«تاکتیکها و روشهای کنش، برای اجرایی کردن استراتژیها به کاربرده میشوند. تاکتیک اقدامی محدود است که برای رسیدن به هدفی منحصر به فرد به کار گرفته میشود. انتخاب تاکتیک به ادراک اینکه چگونه در مرحلهای خاص از کشمکش میتوان وسایل موجود را به منظور ایفای استراتژی به کار گرفت، بستگی دارد ... پس تاکتیک به سلسلهای محدود از اقدامات مرتبط است که درون یک استراتژی با یکدیگر منطبق شدهاند، درست همان گونه که استراتژیها درون یک استراتژی بزرگ با یکدیگر منطبق میشوند. تاکتیکها همیشه با مبارزه مرتبط هستند در حالی که استراتژیها حاوی ملاحظات وسیعتری میشوند. یک تاکتیک خاص تنها به عنوان بخشی از استراتژی کلی نبرد یا سلسله عملیات قابل درک است. تاکتیکها در طول دوره زمانی کوتاهتری نسبت به استراتژیها به کار گرفته میشوند، یا در محدودهای کوچکتر (از نظر جغرافیایی، سازمانی و غیره)، یا با مشارکت مردمی کمتر، یا به منظور دستیابی به اهداف محدودتر. در اقدام غیرخشونتآمیز عمده یا جزیی بودن هدف میتواند تا حدی مشخص کننده تمایز میان هدف تاکتیکی و هدف استراتژیک باشد. مبارزات تاکتیکی تهاجمی برای حمایت از تحقق هدفهای استراتژیک انتخاب میشوند. مبارزات تاکتیکی ابزار استراتژیستها هستند جهت خلق شرایط مساعد برای حمله قطعی به رقیب».
مثال یادداشت قبل (اینجا+ بخوانید) را که هنوز به خاطر دارید؟ فرض کنید استراتژی و هدف انتخاب شده به چالش کشیدن مشروعیت حکومت باشد. در این حالت تاکتیک انتخابی میتواند تحریم باشد. برای رسیدن به چنین هدفی باید روشهای گوناگون که در شهرهای مختلف و بر بروی اقشار متفاوت موثر هستند معرفی و به اعضای جنبش آموزانده شوند. در این مرحله مهمترین نقش بر عهده ماست که به عنوان فعالین جنبش سبز به پیشنهاد روشهای مختلف بپردازیم و پس از تعیین روشها آنها را در جامعه پخش کنیم. خلاقیتهای ما در این مرحله میتوانند پیروزی را با هزینهای به مراتب کمتر به ارمغان بیاورند. همیشه به یاد داشته باشیم که ما کنشگرانی فعال و علاقهمند به پیروزی با تجربیات و مهارتهایی متنوع و غنی هستیم که آینده خودمان، فرزندان و سرزمین مان را در گرو این پیروزی میدانیم اما کسانی که به مقابله با ما میآیند اکثرا از چنین ویژگیهایی برخوردار نیستند و سودای قدرت و ثروت دارند. ما بیشماریم و به آرا متفاوت امکان مطرح شدن میدهیم و به این ترتیب بهترین نظرات و روشها را میتوانیم انتخاب کنیم اما طرف مقابل ما عادت به اطاعت دارد و بالطبع در مقابل روشهای خلاقانه ما زمینگیر میشود. من ایمان دارم اگر نیروی خودمان را دست کم نگیریم تغییراتی بزرگ را رقم خواهیم زد.
مثال یادداشت قبل (اینجا+ بخوانید) را که هنوز به خاطر دارید؟ فرض کنید استراتژی و هدف انتخاب شده به چالش کشیدن مشروعیت حکومت باشد. در این حالت تاکتیک انتخابی میتواند تحریم باشد. برای رسیدن به چنین هدفی باید روشهای گوناگون که در شهرهای مختلف و بر بروی اقشار متفاوت موثر هستند معرفی و به اعضای جنبش آموزانده شوند. در این مرحله مهمترین نقش بر عهده ماست که به عنوان فعالین جنبش سبز به پیشنهاد روشهای مختلف بپردازیم و پس از تعیین روشها آنها را در جامعه پخش کنیم. خلاقیتهای ما در این مرحله میتوانند پیروزی را با هزینهای به مراتب کمتر به ارمغان بیاورند. همیشه به یاد داشته باشیم که ما کنشگرانی فعال و علاقهمند به پیروزی با تجربیات و مهارتهایی متنوع و غنی هستیم که آینده خودمان، فرزندان و سرزمین مان را در گرو این پیروزی میدانیم اما کسانی که به مقابله با ما میآیند اکثرا از چنین ویژگیهایی برخوردار نیستند و سودای قدرت و ثروت دارند. ما بیشماریم و به آرا متفاوت امکان مطرح شدن میدهیم و به این ترتیب بهترین نظرات و روشها را میتوانیم انتخاب کنیم اما طرف مقابل ما عادت به اطاعت دارد و بالطبع در مقابل روشهای خلاقانه ما زمینگیر میشود. من ایمان دارم اگر نیروی خودمان را دست کم نگیریم تغییراتی بزرگ را رقم خواهیم زد.
پینوشت:
مجموعه یادداشت «چه باید کرد»؟ را «شهروند سبز» بر پایه آموزههای کتاب «از دیکتاتوری تا دموکراسی» تهیه کرده است. (عبارات داخل گیومه نقل قولهای مستقیم از متن کتاب هستند) شما نیز میتوانید علاوه بر ارسال یادداشتهای پراکنده، ستون ثابت خود را در «مجمع دیوانگان» تعریف و راهاندازی کنید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر