امروز به خبر درگذشت ناگهانی یک وبلاگ نویس برخورد کردم. دوست نادیده ای که نگارنده وبلاگ «دختر خورشید» بود. یک بار دیگر به وبلاگش مراجعه کردم. آخرین یادداشتش که شاید زمانی ساده و روزمره به نظر می رسید امروز تکان دهنده است. روزنوشت های کسی که دیگر بین ما نیست. احساسات یک موجود زنده که دیگر نیست. به همان میزان که ساده است سهمگین به نظر می رسد. با خودم فکر کردم که تا حالا به این کارکرد ناخودآگاه وبلاگ فکر نکرده بودم. وبلاگ به مثابه دفترچه خاطراتی که تا ابد پابرجا می ماند. یا به مثابه یک میراث ماندگار. یا ذخیره ای ابدی برای شناخت گذشتگان. نمی دانم. شاید یک روز هم کسی همین نوشته را در شرایطی بخواند که دیگر من هم زنده نباشم. این هم سهمگین و تکان دهنده است.
آدرس صفحه شما در "زنجیره سبز" ثبت شد
پاسخحذفدر صورت عدم تمایل ، به ما اطلاع دهید تا آدرس شما از لیست پاک شود. شما به مدت یک هفته مهلت دارید که برای پاک کردن آدرس خود از لیست ما اقدام کنید ، در غیر این صورت عدم اقدام شما به معنای رضایت شما برای عضویت در زنجیره سبز می باشد.
زنجیره سبز با هدف خدمت به کاربران و در راستای شعار گسترش آگاهی ها فعالیت می کند ، لذا از شما خواهشمندیم با ثبت آدرس ما در وبلاگ خود ما را در دستیابی به این هدف کمک کنید.
http://linkesabz.blogspot.com