شهروند سبز - «استراتژیستهایی که برنامهریزی سلسله مبارزات بزرگ را انجام میدهند، همانند آنهایی که استراتژی بزرگ را برنامهریزی کردهاند، احتیاج به درکی کامل از طبیعت و شیوههای عمل تکنیک مبارزاتی انتخاب شده دارند. درست همانگونه که فرماندهان نظامی باید ساختارها، تاکتیکها، فن لشکرکشی، تدارک جنگافزار، تاثیرات جغرافیایی و موارد مشابه را برای طراحی استراتژی نظامی درک کنند، برنامهریزان مبارزه طلبی سیاسی نیز باید از طبیعت و اصول استراتژیک مبارزه غیرخشونتآمیز درکی کامل داشته باشند. هرچند که حتی با داشتن دانش درباره مبارزه غیرخشونتآمیز، استراتژیها به خودی خود به وجود نمیآیند. تنظیم استراتژیهای مبارزاتی نیاز به قوه ابتکار پرورش یافته دارد.
در برنامهریزی استراتژی برای یك رشته مبارزات بخصوص و برای توسعه درازمدتتر مبارزه آزادی بخش، استراتژیستهای مبارزه طلبی سیاسی احتیاج دارند تا به مسائل و مشکلات بسیاری فکر کنند. از جمله:
• تعین اهداف خاص از یك رشته مبارزات و سهم آنها در پیشبرد استراتژی بزرگ
• توجه به روشهای خاص، یا سلاحهای سیاسیای که میتوانند به بهترین وجه برای پیشبرد استراتژی انتخاب شده استفاده شوند. درون هر نقشه کلی برای یك رشته مبارزات خاص، لازم است تا تشخیص دهیم كه چه نقشههای کوچکتر و تاکتیکی و چه روشهای اقدامی باید برای وارد کردن فشار و محدود نمودن منابع قدرت دیکتاتور استفاده شوند. باید به یاد داشته باشیم که رسیدن به اهداف بزرگ نتیجه انتخاب دقیق و پیمودن گامهای کوچک است.
• تعیین اینکه آیا مسائل اقتصادی باید با مبارزه سیاسی مرتبط باشند و اگر آری، چگونه؟ اگر مسائل اقتصادی در مبارزه مهم هستند، باید در این فکر بود که نارضایتیهای اقتصادی پس از پایان دیکتاتوری اصلاح شوند. در غیر اینصورت، اگر راه حلهایی سریع در دوره گذار به دموکراسی آماده نباشند، نارضایتیها و بیمیلیها شروع خواهند شد. اینگونه نارضایتیها میتوانند ظهور دوباره نیروهای دیکتاتوری، که وعده پایان مشكلات را میدهند، تسهیل کنند.
• پیشاپیش مشخص کردن اینکه چه نوع رهبری و چه نوع سیستم ارتباطی بهترین کارکرد را برای شروع مبارزه دارد. کدام روشهای تصمیمگیری و برقراری ارتباط در طول دوران مبارزه، برای راهنمایی دائم مقاومت گران و مردم موجود خواهند بود؟
• منعکس کردن اخبار مقاومت به مردم، نیروهای دیکتاتور و رسانههای بینالمللی. ادعاها و گزارشها همیشه باید کاملا واقعی باشند. بزرگنمایی و ادعاهای بیاساس، اعتبار مقاومتگران را كاهش خواهد داد.
• برنامههایی برای اقدامات خودکفا و سودمند اجتماعی، آموزشی، اقتصادی و سیاسی به منظور پاسخگویی به نیازهای مردم در طول مبارزه. این طرحها حتی میتوانند توسط افرادی که مستقیما در اقدامات مقاومتگرانه شرکت ندارند نیز رهبری شوند.
• تعیین اینکه چه نوع کمک خارجی برای حمایت از یك رشته اقدامات بخصوص یا کل مبارزه آزادی بخش مورد انتظار است. کمک خارجی چگونه میتواند به بهترین وجه بسیج شده و استفاده شود بدون اینکه مبارزه داخلی به عامل خارجی خاصی وابسته شود؟ باید به این نکته توجه كرد که کدام گروههای خارجی برای کمک مناسبتر و شایستهتر هستند، مثلا سازمانهای غیردولتی (جنبشهای اجتماعی، گروههای دینی یا سیاسی، اتحادیههای کارگری و غیره)، دولتها، و یا سازمان ملل و بخشهای مختلف آن».
مطمئنا یک جمع محدود هرچقدر هم اعضایش نخبه باشند، به تنهایی قادر به پیشبینی و برنامهریزی برای پاسخگویی به تمام مسائل مطرح شده در بالا و بسیاری مسائل دیگر نخواهد بود. به همین دلیل است که به نظر من همزمان با ایجاد و تقویت ارتباطات شورا با فعالین سبز، ما به عنوان اعضای جنبش باید مهارتهای تفکراتی و عملیاتی خودمان را افزایش دهیم تا هرکداممان بتوانیم در یک یا چند بخش فعال شویم. مطمئنا تنها با حضور در دنیای مجازی نمیتوانیم به پیروزی برسیم. اگر توان خبرنگاری داریم میتوانیم به همکاری با سایتهای جنبش یا تلویزیون رسا اقدام کنیم. اگر اقتصاد خواندهایم در برنامهریزیهای اقتصادی به کمک شورا بشتابیم و... خلاصه کلام اینکه دست به عمل بزنیم، با حرف زدن هیچ کاری پیش نمیرود.
پینوشت:
مجموعه یادداشت «چه باید کرد»؟ را «شهروند سبز» بر پایه آموزههای کتاب «از دیکتاتوری تا دموکراسی» تهیه کرده است. (عبارات داخل گیومه نقل قولهای مستقیم از متن کتاب هستند) شما نیز میتوانید علاوه بر ارسال یادداشتهای پراکنده، ستون ثابت خود را در «مجمع دیوانگان» تعریف و راهاندازی کنید.
مجموعه یادداشت «چه باید کرد»؟ را «شهروند سبز» بر پایه آموزههای کتاب «از دیکتاتوری تا دموکراسی» تهیه کرده است. (عبارات داخل گیومه نقل قولهای مستقیم از متن کتاب هستند) شما نیز میتوانید علاوه بر ارسال یادداشتهای پراکنده، ستون ثابت خود را در «مجمع دیوانگان» تعریف و راهاندازی کنید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر