۸/۲۶/۱۳۹۴

نشستن جای خدا!


این فیلم «چهارشنبه، ۱۹ اردیبهشت» که در حال اکران است، به نظرم باید سیمرغ بهترین فیلم جشنواره فجر را می‌گرفت. البته در بخش «نگاه نو»، هم سیمرغ بهترین فیلم را برده و هم بهترین کارگردانی، اما در کل هم یک سر و گردن بالاتر از فیلمی تماما ایراد با سناریویی پراشکال همچون «رخ دیوانه» بود. فقط باید ۱۰ امتیاز منفی به این شیوه از اسم‌گذاری داد که انگار خواسته‌اند فقط از سر خودشان باز کنند. اسم فیلم یکی از بزرگ‌ترین ویترین‌های تبلیغاتی آن است. این چه اسمی است؟ چه احساسی در خواننده ایجاد می‌کند؟ چقدر جذب کننده است؟!

«چهارشنبه...» دست روی یک مساله قدیمی گذاشته و به خوبی از این پرسش تاریخی استفاده کرده است. موقعیتی که شما بخواهید از بین یک سری انسان گرفتار، فقط یکی را نجات بدهید! هر کدام دنیای خودشان را دارند. هر کدام مشکلات خودشان را دارند. هر کدام برای خودشان یک «داستان» هستند و واقعیت این است که ما هیچ معیاری نمی‌توانیم برای ترجیح یکی بر دیگری ارایه کنیم. تصمیم‌گیری در چنین وضعیتی مثل نشستن جای خدا می‌ماند!

بجز مساله فیلم، پرداخت آن هم بسیار قابل توجه بود. برخی از سکانس‌های فیلم به صورت مستقل واقعا خوب ساخته شده بودند. اگر قرار باشد بترسید، می‌ترسید. اگر قرار باشد مضطرب شوید، مضطرب می‌شوید. یکجای کار مقاومت‌تان در برابر اشک‌ در هم می‌شکند و دست‌آخر، بهتر از همه، پایان‌بندی هوشمندانه و حتی می‌توان گفت «متواضعانه» فیلم است که تلاش می‌کند از افراط در بازی با احساسات مخاطب پرهیز کند و با شیب ملایمی احساسات اوج گرفته را آرام سازد. خلاصه اینکه اگر این روزها قصد تماشای فیلم در سینما داردی، «چهارشنبه، ۱۹ اردیبهشت» گزینه خوبی است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر