۲/۱۲/۱۳۸۸

دلم گریه می خواست

باز هم یک نفر اشک هایم را دزدیده...





پی نوشت:
زیباترین کوته نوشتی را که تا کنون خوانده ام از مطرود بخوانید.


تنها با یک کلیک به عضویت «مجمع دیوانگان» درآیید

۶ نظر:

  1. واقعا زیبا..بسیار زیبا..آرمان جان پستهای شما با هر نگاهی که باشند خالی از هنر نیستند. اینو میگم چون از پستها لذت میبرم...

    پاسخ دادنحذف
  2. ناشناس۶/۱/۹۰

    سلام.خیلی وقته که از گذاشتن این پستتون میگذره و من تازه با وبلاگ شما آشنا شدم و دارم از اول میخونمش!
    خواستم این زیبا ترین کوته نوشتی که پیشنهاد دادین رو بخونم منتها صفحش باز نمیشه.لطف کنید خودتون بنویسیدش.
    ممنون

    پاسخ دادنحذف
  3. دوست عزیز؛ کوته نوشت متعلق به وبلاگ مطرود بود. موضوع را به خاطر دارم اما باید اصل متن را پیدا کنم. پیدا که کردم چشم، اینجا می نویسم.

    پاسخ دادنحذف
  4. خوشبختانه خیلی زود پیدا کردم:

    «من تو را می‏پرستیدم، رقیب‏م خدا را. خدایان به جنگ برخواستند و من مُردم».

    پاسخ دادنحذف
  5. البته گمان می کنم درستش «برخاستند» باشد

    پاسخ دادنحذف
  6. ناشناس۹/۱/۹۰

    ممنون جناب امیری عزیز

    پاسخ دادنحذف