نه عادت به چنین کاری دارم و نه اساسا درست میدانم که یک وبلاگنویس مطلبی را که یک بار مینویسد پس از مدتی دوباره مطرح کرده و به نوعی پست پیشین را بازنویسی کند. مخاطبان یک وبلاگ هم باید بپذیرند که نویسنده به صورت همزمان با دوگروه خواننده سر و کار دارد. نخست خوانندگان نسبتا قدیمی و تقریبا ثابت که میتوان امیدوار بود که مباحث وبلاگ را پیگیری کرده باشند؛ دوم خوانندگان گذری که صرفا جذب یک یا چند پست میشوند. در چنین شرایطی بسیار دشوار است که نویسنده بخواهد برای توضیح هر یک از مفاهیم از پیش تعریف شدهاش به خوانندگان گذری یا جدید، مدام به مباحث پیشین باز گردد. چنین کاری حتی اگر عملی هم باشد به مرور خوانندگان ثابت و قدیمی را میآزارد.
این همه مقدمه را نوشتم تا به یک مسئله در مورد پست پیشین باز گردم. دوستان لطف کرده و یادداشت «مصیبت دروغ» از مجموعه «اسناد کودتا» را در سایت بالاترین لینک کرده بودند. (از اینجا+ ببینید) طبیعی بود که فرصت برای تعدادی از عملههای ظلم* فراهم شود تا با پوشش به ظاهر علمی مسئله «کودتا» را زیر سوال ببرند. از آنجا که این بحث در سایت بالاترین به نسبت مورد توجه قرار گرفته و نظرات زیادی را به خود جلب کرده است، تصمیم گرفتم تا در این مورد و به احترام دوستان عزیزی که زحمت ارسال این لینک را به بالاترین کشیدهاند یک استثنا قایل شوم و اولین یادداشتی را که در معرفی مجموعه «اسناد کودتا» نوشته بودم مجددا تکرار میکنم:
«اسناد کودتا» را به عنوان نامی برای یک سری یادداشت برگزیدهام که به مرور اسناد و شواهد وقوع تقلب در انتخابات ریاست جمهوری دهم اختصاص دارند. این مجموعه، برگزیدهای است از گزارش 370 صفحه ای «دیده بان سبز انتخابات» (فایل Word را از اینجا+ دریافت کنید). اولین یادداشت در این زمینه را به علت انتخاب نامگذاری «کودتا» اختصاص میدهم که برگرفته از همین گزارش است و در یادداشتهای آینده به مرور موارد دیگر خواهم پرداخت:
دانشنامه بریتانیکا در باره تخلف در یک سیستم رأیگیری مینویسد: «... در انتخاباتهای سراسری تقلب انتخاباتی موفقیت آمیز، شبیه یک کودتا یا تباهی مردمسالاری است. در انتخابات شانه به شانه با حجم اندکی تقلب میتوان نتیجه نهایی را تغییر داد. تقلب انتخاباتی حتی اگر نتیجه دلخواه متقلبان حاصل نگردد، باز هم در صورت جریمه نشدن متخلفین تأثیر مخربی بر جای مینهد چرا که از اعتماد رأی دهندگان به دمکراسی میکاهد. حتی احتمال وقوع تقلب تأثیر مخربی دارد چرا که مردم را به نتیجه انتخابات مشکوک میکند و این میتواند نابودی دمکراسی و پایهگذاری دیکتاتوری را رقم بزند...» (این یادداشت را از اینجا+ ببینید)
پینوشت:
* امیدوارم مجبور نشوم به خاطر این «عمله ظلم» هم یک پست قدیمی را دوباره بازنویسی کنم!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر