوان «جامعه شناسی از پس لاتاری صدا و سیما» که با متر و روش متفاوتی به شاخص‌های هشداردهنده اخلاقی در جامعه ایرانی می‌رسیم.

پانویس:
* مرجع آمارها و محتوای پژوهش مورد اشاره: مجله «ایران فردا»، دور جدید، شماره ۲، تیرماه ۹۳

۱ نظر: