1- به قول دوستی آقایان نگذاشتند جوهر یادداشت پیشین این وبلاگ خشک شود؛ (اشاره به یادداشت «بالاخره افزایش گام به گام قیمت را یاد گرفتند») ناگهان قیمتها را چند برابر افزایش دادند! البته من میپذیرم که تقصیر از جناب سردار رویانیان نبود. دروغگویی منش همیشگی این آقایان بوده است. مشکل از بنده و امثال بنده است که هنوز گمان میکنیم میتوان بر روی اندک عقلانیت آقایان حساب باز کرد. خلاصهاش اینکه هرچه سردار رویانیان دیروز گفته بود تنها و تنها یک بازی روانی برای کاهش شوک اولیه اعلام افزایش قیمت سوخت بود. در واقع من گمان میکنم هم این مصاحبه و هم کل گفت و گوی طولانی دیشب محمود احمدی نژاد تنها به این دلیل بود که اندکی وقت را بکشند تا اعلام خبر افزایش قیمتها به آخر شب موکول شود و از هجوم مردم به پمپ بنزینها جلوگیری به عمل آید.
2- اینجا در مورد حذف یارانههای انرژی زیاد نوشتهام و باز هم مینویسم. مهمترین مسئله فعلا از نگاه من افزایش خیره کننده قیمت گازوییل است. کامیون داری که تا دیروز با قیمت گازوییل هر لیتر 16.5 کالاهای مردم را جابجا میکرد، از امروز باید با قیمت سهمیهای هر لیتر 150 تومان و یا غیرسهمیهای هر لیتر 350 تومان کار خود را ادامه دهند. ناگفته پیدا است که با افزایش 9 تا 21 برابری قیمت سوخت، چه بلایی بر سر قیمت حمل و نقل میآید. حال اگر کامیوندار بخواهد ادامه فعالیتش حداقل سود قابلقبول را داشته باشد، کشاورز و یا صنعتگری که محتاج این کامیون است باید چه هزینهای را تقبل کند؟ اگر کشاورز و صنعتگر بخواهند با این افزایش خیره کننده هزینه حمل و نقل همچنان از یک سود حداقلی برخوردار شوند باید تا چه میزان قیمت نهایی خود را افزایش دهند؟ آیا صنعت و کشاورزی ضعیف ما تحمل چنین افزایش قیمتی را دارد؟ آیا همین الآن هم قیمت تمام شده کالاهای ما با انبوهی از کالاهایی که خود دولت بیرویه وارد میکند قابل مقایسه هستند؟
3- چه مخالف یارانههای بخش سوخت باشیم و چه موافق آن، در یک مسئله هیچ تردیدی وجود ندارد و آن اینکه حذف یارانهها باید با تقویت زیرساختهای اقتصادی، به ویژه در بخش حمل و نقل همراه باشد. برای مثال خطوط راه آهن افزایش یابند تا همچنان امکان گردش کالا با هزینهای مقرون به صرفه ممکن باشد؛ و یا سیستم حمل و نقل عمومی شهری گسترش یابد تا جایگزینی برای هزینه سنگین استفاده از وسایل نقلیه شخصی شود. پرسش اینجا است که آیا دولت حتی یک گام ناقابل در زمینه تقویت این زیر ساختها برداشته است؟ آیا سیستم حمل و نقل عمومی ما در حال تقویت و حمایت از جانب دولت است؟ (بالاخره دولت بودجه متروی تهران را به حساب شهرداری واریز کرد یا نه؟) وقتی همه فشار تنها بر دوش مردم وارد شود و دولت خودش را موظف به هیچ گونه اقدامی نداند نتیجه چه خواهد شد؟
4- محموداحمدینژاد دیشب مدعی شد که بر اساس محاسبات ایشان و نزدیکانشان، 6 دهک از جامعه از حذف یارانهها کاملا سود میبرند. دو دهک دیگر با کمی صرفهجویی سود خواهند برد و دو دهک بالا هم با گردش اقتصادی ناشی از این افزایش سود خواهند کرد. ایشان در نهایت با همان نیشخند همیشگی نتیجه گرفتند که همه سود میکنند. اما یک حقیقت ساده این است که در نهایت دولت از نزدیک به 90 میلیارد دلار یارانه سالانه، تنها 50 میلیارد آن را به جامعه تزریق خواهد کرد و 40 میلیارد دلار دیگر را بدون هیچ توضیحی به جیب خود وارد کرده است. فارغ از این مسئله که یارانههای فعلی عادلانه و یا خردمندانه توزیع میشوند یا نه، این حقیقت غیرقابل انکار است که با اجرای این طرح مجموع جامعه ایرانی سالانه 40 میلیارد دلار فقیرتر میشود. در واقع سالانه 40 میلیارد دیگر از جیب مردم خارج شده و به جیب دولت واریز میشود، آن هم در شرایطی که دولت نمیپذیرد این پول را به حساب بودجه سالانه واریز کند و تحت نظارت نمایندگان مردم درآورد.
5- دست آخر اینکه من دیشب از خلال سخنان محموداحمدینژاد حرفی را شنیدم که اگر گمان من درست باشد و ریشهای از حقیقت داشته باشد تنها خبر از یک فاجعه خواهد داشت. احمدینژاد در خلال داستانبافیهای دیشب خود اشاره کرد «همین الآن ما یک گوشه ناچیز را به فضا اختصاص دادیم، دیدید که چه پیشرفتی کردیم؟ رفتیم در فضا خودمان را ثبت کردیم! حالا اگر این گوشه ناچیز کمی چرب بشود چه میشود؟» (نقل به مضمون) اگر این ادعا پایهای از حقیقت داشته باشد نشان میدهد که حدسهای نه چندان خوشبینانه مخالفین درست از آب در خواهد آمد و دولت 40 میلیارد دلار حاصل شده از حذف یارانهها را نه تنها برای سرمایهگزاری در زیر ساختهای کشور به کار نخواهد گرفت، بلکه آنها را صرف ماجراجوییهای کودکانهای همچون برنامه فضایی خود (و احتمالا برنامه هستهای و یا حتی موشکی) خود خواهد کرد. درست همان راهی که شوروی کمونیستی رفت و هرچند توانست بالاخره سر از فضا در بیاورد، اما پاهایش بدجوری از روی زمین کنده شد.
پینوشت:
من همچنان معتقدم که پیش از افزایش قیمت جدید هم یکی از گرانترین بنزینها را داشتیم؛(از اینجا بخوانید) و باز هم همچنان معتقدم که حذف یارانهها سیاستی در راستای کاهش دخالت دولت در اقتصاد نیست. (از اینجا بخوانید) به زودی در مورد مقایسه قیمتهای سوخت باز هم مینویسم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر