۱/۳۰/۱۳۹۰

ما اقلیتی‌های بی‌شمار!

نمی‌دانم بیش از انتظارم بود یا نه. یعنی هرقدر هم که محاسبه کنی در لحظات آخر وسوسه و امید و آرزو دست به دست هم می‌دهند و تمام معادلات ذهنی‌ات را به هم می‌زنند و اصلا یادت نمی‌ماند که قبل از آن چگونه فکر می‌کردی. از نظرسنجی برنامه نود حرف می‌زنم. زمانی که قرار شد درصدها نشان داده شوند دل توی دلم نبود. می‌خواستم بدانم ما چند درصدیم. خوب، اقلیت از کار درآمدیم، اما حالا که فکرش را می‌کنم می‌بینم اقلیت 33 درصدی واقعا چشم‌گیر است. بحث من بحث اخلاق است. نه از جنس «با اخلاقی» و «بی اخلاقی». بلکه از جنس کیفیت دو گونه اخلاق متفاوت!


ذهن سیاست‌زده من می‌گوید آنانی که باور دارند «زمانی که دروازه‌بان حریف بازی جوان‌مردانه را رعایت نمی‌کند، دلیلی ندارد تیم مقابل آن را رعایت کند» درست شبیه همان کسانی هستند که بی‌اخلاقی در راه مبارزه با حاکمیت اخلاق‌گریز را تایید می‌کنند. من از این دست نیستم اما می‌پذیرم که این گروه در اکثریت هستند.


برای من آنانی که گمان می‌کنند «بازی جوانمردانه منش خوبی است اما به هر حال اجرای آن هم شرایطی دارد»، درست شبیه همانانی هستند که می‌گویند «خشونت پرهیزی خوب است، اما این سرکوب وحشیانه ما را وادار می‌کند دست به خشونت متقابل بزنیم». یا در نمونه‌ای دیگر آنان که پذیرفته‌اند انقلاب به صورت کلی شیوه نامناسبی برای تغییر حکومت است، اما در برابر حاکمیت فعلی تسلیم این وسوسه جذاب می‌شوند.


از نگاه من، آنانی که نگاه انسانی را به اما و اگر آلوده کرده و قضاوتی انسان‌مدار را به چهارچوب دادگاه‌های ذهنی خود موکول می‌کنند هیچ تناسبی با اخلاق مدرن و انسان‌مدار ندارند. حرف این نیست که این گروه «بی‌اخلاق» هستند. از نگاه من جامعه ایرانی همچنان منشاء اخلاق خود را در سنت و مذهب جست و جو می‌کند و همچنان این دو سرچشمه اخلاق هستند که در کشور ما بازتولید می‌شوند. در برابر اخلاق مدرن امروزین سرچشمه‌ای خردگرایانه دارد. محوریتش با انسان است و هرگونه الزامی را به دو منبع سنتی زیر پا گذاشته است. بدین ترتیب آنچه من ضعف اخلاقی ایرانیان در برابر جوامع پیشرفته غربی قلمداد می‌کنم، نه یک ضعف کمیتی به معنای بی‌اخلاقی این گروه و اخلاق مداری گروه دیگر است. این ضعف تنها یک ضعف کیفی است که به جنس، ظرفیت و تعریف اخلاق در جوامع گوناگون باز می‌گردد.


در نهایت اینکه من بسیار خوشحال هستم که اقلیت اخلاقی ما به درصد قابل توجه 33 رسیده است. در واقع می‌توان گفت نزدیک به یک سوم ایرانیان با نگاهی مشابه به مسئله اخلاق می‌نگرند و این درصد کاملا برای من امیدوار کننده است. حالا فقط این می‌ماند که ما اقلیتی‌های بی‌شمار یکدیگر را پیدا کنیم. با هم گپ بزنیم و اگر شد راه‌های معرفی و گسترش این شیوه اخلاق را بررسی کنیم.

۱۶ نظر:

  1. دوست عزیز من هم در این مورد جرو " بی اخلاقها" هستم- اخلاق را تا رسیدن به مرز های حماقت قبول دارم - اما بیشتر از این نه - گاهی باید درسی داده شود به آنان که کل بازی را با سوءاستفاده از اخلاق طرف مقابل بهم میریزند - در عرصه سیاست هم اگر در عرصه انتخابات رای همه مردم را دزدیند - یا از روی مادری با ماشین عبور کردند شاید سنگی هم پرتاب شود - چه اشکالی دارد

