میگویند فارسی، سومین زبان وبلاگنویسی جهان است. (از اینجا و اینجا بخوانید) اگر به یاد بیاوریم که «انگلیسی» زبانی بینالمللی است و یک چهارم جمعیت جهان نیز به زبان «چینی» سخن میگویند، آنگاه میتوانیم دریابیم که این جایگاه سومی چه اهمیتی میتواند داشته باشد. من میگویم «وبلاگستان فارسی یک جامعه مجازی کامل است».
به باور من تنوع در محتویات تولید شده در کنار تفاوت در دیدگاهها، آنچنان غنایی به وبلاگستان فارسی داده است که امروزه به جرات میتوان ادعا کرد این رسانه فراگیر متناسب با هر ذائقهای محصولاتی تولید میکند و در نهایت هیچ مخاطبی را دست خالی باز نمیفرستد. «وبلاگنویسی» در کشور ما همچنان نمیتواند یک شغل تمام وقت به حساب آید و هنوز فاصله زیادی داریم تا آن را یک حرفه تخصصی قلمداد کنیم، اما در همین مرحله نیز میتوانیم امیدوار باشیم که فعالان این جامعه خود را اعضای یک «صنف» با حداقل مطالبات و نیازهای مشترک قلمداد کنند. نیازهای صنفی وبلاگستان، به مانند هر جامعه دیگری مرز نمیشناسد و رنگ و بوی سیاسی و تعلقات فکری و علایق شخصی برنمیدارد. اگر این پیشفرض را بپذیریم، آنگاه میتوانیم امیدوار باشیم که امکان حرکتی فراگیر میان وبلاگنویسان برای شناسایی و سپس دستیابی به این مطالبات صنفی وجود داشته باشد.
من پیش از این در یادداشتی به بهانه برگزاری جشنواره سالانه وبلاگ نویسی دویچه وله، از ایده اولیه «اتحادیه وبلاگنویسان» نوشته بودم. (یادداشت «برای وبلاگستان من رویایی دارم» را از اینجا بخوانید) ایدهای که همانقدر خام و مبهم است که دور و دستنیافتنی به نظر میرسد. با این حال امیدوارم دست کم بتوانیم برای شروع گامهایی مشترک و عملی برداریم. هدف این فراخوان یکی از این گامهای نخستین است.
خبر تازهای نیست که «بلاگر» و «وورد پرس»، دو میزبان شناخته شده که به هزاران کاربر ایرانی خدمات وبلاگی ارایه میدهند در داخل کشور فیلتر شدهاند. این فیلترینگ به نحوی است که نه تنها مخاطبان امکان دسترسی مستقیم به این دامنهها را ندارند که حتی وبلاگنویسان نیز نمیتوانند بدون عبور از سد فیلترینگ وبلاگهای خود را به روز کنند. برای جامعه وبلاگنویسان نیازی به توضیح نیست که چنین اقدامی تا چه حد نسنجیده و نابخردانه محسوب میشود. عواقب این تصمیم لزوما دامان وبلاگنویسانی که بنابر تشخیص مسوولین فیلترینگ مستحق سانسور هستند را نمیگیرد و به قول معروف خشک و تر را با هم میسوزاند. من به چنین روندی اعتراض دارم.
امیدواری من این است که وبلاگنویسان فارسی زبان، چه در داخل کشور و چه از خارج، چه آنان که در این دو دامنه شناخته شده فعالیت میکنند و چه کاربران دیگر سرویسهای وبلاگی، چه سیاسی نویسان و چه غیرسیاسیها، چه منتقدان وضعیت موجود کشور و چه حامیان آن، همه و همه بتوانند بر سر این مسئله توافق کنند که این شیوه از فیلترینگ باید مورد بازبینی قرار گیرد. پیشنهاد من یک حرکت گروهی در همین راستاست.
طرح دقیق این حرکت هنوز برای خود من مشخص نشده چرا که ترجیح میدهم راهکار عملی آن تنها به مدد گفت و گوی جمعی در وبلاگستان نهایی شود. در این راه میتوان امضای یک طومار مشترک را پیشنهاد داد. یا راهاندازی یک بازی وبلاگی که در آن هرکس از زاویه نگاه خود این مسئله را به نقد بکشد. اما در نهایت گمان میکنم هر راهکاری که مورد توافق قرار گیرد باید بتواند تاثیرات عملی در این ماجرا داشته باشد. یعنی با مسوولان فیلترینگ کشور یا اشخاص و نهادهای تاثیرگزار در این مسئله (نظیر نمایندگان مجلس) ارتباط برقرار کند و موضع وبلاگنویسان را به آنها انتقال دهد. طرح موضوع را به همین مقدار خلاصه میکنم و از تمامی دوستان خواننده این متن دعوت میکنم که نظراتشان را مطرح کنند و دیگران را نیز از چنین فراخوانی آگاه سازند.
شاید بتوان نامه ای نوشت به این دو میزبان بلاگنویسی با امضای تعداد زیادی از بلاگنویسان که در این دو مینویسند و از بلاگر و وورد پرس بخواهیم این حرکت حکومت ایران را محکوم و درخواست برداشتن فیلترینگ را بکنند. نامه را میشود در اختیار خبرگزاریهای مهم هم گذاشت و موضوع را رسانه ای کرد...
پاسخحذفالبته کیفیت هم مهمه. اگه یه سری به لایکخور بزنیم می بینیم همچین خیلی هم خبری نیست .کمیت عالی اما کیفیت پایین.
پاسخحذف