۱۲/۰۴/۱۳۹۴

لیستی یا غیرلیستی، پاشه آشیلی به نام پیچیدگی!



این چند روز آخر، تمرکز اصلی اصلاح‌طلبان از دعوت به حضور انتخاباتی به سمت دعوت به «رای کامل لیستی» تغییر کرده است. هدفی که در یک جامعه غیرحزبی، آن هم با ابزار تبلیغاتی و رسانه‌های محدود بسیار دشوار به نظر می‌رسد، اما این دشواری ابدا بدان معنا نیست که بحث «آرای لیستی» نقطه ضعف اصلاح‌طلبان باشد. کاملا برعکس.

به موازات تمرکز اصلاح‌طلبان بر روی آرای لیستی، ولوله‌ای در جناح اصول‌گرایان به پا شده که در برابر این سناریو باید چه تدبیری اندیشید؟ اصول‌گرایان می‌دانند در حوزه تهران، چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب در هر دو مجلس خبرگان و شورای اسلامی آرای نخست را دارند. پس اگر تمامی رای دهندگان به هاشمی یا عارف، به صورت لیستی رای دهند، قطعا هیچ سهمیه‌ای برای اصول‌گرایان باقی نمی‌ماند. شانس اصول‌گرایان در آن است که همه مرد قرار نیست به لیست کامل رای دهند. با این حال انتخاب یک تدبیر انتخاباتی برای آن‌ها بسیار پیچیده شده است.

اخبار رسیده نشان می‌دهد که گمانه‌زنی‌های فراوانی برای تدبیر نهایی در اردوگاه اصول‌گرایان در دستور قرار گرفته. برخی می‌خواهند در تقابل با فهرست اصلاح‌طلبان، بر رای لیستی در اردوگاه خود تاکید کنند. برخی دیگر می‌گویند این کار به شکست می‌انجامد چون در مجلس خبرگان بخش عمده‌ای از نامزدها مشترک است هستند. گروه دیگری می‌خواهند فقط به تفاوت‌های فهرست اصول‌گرایی با اصلاح‌طلبان رای بدهند. گروه دیگر روی تک رای‌هایی به مثلت «جنتی، مصباح و یزدی» متمرکز شده‌اند. همه این مجادلات در شرایطی است که اساسا فهرست اصول‌گرایان مجلس هم هنوز مورد وفاق کامل بدنه اصول‌گرایی قرار نگرفته است. تبلیغات گسترده ائتلاف دو نفره «حداد-بذرپاش» در سطح شهر هم نشان می‌دهد که این دو نفر ترجیح داده‌اند از مکافات مجادلات داخلی فرار کرده و حداقل خودشان را نجات دهند. اما چرا رای لیستی به نقطه قوت اصلاح‌طلبان و ضعف اصول‌گرایان تبدیل شده؟

اینجا بحث من بر سر تعداد حامیان هر اردوگاه نیست. این یک بحث مصداقی است. اما من می‌خواهم بگویم به صورت کلی و فارغ از آنکه توزیع آرای هر جناح سیاسی به چه شکلی است، جناحی که بتواند «ساده‌ترین» شکل تبلیغ را در دستور قرار دهد همیشه دست‌بالا را دارد. پیچیدگی‌های محاسبات همیشه از حوصله مردم خارج است. نیروها را متفرق می‌کند. اختلاف نظر به جای می‌گذارد. مدام درگیری داخلی و فرسایش به همراه دارد و هیچ گاه توانایی راه انداختن یک موج فراگیر را ندارد. تبلیغات اصول‌گرایان در آستانه انتخابات اخیر اسیر همین «پیچیدگی در تحلیل» شده است.

وضعیت اصول‌گرایان به گونه‌ای است که امروز، نه فقط یک هوادار ساده اصول‌گرایی، بلکه حتی زبده‌ترین نیروهای کاملا سیاسی و تبلیغاتی‌شان هم دقیقا نمی‌توانند توضیح بدهند که سیاست انتخاباتی اصول‌گرایان کدام است؟ کدام استراتژی در دستور قرار گرفته و اساسا کدام استراتژی مفیدتر است. در نقطه مقابل، اصلاح طلبان چالش‌های قدیمی بر سر دلایل شرکت در انتخابات و بحث‌های پیچیده با حامیان تحریم را کنار گذاشته‌اند. حتی فهرست نامزدهای خودشان را هم مرور نمی‌کنند. یعنی اصلا وارد جزییات نشده‌اند. برای صلاحیت و توجیه هیچ یک از نامزدهای‌شان فلسفه بافی نمی‌کنند. بلکه همه تمرکز خود را روی یک هدف ساده قرار داده‌اند: «رای لیستی».


نه نخبگان اصلاح‌طلب، نه پیاده‌نظام جوان این جریان، بلکه عامی‌ترین شهروندانی که صرفا سر سوزنی گرایش به حمایت از دولت داشته باشند امروز تکلیف‌شان در برخورد با اصلاح‌طلبان مشخص است: «رای کامل لیستی». شما هم اگر حامی اصلاح‌طلبان هستید برای تبلیغ در این چند روز پایانی کار بسیار ساده‌ای دارید. فضای مجازی که تقریبا به اشباع کامل رسیده، اما حضور در عرصه حقیقی بر خلاف ظاهرش اصلا پیچیدگی خاصی ندارد. کافی است فقط فهرستی که در اختیار دارید را با همسایه‌های خود در میان بگذارید. ما به استدلال پیچیده نیاز نداریم، فقط یک شعار فراگیر داریم که درکش ساده و انتقال‌اش ساده‌تر است: «خاتمی پیغام داده، لیستی رای بدهید».

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر