شهروند سبز - اگر امروز از ما بپرسند «هدف فعلی جنبش چیست؟» ناچار خواهیم بود حرفهای همیشگی و اهداف نهایی را بازگو کنیم. این در حالی است که در صورت برنامهریزی درست در این مرحله ما باید اهداف خاص و کوچکتری میداشتیم که برای رسیدن به هرکدامشان تاکتیکها و روشهایی مشخص شده بودند.
«استراتژی، یافتن بهترین روش دستیابی به هدفی مشخص در مبارزه است که در قلمرو استراتژی بزرگ(+) انتخاب شده است. استراتژی، هم با اینکه چه وقت و چگونه بجنگیم مرتبط است و هم با چگونگی مبارزه به منظور رسیدن به حداکثر بهرهوری ... کاربست برنامه استراتژیک در مسیر مبارزه، ایدهای اساسی است درباره این که مبارزات چگونه باید توسعه یابند و اجزای جداگانه آن ها چگونه باید با یکدیگر تطبیق شوند تا مشارکتی سودمند برای رسیدن به اهداف مورد نظر فراهم شود. این موضوع شامل آرایش ماهرانه گروههای عمل کننده برای عملیات کوچکتر هم میشود ... برای طراحی استراتژیها، دموکراتها باید اهداف خود را به صورت واضح تعریف کرده و درباره چگونگی اندازهگیری میزان بهرهوری، تلاشها برای رسیدن به هدف تصمیم بگیرند».
انتخابات مجلس پیش روی ماست و انفعال هیچ فایدهای به حال جنبش نخواهد داشت. هم اکنون باید استراتژیستهای جنبش تصمیم بگیرند که چه حرکتی برای رسیدن به اجرای بدون تنازل قانون اساسی مفید و موثر خواهد بود، به چالش کشیدن مشروعیت حکومت، داشتن اقلیتی قوی در مجلس، استفاده از این فرصت برای رسیدن به اهداف دیگر یا ... در صورت انتخاب هر هدف باید استراتژی مناسب توامان با تاکتیکها و روشهای موثر طراحی و انتخاب شده و به موقع به اعضای جنبش ارایه شوند تا اعضا به فراخور موقعیت و تواناییهای خود طی اقدامی هماهنگ دست به عمل زده و بتوانند جنبش را یک گام به پیش ببرند.
«به طور خاص، استراتژیستها نیاز خواهند داشت تا به سوالات اساسی زیادی پاسخ دهند، از جمله:
- موانع اصلی دستیابی به آزادی چه هستند؟
- چه عواملی دستیابی به آزادی را تسهیل میکنند؟
- قدرت اصلی دیکتاتوری در چیست؟
- نقاط مختلف ضعف دیکتاتوری در چیست؟
- منابع قدرت دیکتاتوری تا چه حد آسیب پذیرند؟
- قدرتهای نیروهای دموکراتیک و عامه مردم چه چیزهایی هستند؟
- ضعفهای نیروهای دموكراتیک و عامه مردم چه چیزهایی هستند و چگونه میتوان آنها را اصلاح کرد؟
- وضعیت نیروهای سوم، آنهایی كه هنوز وارد كشمكش نشدهاند ولی به یكی از دو طرف كمك میكنند یا امكان دارد كمك كنند، چگونه است؟»
با توجه به این موارد، تاکنون تنها بیانیه 25 خرداد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را می توان تلاشی برای طراحی استراتژی نامید که متاسفانه ادامه پیدا نکرد و توسط شورای هماهنگی و رسانه های جنبش به شکل یک برنامه همگانی درنیامد. البته خود این برنامه و پیشنهادات آن نیز با توجه به سوالات بالا جای نقد و تکمیل شدن داشتند. به نظر من در حال حاضر باید با اصرار بسیار از شورای هماهنگی راه سبز امید بخواهیم با مشورت صاحب نظران مختلف با عقاید متفاوت اقدام به طراحی استراتژیهای دنباله داری بکنند که روند رشد و پیشروی جنبش را تضمین کند. البته از همین حالا باید آمادگی شنیدن سرزنشها و شعارهای پرطمطراق کسانی را داشته باشیم که تفاوت هدف فعلی و هدف نهایی را درک نمیکنند و اگر مطابق میلشان عمل نکنیم ما را متهم به خیانت خواهند کرد. در کنار همه این برنامهریزیها هرگز نباید فراموش کنیم که تمام برنامههای ما به شکل کامل و صد در صد اجرا نخواهند شد و مطمئنا گاه گاهی شکست هم خواهیم خورد اما هرچقدر برنامهریزی بهتری داشته باشیم شکستهای کمتری را تجربه خواهیم کرد.
پینوشت:
مجموعه یادداشت «چه باید کرد»؟ را «شهروند سبز» بر پایه آموزههای کتاب «از دیکتاتوری تا دموکراسی» تهیه کرده است. (عبارات داخل گیومه نقل قولهای مستقیم از متن کتاب هستند) شما نیز میتوانید علاوه بر ارسال یادداشتهای پراکنده، ستون ثابت خود را در «مجمع دیوانگان» تعریف و راهاندازی کنید.
مجموعه یادداشت «چه باید کرد»؟ را «شهروند سبز» بر پایه آموزههای کتاب «از دیکتاتوری تا دموکراسی» تهیه کرده است. (عبارات داخل گیومه نقل قولهای مستقیم از متن کتاب هستند) شما نیز میتوانید علاوه بر ارسال یادداشتهای پراکنده، ستون ثابت خود را در «مجمع دیوانگان» تعریف و راهاندازی کنید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر