طی یکی دو روز گذشته نسخههای
بهروز شدهای از تلگرام منتشر شده که مشکل فیلترینگ را برای بسیاری از کاربران مرتفع
میسازند. از قبل هم شنیده بودیم که احتمالا در آینده نزدیک نسخههایی از راه میرسند
که قابل فیلتر نباشند. بدین ترتیب میتوان سه اتفاق بزرگ را در ماجرای فیلترینگ تلگرام
تشخیص داد:
- نخست اینکه نظام با این فیلترینگ هزینه تاکید مجدد بر انسداد و ضدیت با
جریان گردش آزاد اطلاعات را پرداخت.
- دوم اینکه موج بسیار گستردهای از خشم و نارضایتی
در دهها میلیون کاربر تلگرام ایجاد کرد.
-سوم
و در نهایت هم اینکه با یک تغییر نرمافزاری ساده، مشکل دسترسی به تلگرام مرتفع شد.
یعنی خشم و بیآبرویی پابرجا ماند، اما ارتباط مردم با تلگرام قطع نشد.
این فرآیند، یادآور آن حکایت
قدیمی در امثال و حکم پارسی است که دزدی را گرفتند و گفتند یا پول را پس بده، یا چوب
بخور یا پیاز! طرف در نهایت هم چوب را خورد، هم پیاز را خورد و هم پول را پس داد؛ اما
اگر گمان کنیم که این سیاست «باخت – باخت» حکومتی ما فقط در موارد داخلی و اتفاقاتی
چون تلگرام نمود پیدا میکند یکسره به خطا رفتهایم.
سیدحسن موسویان، دیپلمات سابق
کشور، از مفاد طرح ۷
مادهای توافق
روسیه و اسراییل بر سر مسائل سوریه خبر داده است که به شرح زیر است:
۱- بشار اسد در قدرت بماند،
۲- به حضور نظامی ایران و حزبالله در
سوریه خاتمه داده شود،
۳- اسرائیل به حملات نظامی خود به سوریه
خاتمه دهد،
۴- حضور نظامی روسیه در سوریه تثبیت شود،
۵- درصورت لزوم، مستشاران روسی و سازمان
ملل در کنار سربازان سوریه در مرز این کشور با اسرائیل مستقر شوند.
۶- بعد از مدتی آمریکا هم به تدریج نیروهای
نظامیاش را از سوریه خارج کند،
۷- عادیسازی روابط سوریه با اعراب انجام
شود که با پول کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس، بازسازی سوریه و بازگشت آوارگان آغاز شود.
این هفت بند به زبان ساده یعنی:
ما دهها میلیارد دلار (به روایتی بیش از ۳۰ میلیارد دلار) در سوریه هزینه کردیم، بیش
از صدها کشته دادیم، کلی دشمن منطقهای درست کردیم، در قامت یک «امپریالیست نظامی»
ظاهر شدیم و شرافت تاریخی خود را زیر پا گذاشتیم، و در نهایت داریم سوریه را هم تقدیم
اسرائیل و عربستان میکنیم.
البته ای کاش کار به همینجا
ختم میشد و میتوانستیم بگوییم این همه هزینه را دور ریختیم و تمام؛ اما مساله اینجاست
که پیامدهای آن سیاست غلط منطقهای به این سادگیها ما را رها نخواهد کرد. وقتی تمام
کشورهای منطقه، از عربستان و امارات گرفته تا اسراییل، علیه ما متحد شدند، طبیعتا روسها
به همین سادگی ما را قربانی میکنند و از آن مهمتر، این لابی گسترده ترامپ را به خروج
از برجام و اعمال تحریمهای بیشتر متقاعد میسازد.
حتی پیش از این هم فهمیده بودیم
که با این رویکرد تنشزای منطقهای، هیچ سرمایهگذاری ریسک حضور در کشور ما را نخواهد
پذیرفت. حالا تحریمهای جدید و تقویت جبهه ضدایرانی که با دستان خودمان در منطقه ایجاد
کردیم به هم پیوند خواهند خورد تا به زودی در یک بحران خانمانسوز فرو رویم که ممکن
است تا فروپاشی کل نظام و حتی کشور پیش برود.
تنها راه «نجات ایران» از این
ورطه شوم، خارج کردن اختیار کشور از شیوه سیاستورزی «چوب و پیاز و پول» است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر