یادآوری: «یادداشتهای وارده»، نظرات و نوشتههای خوانندگان وبلاگ است که برای انتشار ارسال شدهاند و «لزوما» همراستا با نظرات نگارنده «مجمع دیوانگان» نخواهند بود.
سهراب نوروزی - بعد از چند دور مذاکره و بده بستانِ سنگین و پر حاشیه بالاخره اولین توافق ایران با گروه ابرقدرتها صورت گرفت (متن بندهای اصلی توافق، و نه اصل توافق نامه در اینجا موجود است). به نظرم مهمترین دستاورد این توافق در عرصهی خارجی بازگرداندن «اعتماد» بربادرفته و در عرصهی داخلی نشان دادن عمق خیانت احمدینژاد و حامیانش است. حال که در این گرد و خاک هر کس به طریقی تفسیری از این توافق ارایه میدهد که نشان دهد برندهی اصلی این مذاکرات بوده است، بد نیست با نگاهی به محتوای توافق بپرسیم چه کسانی بازندهی توافق بوده و چه خواهند کرد.
چه کسی همین حالا بازی را باخته است؟
۱- اولین بازنده این توافق نامه به نظرم تیم احمدینژاد و حامیانش هستند. به نظرم، این توافق بیش از اینکه زیرکی تیم مذاکره کننده فعلی را نشان دهد، عمق خیانت و شرارت و حماقت تیم قبلی را آشکار میکند اگر از ابتدا هم قرار نبود غیر از مصارف صلحآمیز کار دیگری انجام شود، و اگر قرار بود انباشتهی اروانیوم 20 درصد از بین برود (با اکسید کردن یا رقیق کردن، چنان که در متن آمده) پرسش این است که چرا تیم احمدینژاد و مدافعانش (از جمله آقای خامنهای) با خیرهسری این همه تحریم غیرضروری را بر مردم ایران تحمیل کردند؟ بازنده اول این بازی احمدینژاد، رهبریِ آن دوران، و تمام آنها هستند که از فرط عربده کشیدن برای «حق مسلم هستهای» صدای نالهی جان سوز مردم ایران را زیر چرخهای تحریم نشنیدند و آنقدر درک سیاسی نداشتند که سیاست بازی بچهگانهای نیست که با لجبازی به آخر برسد. عمق خیانت این تیم به زودی آشکارتر و آنان روسیاهتر خواهند شد. به نظرم این گروه حرف زیادی برای گفتن نخواهد داشت وسعی نخواهد کرد چیزی را در آیندهی نزدیک به نفع خود تغییر دهد (به جز هارت و پورتهای احتمالی) چرا که دورِ بازی آنها گذشته است.
۲- عربستان سعودی از جملهی بازندگان بالفعل این توافق است چرا که هر گونه توافق بین ایران و آمریکا که مرکز ثقل قدرت و آرامش منطقه را از عربستان دور کند ضررهای سیاسی و اقتصادی فراوانی برایش دارد. عربستان میخواهد قدرت اصلی منطقه و تنظیم کنندهی معادلات اصلی باشد و این توافق و توافقات بعدی کاملا ضد این هدف است. بیجهت نیست که چند روز پیش از مذاکرات سفارت ایران در لبنان هدف حملات تروریستی قرار میگیرد. اما عربستان قطعا در صدد بر هم زدن این توافق برخواهد آمد. با توجه به متن توافق که عملا ایران را در دستیابی به هرگونه سلاح اتمی منع کرده است، عربستان احتمالا بازی را بیشتر به سمت سوریه و اختلافات ایران-اسرائیل هدایت خواهد کرد و همچنین با پافشاری بر خرید بمب اتمی (که هم اکنون در جریان است) ایران را تحریک خواهد کرد. واضح است که اسراییل با نفوذ جهانی بینظیرش میتواند متحد خوبی برای عربستان در برهم زدن توافق باشد هرچند که این اتحاد شکل آشکارا به خود نخواهد گرفت (با توجه به سابقهی تاریخی و جایگاه این دو کشور در منطقه) اما قطعا باید منتظر شیطنتهای شرارتآمیز این دو کشور بود.
۳- سیاستمداران و نظامیان تندروی داخلی، در حال حاضر بازی را باختهاند. حتی نامهی آقای خامنهای در دفاع از دولت و تیم مذاکره کننده نمیتواند آنان را تسکین دهد چرا که تصور خامِ این گروه به زانو درآوردنِ تمام قدرتهای جهانی است و «اعتمادسازی» جایی در ذهن آنان ندارد. توافق فقط یک معنا دارد و آن دیکته کردنِ تمام خواستههای جهموری اسلامی به غرب است. بنا بر این در کوتاه مدت خبری از این گروه نخواهد بود اما به زودی زبان و دستشان به کار خواهد افتاد و سنگاندازی را شروع خواهند کرد. با توجه به حمایت فعلیِ آقای خامنهای، این گروه چشم تیز خواهند کرد تا کوچکترین کارشکنیِ طرفهای غربی و اسراییل را به عنوان خاتمهی توافق تفسیر کرده و آن را دستاویزی کنند برای بر هم زدن اصل توافق.
