۳/۰۹/۱۳۹۰

چرا شورای هماهنگی اعضایش را معرفی نمی‌کند؟

«شورای هماهنگی راه سبز امید» به مناسبت خردادماه بیانیه جدیدی منتشر کرده است. (از اینجا بخوانید) همان شورایی که هنوز کمتر کسی از اعضای آن با خبر است و انتقادات بسیاری به عملکرد نه چندان شفاف آن وارد می‌شود. حال گمان می‌کنم که انتشار بیانیه جدید بهانه خوبی باشد تا از خود بپرسیم: «آیا اساسا شورای هماهنگی امکان دارد بتواند اعضای خود را معرفی کند»؟


رهبری یک جنبش سمتی انتخابی و یا انتصابی نیست. تنها توافقی نانوشته میان اکثریت اعضای جنبش است که می‌تواند مقام رهبری (یا رهبری معنوی) را برای فردی به همراه آورد. حال از این جایگاه نمادین که بگذریم، دیگر گروه‌هایی که قصد هماهنگ‌سازی یک جنبش را دارند چگونه انتخاب می‌شوند؟ آیا امکان برگزاری انتخابات و یا هر شیوه دیگری از مراجعه به آرای عمومی وجود دارد؟ آیا سازمان‌ها و احزاب متعدد و مرجعی وجود دارند که هر یک بتوانند به نمایندگی بخشی از جنبش با یکدیگر مذاکره کنند؟ در یک کلام: «راهکار انتخاب شورای هماهنگی جنبش چه می‌تواند باشد»؟


در چند مقطع تاریخی، کشور ما شاهد شکل گیری گروه‌های مذاکر کننده یا رهبری کوچکی بوده است که نمایندگی یک جنبش بزرگ را در اختیار گرفته‌اند. یک نمونه به انقلاب مشروطه باز می‌گردد و نمونه دیگر به ماجرای اعتراض به نتایج انتخاباتی و تشکیل جبهه ملی ایران. در هیچ کدام یک از این موارد (همانگونه که قابل پیش‌بینی است) گروه‌های مذاکره کننده و یا تیم هماهنگی با آرای مردم برگزیده نشدند و یا پس از انتخاب به تایید آن‌ها نرسیدند. تنها اقتدار رهبران کاریزماتیکی همچون دکتر مصدق بود که به این گروه‌ها مشروعیت لازم را می‌داد. در آستانه انقلاب 57 نیز بار دیگر گروهی مشابه تشکیل شد. اعضای «شورای انقلاب» را بدون استثنا آیت‌الله خمینی تعیین کردند و این شورا همواره مشروعیتش را از رهبر کاریزماتیک انقلاب می‌گرفت.


حرف من این است که امروز جنبش سبز در شرایطی قرار ندارد که یک گروه به صرف دریافت مشروعیت از جانب رهبران بتوانند مورد پذیرش همگانی قرار بگیرند. در واقع میرحسین تا پیش از بازداشت خودش هم در مذان حملات و انتقادات تندی قرار داشت که گاه رنگ و بوی توهین و افترا نیز به خود می‌گرفتند. مسئله این نیست که میرحسین محبوبیت کمتری نسبت به دیگران رهبران کاریزماتیک تاریخ معاصر کشور دارد؛ مسئله اینجاست که گروه‌های اقلیت در جنبش سبز حاضر نیستند به صرف قرار داشتن موسوی در موضع اکثریت جنبش با او همکاری تام و تمامی داشته باشند، حال چه برسد به همکاری با منصوبان او.


من از ترکیب اعضای شورای هماهنگی اطلاعی ندارم. دست کم نه بیشتر از آنکه دیگران دارند. اما ترجیح می‌دهم به جای این پرسش که «چه کسانی عضو شورا هستند؟» از خود بپرسم: «چه کسانی می‌توانند عضو شورا شوند؟». به عبارت دقیقت‌تر پرسش کلیدی برای من این است: «اگر همین فردا شورا بخواهد اسامی اعضایش را منتشر کند، کدام فعال سیاسی است که اگر نامش برده شود موجی از جنجال رسانه‌ای و حملات شخصی شکل نخواهد گرفت»؟ این پرسش را در فضایی انتزاعی بررسی نکنید. خیلی راحت فهرستی از تمامی فعالان و چهره‌های شاخصی که می‌شناسید بنویسید* و یکی یکی مرور کنید که کدامشان شانس پذیرش از جانب فضای رسانه‌ای جنبش را دارند؟


به باور من، دلیل شورای هماهنگی برای معرفی نکردن لیست اعضایش بسیار بیش از آنکه حفاظت از آنان در برابر دستگاه امنیتی باشد، حفاظت از آنان در برابر موج تخریب رسانه‌ای و البته حفاظت از جنبش در برابر درگیری‌های بیهوده داخلی است. باید بپذیریم که برای توده مردم فهرست ترکیب اعضای شورا چندان اهمیتی ندارد. آنان صرف اینکه اطمینان حاصل کنند شورا مورد تایید موسوی است و مهر تایید بر یک برنامه مشخص زده، آن برنامه را موضع میرحسین قلمداد می‌کنند و بدان می‌پیوندند. فارغ از گروهی که برای عضویت در شورای هماهنگی صابون به شکم زده بودند و رویای سهم‌خواهی در سر داشتند، این تنها دستگاه رسانه‌ای است که مشتاقانه در جست و جوی فهرست اسامی می‌گردد تا خوراک خبری مناسبی پیدا کند.


در نهایت اینکه من همچنان امیدوار هستم شورای هماهنگی فعالیت‌های خود را هرچه سریع‌تر شفاف کند. حداقل انتظارهای جنبشی که تا بدین حد به رسانه‌های مجازی وابسطه است تشکیل یک پایگاه رسمی اینترنتی از جانب شورای هماهنگی است که می‌تواند در شبکه‌های اجتماعی نیز شعبه داشته باشد. در حال حاضر تنها شورا است که می‌تواند مواضع خود را از طریق رسانه‌های سبز به اطلاع فعالان برساند. اما اگر به صورت متقابل اعضای جنبش نیز بخواهند نظرات، انتقادات و حتی پیشنهادات خود را از طریقی مطمئن به گوش اعضای شورا برسانند هیچ راه ارتباطی وجود ندارد.


پی‌نوشت:
بدون هیچ‌گونه اولویتی، من هرچه اسم به ذهنم می‌رسد، هرچند پرت و نامربوط (فقط به شرط زندانی نبودن) اینجا می‌نویسم، شما هم این فهرست را برای خود تکمیل کنید نتیجه کار را ببینید: «سیدمحمدخاتمی، مهاجرانی، کدیور، امیرارجمند، واحدی، مزروعی، بنی‌صدر، گنجی، بازرگان، مخملباف، نوری‌زاد، سازگارا، احمد سلامتیان، فرخ نگهدار، شیرین عبادی، فاطمه حقیقت‌جو، مهرانگیز کار، محمدرضا خاتمی، علی شکوری‌راد، علی‌اکبر موسوی‌خوئینی ...

۳ نظر:

  1. ناشناس۹/۳/۹۰

    فکر می کنم دستکم معرفی یک سخنگو برای شورا ضروری باشد

    پاسخحذف
  2. ناشناس۹/۳/۹۰

    فکر میکنم مظان باشه که در این صورت توی این جمله بکار نمیره.

    پاسخحذف
  3. ناشناس۱۱/۳/۹۰

    اگه قراره اعضای این شورا مخفی باشن تا خطری تهدیدشون نکنه پس دیگه برای چی باید بیانیه ها و فعالیت هاشون چند برابر آبکی تر از فعالانی مثل موسوی و کروبی باشه که علنی فعالیت میکنن؟! پس فرق فعالیت علنی با فعلیت مخفی در چیه؟ اگه قراره انقدر محافظه کارانه و آبکی بیانیه بدن، دیگه مخفی بودنشون چه حسنی داره؟! برای همینه که فلسفهء مخفی بودن شون زیرسواله و همونطور که قبلآ گفتم احتمال اینکه وزارت اطلاعات هدایت گر این شورا باشه بعید نیست. چون دلیلی برای مخفی بودن ندارن

    پاسخحذف