بی.بی.سی فارسی بخشهایی از گفتوگوی احمدینژاد با رسانهها را در ترکیه پخش میکند. فیلم مربوط به پرسش خبرنگار بی.بی.سی فارسی است که از احمدینژاد در مورد برکناری ناگهانی متکی میپرسد. احمدینژاد طبق معمول لبخند میزند، احتمالا میخواهد به بی.بی.سی کنایهای بزند که میگوید: «چقدر جالب است که شما اینقدر به مسایل مربوط به ایران حساس هستید» (نقل به مضمون) و بعد در حالی که نیشش از بناگوش در رفته با بیان این توضیح که «مسئله مهمی نبود؛ اینقدر به این مسئله نپردازید» مدام تکرار میکند: «چیزی از توش در نمیاد؛ چیزی از توش در نمیاد...». به نظر میرسد پاسخ احمدینژاد به پایان رسیده و مجری مشغول صدا زدن نام خبرنگار بعدی میشود که در همین لحظه جناب رحیم مشایی در گوش احمدینژاد نجوایی میکند. احمدینژاد هم بلافاصله بر میگردد و با لحنی جدی تاکید میکند که جناب متکی پیش از سفر به سنگال از برکناری خودش اطلاع داشته است. (خبری که خیلی زود توسط متکی تکذیب شد)
آن ماجرای خط دادن مشایی به احمدینژاد و اینکه تنها جایی که خود احمدینژاد دروغی به ذهنش نمیرسد، جناب مشایی بلافاصله یک دروغ جور میکند و در گوشش زمزمه میکند خودش به اندازه کافی برای من جالب بود. یعنی از روابط این دو نفر زیاد شنیده بودم، اما این یکی را تا به چشم خودم ندیدم برایم اینقدر واضح نشد. (از قدیم هم گفتهاند که شنیدن کی بود مانند دیدن) اما نکته دیگری که به گمان من میتواند مورد توجه قرار گیرد، همان جملهای است که احمدینژاد با خیال آسوده تکرار میکرد: «چیزی از توش در نمیاد».
به باور من، این جمله خیلی ساده، به روشنی میتواند تمامی تصاویر ذهنی و استراتژیهای احمدینژاد و اطرافیانش را تشریح کند. اینکه وزیر امور خارجه، (طبیعتا وزیری که از پشتیبانی رهبر هم برخوردار است) با آن افتضاح برکنار شود و رییس جمهور خیالش راحت باشد که نه مجلس، نه رسانهها و نه هیچ کس دیگر «هیچ غلطی نمیتوانند بکنند» و یا به بیان خود ایشان در خطاب به بی.بی.سی (که احتمالا از جانب احمدینژاد رسانه اپوزوسیون قلمداد میشود) «چیزی از توش در نمیاد» کاملا نشان میدهد که تمامی تلاشها برای ریشه یابی و یا تحلیل اختلافات درون حاکمیتی بینتیجه خواهد ماند و یا دست کم تصور احمدینژاد این است.
به باور من احمدینژاد این حرف را اتفاقا خیلی صادقانه زد و درست تصویر ذهنی خودش را بر زبان آورد. اطمینانی که من دقیقا نمیدانم از کجا آمده و تنها میتوانم حدس بزنم، اما به هر حال خیال احمدینژاد را آسوده کرده که از داخل حاکمیت هیچ چیز و هیچ کس قدرت بلامنازعش را تهدید نخواهد کرد. گمان میکنم تمام رسانهها و دوستانی که ریز به ریز روند اختلافات و یا کوچکترین اظهار نظرهای درون حکومتی را پی گیری میکنند و با آب و تاب فراوان بر پایه چنین نشانههای ناچیزی خبر از شکاف عمیق و شکست قریب الوقوع نظام از داخل میدهند، یا فقط میخواهند چیزی بگویند که گفته باشند و داغ باشد و خوانده شود و گپ بزنیم و دور هم خوش باشیم؛ که خوب حرفی نیست. یا اینکه به واقع میخواهند تحلیلی ارایه دهند که در این صورت به باور من کاملا به خطا میروند. حرف همان است که احمدینژاد زد، البته اگر گوش شنوایی باشد: «چیزی از توش در نمیاد».
پی نوشت:
اگر از این نوشته برداشت میکنید که به باور من تمامی اختلافات درون حکومتی بازیهایی نمایشی و سوری است کاملا به خطا رفتهاید. هیچ چیز و هیچ کس نمیتواند این اختلافات روز افزون را انکار کند. حرف من فقط این است که این اختلافات در برابر نقاط مشترک مستحکمی که نیروهای حاکم را گرد هم جمع آورده است ناچیزند. صدها میلیارد دلار پول مملکت را به مانند غنایم جنگی به دست آوردهاند و دور همی نشستهاند و دلیلی ندارد هیچ کدامشان بساط این خوان گسترده را بر هم بزند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر