۹/۲۴/۱۳۹۴

مکافات‌ آن «راه دیگر»!


یک‌جایی در فیلم «سلما»، دیالوگی نقل می‌شود از «مارتین لوتر کینگ». عبارتی از یک سخنرانی او که یکی از دوستان‌اش یادآوری می‌کند: «ما پیروز خواهیم شد، چون راه دیگری نداریم»! (We would triumph because there could be no other way) به باور من، همین یک عبارت ساده که در ظاهر بیش از حد شعاری و یا شاعرانه به نظر می‌رسد، به یک تفاوت بنیادین میان ذهنیت آزادی‌خواهان آمریکایی با ‌هم‌تایان ایرانی‌شان اشاره دارد: «آن‌ها گمان می‌کردند که هیچ راه دیگری ندارند»!

جامعه ایرانی طی تاریخ مبارزاتی‌اش همواره با تعدد گزینه‌های قابل تصور مواجه بوده است. معترض و منتقد ایرانی، همواره گمان کرده است که «راه دیگری هم داریم»! پس یا به صورت مداوم به دنبال آن «راه دیگر» گشته، یا دست‌کم به آن فکر کرده و در نتیجه نتوانسته مسیر خودش را با اطمینان کامل دنبال کند.

«انقلاب» اصلی‌ترین جایگزین برای منتقد ایرانی بوده است. یعنی به جای رفع مشکل سیستم، کل سیستم را متلاشی کنیم! گزینه‌های دیگری هم می‌توان نام برد که بسیار نفرت‌انگیز هستند، اما آشکارا مد نظر گروهی از ایرانیان بوده و حتی مورد استفاده قرار گرفته‌اند: توسل به عامل خارجی، قدرت‌های جهانی، درخواست تحریم یا دخالت نظامی و حتی همکاری با دشمن متجاوز!

با این حال، من گمان می‌کنم، شایع‌ترین و مضرترین «گزینه دیگر»ی که جامعه ایرانی از آن بهره برده، «سازگاری‌طلبی» است. این روی‌کردی است که بسیاری از ما در زندگی روزمره نیز با آن مواجه هستیم. سهل‌الوصول بودن «قانون‌شکنی» سبب شده تا ما در برخورد روزانه با موارد نامعقول یا نامطلوب، به جای اندیشیدن به راهکار اصلاح این قوانین، به دم دستی‌ترین راه حل ممکن، یعنی دور زدن قانون متوسل شویم! (حتی کارمندی که حقوق کافی دریافت نمی‌کند، اما به جای اعتراض به حقوق، از کیفیت کار خود می‌زند یا در ساعات کاری به فعالیت‌های دیگر می‌پردازد هم از مصادیق همین سازگاری‌طلبی است) به محض اینکه با توسل به این راه‌حل‌های میان‌بر، بخشی از فشار قوانین نامطلوب کاهش پیدا کرد، انگیزه فراگیر برای تغییر یا همان «پیروزی» از بین می‌رود.

سازگاری طلبی، چشم امید بستن به دخالت بیگانه و البته گوشه چشمی به انقلابی‌گری، همه و همه آلترناتیوهایی هستند که مانع تمرکز نیروی جامعه ایرانی در راستای اصلاحات بنیادین شده و می‌شوند.

پی‌نوشت:
کانال «مجمع دیوانگان» https://telegram.me/divanesara


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر