پوریا فرهادی - متن زیر نقدی است بر یادداشت «واقعی اما نه حقیقی؛ دربارهی حمله احتمالی اسرائیل به ایران» از وبلاگ «باران در دهان نیمه باز». اگر از مشکلاتی که با لحن نوشته دارم بگذریم دو نقد اساسی و یک توضیح ضروری برای آن دارم.
نقد نخست: تفکر آقای فرجامی این است که جامعه بینالملل میتواند و از آن مهمتر وظیفه دارد که به دولتی که حقوق شهروندانش -حتی سلامت روانیشان- را نقض میکند با طی کردن سازکارهای قانونی سازمان ملل حمله نظامی کند اما نه وظیفه و نه حق حمله به دولتی را که تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی قلمداد میشود ندارد.
این رویکرد نه تنها به دلیل برتری دادن حقوق داخلی بر حقوق بینالملل (که سالهاست طرفداران خود را از دست داده) نشانی از واقعگرایی ندارد، بلکه عملا به دلیل این که سازکارهای برقراری حقوق بشر (در این جا همان رفاه و کرامت و سلامتی روانی شهروندان داخلی) با سازکارهای حفظ صلح و امنیت بینالمللی تفاوت دارند، امکان اجرایی ندارد. چراکه اتفاقا این سازکارهای مقابله با تهدیدات بینالمللی است که میتواند به راحتی سبب به کارگیری زور شود و نه اقدامات بینالمللی برای جلوگیری از نقض حقوق بشر.
نقد دوم: در مقدمه این یادداشت به درستی اشاره شده است که جدی قلمداد کردن تهدیدات دولت ایران از جانب جامعه بینالمللی قابل درک است اما نپذیرفتهاند که این تهدیدات که در جامعه بینالملل موثر میافتد به طور طبیعی پاسخی در پی خواهد داشت که اتفاقا –چنانکه توضیح خواهم داد- میتواند کاملا قانونی هم باشد. بنابراین بر فرض که جنگ طلبانی هم باشند که از این شرایط سوء استفاده کنند؛ با تهدیدات جدی یک دولت –در صورت وجود باقی شرایط قانونی- حمله نظامی به آن کشور مجاز شده است. علاوه بر این که دولت فعلی ایران بیشتر به همان مار شبیه است تا ریسمان سیاه و سفید.
و اما در توضیح ضروریام ابتدا اشارهای به مفهوم «حق» دارم. آقای فرجامی در یادداشت خود تاکید کردهاند که اسراییل حق حمله به تاسیسات هستهای ایران را به هیچ عنوان ندارد حتی اگر فعالیت هستهای ایران نظامی باشد. اگر حق را نوعی توانایی بدانیم که بر طبق قانون به ذیحق داده میشود تا کاری انجام دهد؛ باید دید بر طبق قواعد بینالمللی، آیا کشورها مجاز به حمله نظامی هستند یا خیر؟ و اگر هستند تحت چه شرایطی؟ پاسخ به این پرسش یک بحث جذاب و فنی حقوق بینالمللی را طلب میکند اما به طور تیتروار چنین پاسخهایی دارد:
- اصل بر عدم تجاوز است.
- منشور ملل متحد در ماده 51 حق دفاع مشروع را تحت شرایطی به رسمیت شناخته است و آرای دیوان بینالمللی دادگستری هم بر آن صحه گذاشتهاند.
- در آرای جدید دیوان بینالمللی دادگستری که از منابع اصلی حقوق بینالملل محسوب میشوند دفاع مشروع به دو مفهوم وسیعتر هم سرایت کرده است که عبارتند از دفاع پیشگیرانه و دفاع پیشدستانه.
- دفاع پیشدستانه اقداماتی را از جمله حمله نظامی شامل میشود که به دلیل «محتمل بودن» حملهای قریبالوقوع، تحت شرایطی مجاز است. (برای مثال اگر شواهدی بر امکان حمله قریبالوقوع کشور الف به کشور ب وجود داشته باشد کشور ب میتواند اقدامات لازم را برای پیش دستی علیه کشور الف انجام دهد.)
- بزرگترین توجیه در دفاع پیشدستانه هم این است که در صورتی که حملهای که احتمال آن میرود (در اینجا حمله ایران به اسراییل) صورت پذیرد؛ دیگر مجال و توانی برای جبران یا دفاع مشروع باقی نمیماند.
از اینها گذشته سازمان ملل هم بر طبق مواد 41 و 42 منشور ملل متحد میتواند با به کارگیری نیروهای نظامی اعضای ملل متحد به کشورهایی که تهدیدی برای صلح و امنیت بینالمللی محسوب میشوند؛ اقدامات لازم را صورت دهد.
پینوشت:
1- بدیهی است که من نه از جنایات اسراییل و نه از حمله احتمالی اسراییل به ایران دفاع نمیکنم. بلکه عقیده دارم که این تهران است که یه عالم و آدم بهانههای درشت و قانونی میدهد تا آن را هدف قرار دهند وگرنه از تلاویو بیش از این انتظار نمیرود.
2- یک بار دیگر تاکید میکنم دفاع مشروع از هر نوعش شرایط خاصی دارد که در صورت وجود همه آنها مجاز شمرده میشود.
«مجمع دیوانگان» مشتاقانه از انتشار یادداشتهای شما استقبال میکند.
اسرائيل پيش از اينهم به تجهيزات اتمي عراق حمله كرد و آب هم از آب تكان نخورد. اكنون كه سي سال از آن ماجرا گذشته و تجربه اسرائيل هم بيشتر شده بايد تهديدات را جدي تلقي كرد.
پاسخحذففكر ميكنم دولتمردان ايران بدليل مشكلات داخلي بعيد نيست از حمله غربي ها استقبال كنند يا حتي آنان را تحريك كنند تا هم ذهنها منحرف شود و هم بدليل وجود دشمن خارجي امكان اتحاد داخلي فراهم شود
دوست عزیز مطلب شما از نظر دادن ارجاعات به قوانین بینالمللی مفید است اما گویا یادداشت من از یک جهت بد فهمیده شده است. من هرگز نگفته و نمیگویم که با حملهی نیروهای بینالمللی به یک کشور "تحت هر شرایطی" مخالفم. اتفاقا موافقم و بارها نوشتهام که جامعهی بین المللی موظف است "با طی کردن سازوکارهای قانونی سازمان ملل" در امور داخلی کشورهایی که نظامهای دیکتاتوری سفاک دارند دخالت کند و حتی در مواردی نظیر لیبی و سوریه (و ای بسا ایران) دست به حمله نظامی بزند.
پاسخحذفاما من میگویم حمله نظامی خودسرانهی اسرائیل به تاسیسات اتمی ایران مصداق بارز یک تجاوز خارجی است و از اینرو محکوم و شایستهی پاسخ.
محمود فرجامی