    پاسخحذف
  2. من هم جزو اقليت 33 درصدي هستم اما با سامان موافقم. به نظر من نبايد دو امر را با هم آميخت: جايي مثل فوتبال که همه چيزش قانونمند است و براي هر عملي بر اساس قانون ماده اي تعيين شده است که مورد پذيرش همگان هم هست پاسخ ناجوانمردي را هم قانون بايد بدهد. اگر هر کسي بخواهد با برداشت خودش پاسخ دهد آنوقت فوتبال هم مي شود شبيه همين جنگلي که در آن زندگي مي کنيم. اما وضعيت جامعه با وضعيت فوتبال فرقش از زمين تا آسمان است. مساله اينجاست که جامعه بي قانون است. نه اينکه قانون ندارد. قانون دارد اما قانونش انحصاري است، استبدادي است، غير انساني است. بنابراين اگر در فوتبال بايد تسليم قانون بود اما در جامعه بايد بر ضد اين بي قانوني جنگيد. اگر قرار باشد به قانون بي قانون جامعه هم تسليم باشيم ديگر کاري که من و شما مي کنيم معنايي ندارد

    پاسخحذف
  3. ناشناس۳۰/۱/۹۰

    سپيده
    با نوشتتون موافقم و من هم البته جزو همون اقليتم. اما مطمئن نيستم همه اون 33 درصد به دليل مشابه به گزينه 2 راي داده باشند و در نتيجه‌گيري شمامطمئن نيستم. توي نظرسنجي‌هاي 90 به خصوص وقتي يه سر ماجرا پرسپوليس يا استقلال باشند ماجرا غيرواقعي‌تر از اونه كه بشه براي اينكه 33 درصد صرفا با يه دليل منطقي و يا اخلاقي به 2 راي دادن خوشحالي كرد

    پاسخحذف
  4. بیایید به قضیه از دید دیگری نگاه کنیم و به دروازه بان خاطی به چشم یک متجاوز به حقوق تماشاگران و بازیکنان نگاه کنیم . کدام اخلاق و مسلکی می گوید که به متجاوز جایزه بده ؟ ... اخلاق مدرن اتفاقا بر پایه همین اصل استوار است و در برابر تجاوز صفت و سخت می ایستد تا بتواند محیطی را برای همزیستی مسالمت آمیز فراهم کند .
    اگر در دنیای مدرن چنین رفتاری را نمی بینیم علتش این است که بازیکنان از بچگی آموخته اند که تجاوز به حقوق دیگران تاوان سختی دارد .

    پاسخحذف
  5. سامان جان
    در جای به جای این یادداشت تاکید کردم که اصلا این دوگانه، دوگانه با اخلاق ها و بی اخلاق ها نیست. بلکه تفاوت میان دو برداشت متفاوت از اخلاق است. من به هیچ وجه 67 درصد موافق را بی اخلاق نمی دانم.

    با امید و رونین هم طبیعتا مخالفم.

    پاسخحذف
  6. ناشناس۳۰/۱/۹۰

    2 سوال؟
    اگر کسی که "از کار افتاده" هست و بهش کمک کنیم کار اخلاقی انجام دادیم؟
    اگر کسی که مشکلی نداد و خود را به "از کار افتاده گی" میزند، باید کمک کرد؟

    به نظرم کمک به دیگران خوب است اما
    در مورد دوم، کمک افراد نتیجه مثبتی در بر نخواهد داشت/

    پاسخحذف
  7. من هم جزو همون 33 درصد بودم و با نظر شما بیشتر از باقی دوستان موافقم . دقیقا اینجا تفاوت بین دو برداشت متفاوت از اخلاقیات هستش.

    پاسخحذف
  8. ناشناس۳۰/۱/۹۰

    و یک سوال: شما استقلالی هستید یا پرسپولیسی؟

    پاسخحذف
  9. آرمان عزیز
    لطفا به این مثال پاسخ روشنی بدهید:
    شخصی با دخترش در شب درخیابان راه میروند- یک اوباش به انها حمله میکند - آن شخص به همه اصول اخلاقی و بی خشونت معتقد است - اما فرصتی نیست - او از خودش و دخترش دفاع میکند تا سر حد مرگ - نهایتا اوباش کشته میشود - اگر میدانست که او واقعا یک دزد است - پولش را به او میداد و به آرمانهایش وفادار میماند . اما فرصتی برای پرسش نبود- شاید هم منظور اوباش بیش از این خواسته ها بود- حالا این کار او یک عمل غیر اخلاقی ست؟ مسلما نه - " پس یک عمل به لحاظ اخلاقی متناسب با شرایط تعریف میشود" - حتما میپرسید پس هر عمل غیر اخلاقی می تواند توجیه شود - میگویم "وجدان عمومی" معیار اخلاقی بودن یا نبودن هر عملی ست - و قضاوت شخصی نیست

    پاسخحذف
  10. من با تحلیل شما در حالتی که این پیش‌فرض را قبول کرده باشیم که دروازبان تیم مقابل فقط برای وقت کشی توپ را به بیرون زده باشد، موافق نیستم. آن وقت نقطه شروع بازی دقیقن یک پرتاب اوت است. و در بازی فوتبال پرتاب اوت را برای هم‌تیمی‌های خود به قصد کسب امتیاز می‌اندازند.تاکید می‌کنم اگه پیش‌فرضمان این باشد که دلیل اوت شدن توپ وقت کشی بوده نه مصدومیت بازیکن.
    در مورد گروهی هم که برای یک راهپیمایی اعتراضی اما مسالمت‌آمیز به خیابان می‌آیند و مورد خشونت نظام حاکم قرار می‌گیرند هم حق دفاع از خود را قائلم.

