۳/۰۲/۱۳۹۵

دو روز ملی، دو سرمایه ملی


حالا که از پس سال‌ها دوباره به آن روز نگاه می‌کنم، به نظرم می‌رسد معنای اصلی دوم خرداد، «امکان تغییر» بود. خیلی‌ها در تمام این سال‌ها (چه پیش و چه پس از دوم خرداد) اصرار دارند که هیچ تغییری در چهارچوب سیستم و قانون اساسی کنونی امکان‌پذیر نیست. هنوز هم می‌بینیم که در آستانه هر انتخاباتی این ناقوس‌های یاس و ناامیدی به صدا در می‌آیند. البته بزنگاه‌های دیگری همچون انتخابات سال ۹۲ و یا حتی هفتم اسفند سال گذشته هم می‌تواند تاییدات دیگری بر ظرفیت «تغییر آرام و گام به گام در چهارچوب قانون» باشند، اما دوم خرداد بی‌تردید نخستین و احتمالا بارزترین نمونه از این دست بود. دقیقا به همین دلیل است که گمان می‌کنم «دوم خرداد» سالروزی برای پیروزی یک جناح سیاسی نیست. جنس «دوم خرداد» بر خلاف دیگر همتایان انتخاباتی خود، از جنس برتری یک گروه بر گروه دیگر نیست. دوم خرداد سند روسفیدی یک سیستم است که البته لکه‌های سیاه زیادی هم در کارنامه‌اش دارد. پس حتی آنان که در انتخابات آن روز شکست خوردند می‌توانند همواره پرچم دوم خرداد را افراشته نگه دارند، این یعنی «دوم خرداد» یک سرمایه ملی بود.

«مشروعیت»، یعنی میزان پذیرش ساز و کارهای یک سیستم حکومتی در میان مردم. مشروعیت یک نظام را سطح اعتماد و باور عمومی به قابل اعتماد بودن آن نظام رقم می‌زند. شاید امروز دیگر بسیاری به یاد نیاورند که در آستانه انتخابات سال ۷۶، حتی شمار زیادی از رای‌دهندگان به تاثیرگذاری رای خود اطمینان نداشتند. از این منظر، دوم خرداد در نخستین گام به مشروعیت کل سیستم و نظام حکومتی ما منجر شد. این در حالی است که در تمامی این سال‌ها، گروهی تلاش کرده‌اند حرکات جریان اصلاحات برآمده از دل دوم خرداد را نوعی براندازی نرم و خزنده ترسیم کنند و دقیقا با همین نگاه توطئه‌پندار، جناحی و امنیتی به مساله سیاست و جامعه بوده است که «دوم خرداد» به مرور اسم ممنوعه‌ای در فضای تریبون‌های رسمی حکومت شد. ناگفته پیداست که این گفتمان مدعی حفاظت از آرمان‌های نظام و انقلاب با همین برخورد تنگ‌نظرانه، چطور تیشه را به ریشه تمامی آن دستاوردهای ملی کوبید که می‌توانست ثمره دوم خرداد باشد.


فردا هم سالروز یک روز ملی و یک سرمایه ملی دیگر است. «سوم خرداد»، روزی پر از شور و حماسه و شادی که هیجان و حرارت برآمده از دل آن بار دیگر یکپارچگی روح ملی ما را تقویت کرد و می‌کند. نکته تاسف‌برانگیز دیگر آنکه همان گروه پیشین، از پس نگاهی سراسر جناحی و منفعت‌طلبانه، سال‌هاست کوشیده‌اند تا سایه سنگین «سوم خرداد» را بر گرامی‌داشت «دوم خرداد» بیفکنند. بدین ترتیب، نه تنها دستاوردهای بالقوه روز نخست را به باد داده‌اند، بلکه حتی بیم آن می‌رود که روزی ملی و فراجناحی همچون «سوم خرداد» را نیز وارد بازی‌های جناحی خود کرده و از سطح یک سرمایه ملی تا سطح یک دستاویز سیاسی تقلیل دهند. ایرانی خردمند و دلسوز اما در دام این اشتباهات و تنگ‌نظری‌ها نخواهد افتاد و منافع و پیوندهای ملی را فراتر از جدال‌های گذرای جناحی پی‌گیری خواهد کرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر