شورای هماهنگی جبهه اصلاحطلب اعلام کرده برای «تحلیل نحوره مواجهه با انتخابات پیشرو» از تمامی احزاب و چهرههای اصلاحطلب دعوت کرده است. (از اینجا بخوانید) برپایه این فراخوان قرار است تا پایان اردیبهشت ماه این تحلیلها به جمعبندی نهایی برسند. من چنین فراخوانی را به فال نیک میگیرم. این احزاب هرقدر هم کوچک و یا سازمان نایافته باشند، باز هم همچنان در دل همین جامعه حضور دارند و میتوانند مشکلات را همانگونه که هست درک و تحلیل کنند. چنین امکان کمنظیری که بیشتر گروههای مخالف از آن محروم هستند به این گروه اجازه میدهد تا در نهایت تحلیلی کاملا واقع بینانه در مورد ظرفیتهای جامعه به دست بیاورند. اما همه چیز در همین تحلیل خلاصه نمیشود. من تنها میتوانم امیدوار باشم که قضاوت نهایی شورای هماهنگی اصلاحطلبان کاملا بر پایه دریافتهای آنان باشد.
از نگاه من شرایط کشور به هیچ وجه به سویی پیش نمیرود که امکان برگزاری یک انتخابات سالم (اصلا به آزادی انتخابات کاری ندارم، فقط به سلامت نسبی آرا فکر میکنم) به وجود بیاید. با این نگاه حتی اگر گروههای متنوعی هم به مجلس راه داده شوند آنچنان تحت کنترل قرار خواهند گرفت که عملا جز تایید فرمایشات ملوکانه اختیار دیگری نداشته باشند. فراموش نکنیم که در همین مجلس هشتم کار به جایی رسیده است که وکلای قوه قانونگزار (مقننه) نامه گروهی امضا میکنند تا به رییس دولت تذکر دهند تصمیم قانونی خود را در برابر خواسته غیرقانونی رهبر نادیده بگیرد!
با چنین نگاهی باید بپذیریم دست کم فعلا هیچ کور سوی امیدی در افق اصلاحات پارلمانی دیده نمیشود. اگر شورای هماهنگی اصلاحطلبان نیز به چنین نتیجهای برسد آنگاه پیشنهاد من این است که با تاکید مجدد بر پیششرطهای سبدمحمدخاتمی، (از اینجا بخوانید) رسما اعلام کنند تا زمانی که این شرایط تغییر نکند، از هرگونه اصلاح از درون ساختار حکومت، نظیر اصلاحات پارلمانی صرف نظر میکنند و بر روی اصلاحات از پایین و در بتن جامعه تمرکز خواهند کرد. در حال حاضر جنبش سبز به عنوان یک اپوزوسیون غیر رسمی کارکرد مشابهی را در پیش گرفته (یا به آن تحمیل شده) است. حال اگر شورای هماهنگی جبهه اصلاحات نیز سیاستی مشابه را در پیش بگیرد، آنگاه گمان میکنم برای نخستین بار در تاریخ این کشور است که یک اپوزوسیون رسمی* را تجربه خواهیم کرد که نگاه خود را به دوری از قدرت و برقراری ارتباط با جامعه معطوف ساخته است.
پینوشت:
* اعضای این جبهه عبارتند از:
۱) حزب مشاركت ایران اسلامی
۲) سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران
۳) مجمع نمایندگان ادوار مجلس
۴) انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه ها
۵) مجمع دانش آموختگان ایران اسلامی
۶) حزب اسلامی كار
۷) مجمع نیروهای خط امام
۸) حزب اراده ملت ایران
۹) حزب جوانان ایران اسلامی
۱۰) حزب مردم سالاری
۱۱) انجمن اسلامی معلمان ایران
۱۲) انجمن اسلامی مهندسان ایران
۱۳) حزب كارگزاران ایران اسلامی
۱۴) انجمن روزنامه نگاران زن ایران
۱۵) مجمع فرهنگیان ایران اسلامی
۱۶) حزب همبستگی
۱۷) مجمع مدرسین و محققین حوزة علمیة قم
از این میان حاکمیت مدتی است که حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب را غیرقانونی قلمداد میکند. با این حال همچنان اکثریت این شورا رسمی شناخته میشوند.
خب من به هیچ عنوان تو انتخابات پارلمان شرکت نخواهم کرد و توی انتخابات ریاست جمهوری حتی در صورت بر آورده شدن پیش شرط های خاتمی که البته چنین امکانی رو اساساً نامحتمل می دونم. ولیکن اگر پیش شرطا برآورده شه به تصمیم کسایی که می خوان رای بدن احترام می ذارن( کلاً ما تو عمرمون دو دفعه رای دادیم هر دو تا هم به کروبی هر دو تا هم تقلب شده. مملکته داریم؟ کلاً این رای دادن برا بنده شگون نداره)
پاسخحذفاما اون طوری که زمزمه هاش میاد بنده چیزی شنیدم مبنی بر تلاش اصلاح طلبا برای کاندیداتوری سید حسن خمینی که خب به نظرم معایب و فواید خودش رو داره و به نظرم معایبش می چربه به فوایدش. می شه یه جور تقلید بد از جنبش الکفایه مصر. البته این از شنیده هاست و منوط به اینه که ماجرای بین احمدی نژاد و آقا به کجا ختم می شه و البته این بین من امکان ترور سید حسن هم در صورت اعلام کاندیداتوریش بعید نمی دونم. ولی خب این فقط از شنیده هاست و از منبع خبر هم مطمئن نیستم. زمان همه چیز رو معلوم کرد.
حتی در این صورات هم به نظر من جنبش سبز باید هویتشو رو حفظ کنه و جدا از این جریان کاندیداتوری قرار بگیره و این ماجرا نبایست سبب تعطیل شدن کنش اعتراضی شه.