    پاسخحذف
  11. در پاسخ دوستانی که بحث را با پرسش های متقابل ادامه داده اند یک یادداشت دیگر می نویسم. فقط در پاسخ به آن دوست ناشناسی که به نظر می رسد می خواهد این بحث را در هواداری تیم های فوتبال خلاصه کند می گویم که بنده طرفدار تیم استقلال هستم.

    پاسخحذف
  12. ناشناس۳۰/۱/۹۰

    با کلیت نوشته مخالف نیستم اما اقلیت 33 درصدی درست نیست.من مطمئنم اکثر این رای ها از روی طرفداریه.پرسپولیسی ها بیشترند و استقلالی ها کمتر.آرا هم بر همین اساس داده میشن.به نظرم عده کمی از اون 33 درصد بخاطر اخلاق رای به این گزینه دادن.

    پاسخحذف
  13. با نوشته ات تا حدودی موافقم و با تناظری هم که برقرار کردی موافقم
    با این حال پیشنهاد میدم این مطلب رو هم که مرتبط با همین پستت هست رو بخونی بخونی:
    http://yeknafahm.persianblog.ir/post/94/

    پاسخحذف
  14. ناشناس۱/۲/۹۰

    البته خیلی امیدوار نباش اون سی وسه درصد بحثشون اخلاق نبود بلکه تو فوتبال دو قطبی پرسپولیسی نبودن ...تازگیا چقدر زود نتایج بی ربط می گیری؟ انگار کاندید شدن تو دویچه وله تمرکزتو بهم زده

    پاسخحذف
  15. عاااالی بود! برنامه رو تو مهمونی می دیدم. همه بر ضد من بودند. برای هر کدام یک به یک توضیح می دادم که اگر دروازبان بی اخلاق است این وظیفه داور بازیست که کارت به او نشان دهد. بر روی موضع خود پایفشاری می کردم که انتخاب شیوه مجازات از دید شخصی کار ناپسندیست. الان که پستت را خواندم لذت بردم.

    پاسخحذف
  16. سلام
    با تشکر از مطالب خوبتان.
    اما بعد:
    1- یک نکته: شاید عده ای از آن 66 درصد گمان نمی کنند:«بازی جوانمردانه منش خوبی است اما به هر حال اجرای آن هم شرایطی دارد» بلکه گمان می کنند:بازی جوانمردانه منش خوبی است و مانند هر مفهومی (خوب یا بد) تعریفی هم دارد، و تعیین مصداق ها بدون دانستن تعریف یا درک و تحلیل مفهوم آن امکان پذیر نیست.

    2- یک مثال: فرض کنیم که قبول داریم کمک به متکدیان خیابانی اگر معلولیت جسمی مشخصی (در فرض ما:فلج بودن پا) داشته باشند، کار خوبی است و حتی شدیدتر: ترک آن (کمک نکردن) کار بدی است. اگر شما دید یک متکدی خیابانی به راحتی روی پای به ادعای خودش فلج (که در ظاهر هم تفاوتی با سالم ندارد) براحتی راه می رودو بعد از دیدن این موضوع به او کمک نکردید، آیا بخاطر رعایت نکردن نرم اخلاقی فوق باید سرزنش شوید؟

    3- انتقاد: در یک نظرسنجی که رای دهندگان نمی توانند دلایلشان را جایی اظهار کنند؛ ساخت مدل های ساده (تک پارامتری: خواه پارامتر هواداری باشد، خواه اخلاق) برای توضیح رفتار کاریست که نیاز به ارائه دلایل و قراین برای پشتیبانی از مدلمان دارد.

    4-اظهار نظر: مطمئنم که همه آن 66 درصد به این دلیل که اظهار کرده اید «زمانی که دروازه‌بان حریف بازی جوان‌مردانه را رعایت نمی‌کند، دلیلی ندارد تیم مقابل آن را رعایت کند» رای نداده اند.
    حداقل یک نفر به این دلیل رای داده که دروازه بان چون آسیب ندیده بود، صحنه مصداقی از بازی جوانمردانه نیست، اگر فکر می کنید هست دلیل بیاورید.
    به نظر من روپایی زدن، استپ سینه و هر حرکت قبلی دروازه بان بکلی به صحنه مورد قضاوت ربطی ندارد. ولی آسیب دیده نبودن دروازه بان در صحنه کاملا به قضاوت ما مربوط است.
    موفق باشید.

    پاسخحذف