سعید جلیلی، در جریان یک کنفرانس خبری مدعی شده است که اگر سازمان های جهانی در فهرست تحریم های ایران نامی از اشخاص حقیقی ذکر نمی کردند، احتمالا «مجید شهریاری»، استاد دانشگاه ترور شده امروز زنده بود. پیش از این هم وزیر اطلاعات اظهارات مشابهی را مطرح کرده بود. من با این ادعا کاملا موافقم. در واقع من (البته بدون هیچ اطلاعی از نقش این استاد دانشگاه در پرونده هسته ای ایران) هم اعتقاد دارم چهره هایی تا این حد ناشناخته و غیر رسانه ای، هرنقشی هم که در مسایل پراهمیت ایفا کنند باز هم تا حد مناسبی در حاشیه امنیت قرار خواهند داشت. اما من هنوز نسبت به روایت رسمی جمهوری اسلامی مبنی بر نقش داشتن سازمان های جاسوسی غربی در این ترور تردید دارم. اجازه بدهید دو سناریو متفاوت را در این زمینه ترسیم کنیم:
سناریو اول: سازمان های اطلاعاتی و امنیتی غربی (به صورت ویژه موصاد، سیا و MI6) متوجه می شوند که تعدادی از دانشمندان ایران در پیشرفت دانسته های هسته ای این کشور نقش موثری ایفا کرده اند. این سازمان ها در خبیثانه ترین استراتژی مورد انتظار تصمیم به ترور دانشمندان مورد نظر می گیرند تا ایران را از دست یابی به فن آوری هسته ای محروم کنند. از سوی دیگر، همین سازمان ها به کشورهای مختلف جهان فشار می آورند تا در سازمان ملل علیه ایران قطع نامه تصویب کنند و اتفاقا نام همین دانشمندان را هم ذکر کنند. چرا باید چنین اتفاقی بیفتد؟ چرا باید اشخاصی که قرار است ترور شوند تا این حد مورد توجه قرار گیرند؟ اگر سازمان های اطلاعاتی غربی قصد ترور دانشمندان ایرانی را دارند بهتر نیست این افراد مشهور نشوند و حساسیت های ایران برای محافظت احتمالی از آنها برانگیخته نشود؟ اگر فرض کنیم تصمیم گیری در سازمان ملل برخلاف نظر این سازمان های اطلاعاتی انجام شده است (که البته این پیش فرض خلاف ادعاهای رایج دستگاه تبلیغاتی ایران است) باز هم می توان پرسید چرا پس از این قطع نامه ها، عملیات ترور این افراد متوقف نشد؟
سناریوی دوم: سازمان های اطلاعاتی و امنیتی غربی (به صورت ویژه موصاد، سیا و MI6) متوجه می شوند که تعدادی از دانشمندان ایران در پیشرفت دانسته های هسته ای این کشور نقش موثری ایفا کرده اند. این سازمان ها، سازمان ملل متحد را برای محدود ساختن این دانشمندان تحت فشار می گذارند و به نتیجه هم می رسند. نام «مجید شهریاری» صراحتا در فهرست تحریم ها ذکر می شود. اکنون، دست کم یکی از دانشمندان هسته ای ایران که هیچ گاه نام مشخصی از آنان ذکر نمی شد و هیچ کس از هویت آنان آگاه نبود در تمام دنیا یک چهره کاملا شناخته شده است و اتفاقا تمامی ارتباطات و فعالیت های او از جانب جوامع جهانی مسدود شده است. آنچه باقی مانده، یک استاد دانشگاه است که به دلیل فاش شدن هویتش، دیگر نمی توان از او در پرونده های حساس امنیتی-اطلاعاتی مشاوره گرفت. ضمن اینکه این فرد، در کانون توجه جهانی نیز قرار گرفته است و احتمالا اطلاعات حساسی هم از پرونده اتمی کشور دارد که نباید به گوش بیگانگان برسد و ...
من ادعای اولیه آقای جلیلی را می پذیرم، اما گمان می کنم زاویه دید من با ایشان کمی متفاوت است.
ارمان، به طور معمول "موساد" نوشته می شود و نه "موصاد"
پاسخحذفجواد