۴- جنگطلبان و براندازان داخلی و خارجی دیگر سوختگانِ این بازی هستند چرا که با این توافق اعتماد جای تهدید و جنگ را خواهد گرفت و آنان که سودای براندازی حکومت از طریق خشونت را دارند بیش از پیش ناامید خواهند شد. همچنین آنان که بر طبل تحریمها میکوبیدند و آن را تجویز میکردند از این توافق شکست سنگینی خوردند. هر چند که اول راه است و هنوز عملا اتفاقی نیافتاده اما تعهد به برداشتن تحریمها اولین گام در منزوی کردن آنان است که رنج و درد هموطنان خود را علاجِ خودخواهی و قدرتطلبی خود میدانند.
۵- دلالان، واسطهها، و مدیران بازارهای سیاه از همین حالا باید زانوی غم بغل بگیرند چرا که این توافق و توافقات بعدی سودهای افسانهای آنان در زمان تحریم را کم یا نابود خواهد کرد. این بازیگرانِ بازنده از همین فردا شروع به سنگآندازی در روند اجرای بندهای توافقنامه خواهند کرد. آنان نه افراد معمولی که شرکتهای نیمه دولتی و خصوصیِ چند وجهی و پیچیده و در همتنیدهای هستند که در زمانهی تحریم رشد کردند و از بازارهای سیاه به وجود آمده در زمینهی تسلیحات، نفت، پتروشیمی، طلا، راهسازی، غذا، دارو، و... سودهای باورنکردنی به جیب زدند. از آنجا که دستِ این عده در دستان آن تندروها ست، اتحاد خوبی در سنگاندازی در اجرای توافقات خواهند داشت.
چه کسی ممکن است بازی را در آینده ببازد؟
۱- دولت و تیم مذاکراه کننده ممکن است این بازی که فعلا برده اند را به راحتی واگذار کنند. چرا که اگر به دلیل در کنترل نداشتنِ کاملِ امور هستهای در داخل، دولت نتواند تعهدات خود را عمل کند، قطعا برگشت بسیار سنگینی در اعتمادسازیِ فعلی ایجاد خواهد شد. در نتیجه تمام تمرکز دولت از این پس باید بر این باشد که تعهدات خود را مو به مو به انجام برساند تا بهانه به دست طرفهای خارجی ندهد. این ممکن نخواهد بود مگر با پشتیبانی گروههای قدرت و افراد با نفوذ مانند هاشمی. و البته پشتیبانی رسانهها و مردم (در فضای مجازی) قطعا در اجرای تعهدات موثر خواهد بود. میتوان تصور کرد که بازجو شریعتمداری و هممسلکانش چطور کم کم و نرم نرمک در صدد تضعیف اجرای این توافق برخواهند آمد. وظیفهی دولت و افراد با نفوذ تقویت بخش اجرایی و نظارتی در انرژی هستهای ست به شکلی که عامل دیگری جریان اجرای توافقنامه را در دست نگیرد.
۲- مردم ایران میتوانند از بازندگان این بازی در آینده باشند چرا که خوشبینی بیش از حد یا بدبینی که مانع اجرای تعهدات دولت شود، ضربهی اصلی را به این اعتمادِ ظریف خواهد زد و آن را یکسره نابود خواهد کرد و تحریمها به شکلی سختتر باز خواهند گشت. این اولین قدم با ظرافت بسیار برداشته شده و مردم باید از آن حمایت کنند تا قدمهای بعدی نیز محقق شود. همچنین قرار نیست در سایهی این توافق سایر خواستههای سیاسی و اقتصادی مردم فراموش شود که اگر چنین شود در واقع مردم از بازندگان خواهند بود. خواستِ گشایش فضای سیاسی و فرهنگی، آزادی اسیران، و اجرایِ تمام وکمال حقوق شهروندی و انسانی نباید به بهانهی دفاع از عملکرد دولت متوقف شود. فعالانِ رسانهای و فضای مجازی مسئولند که در این زمانهی پر خطر هر دو طرفِ معادله (حمایت از دولت برای اجرای بندهای توافقنامه از یک طرف و زیر فشار گذاشتن دولت برای احقاق حقوق مدنی و سیاسی و اقتصادی از طرف دیگر) را ببینند و در هر دو جبهه به شکلی هوشمندانه عمل کنند.
در نهایت اینکه اولین قدم بالاخره برداشته شده است و باید به شکلی فعال از این فرصت بهره برد تا نه تنها بردِ فعلی مسبب باخت سنگینتر و هزینههای بیشتر بر مردم نشود، بلکه نقطهی شروعی برای بردهای آینده و در سایر عرصهها باشد.
پینوشت:
«مجمع دیوانگان» مشتاقانه از انتشار یادداشتهای شما استقبال میکند. یادداشتهای وارده خود را به نشانی «arman.parian[at]gmail» ارسال کنید.