کم پیش میآید که یک نمایش دو ساعته حوصله شما را سر نبرد، اما «خانمچه و مهتابی» من را خسته نکرد. نمایش خوبی بود که من خوشم آمد، اما نکته خاصی نداشت که تاثیر ماندگاری داشته باشد. شاید اصلا چنین قصدی هم در کار نبود. به هر حال احتمالا همین باعث شد که تقریبا پس از یک ماه از دیدن نمایش به ذهنم رسید چند خطی در موردش بنویسم. حدس میزنم این روزها آخرین روزهای اجرا باشد و حیف است در حد یک توصیه ساده به نمایش اشاره نشود.
ظاهر نمایش روایت یک درد مشترک زنانه بود که در سه نسل متفاوت به تصویر کشیده میشد. «نازایی» یک بهانه بود برای اشاره به دردهایی که زنان این سرزمین طی سالهای پیاپی تجربه کردهاند و هرچند ظاهرشان تغییر کرده اما باطن درد همچنان مشترک و پابرجاست. با این حال من فکر نمیکنم که این نمایش نگاهی یکسویه به دردمندی زنان داشته باشد. در واقع «خانمچه و مهتابی» از نظر من نمایشی مردستیز نبود که بخواهد زنان را قربانیان ابدی جامعه بداند. با کمی چرخش نگاه به خوبی میتوان از قبل همین روایت، به دردهایی رسید که مردان را هدف قرار داده اند. شاید لایه نخستین نمایش تنها تصویرسازی از قربانی شدن زنان باشد، اما تمام مردان نمایش نیز خود قربانیان همین جامعه هستند. به صورت خلاصه طرفین این روابط هر دو قربانی شرایط اجتماعی بودند، هرچند خودشان نمیتوانستند ریشه مشکل را به درستی پیدا کنند.
شیوه اجرا و بازیها هم به نظر من مناسب بود. نمایش پر از دکور و رنگ بود و من این صحنه سازیها را دوست دارم. حتی آن ایده ساده که بخشی از دیالوگهای پرده بعدی را به پرده قبلی میکشاند هم جالب بود. خلاصه اینکه اگر میخواهید یک بعداز ظهر آرام را در سالن نمایش سپری کنید، خانجمچه و مهتابی گزینه مناسبی است.
ظاهر نمایش روایت یک درد مشترک زنانه بود که در سه نسل متفاوت به تصویر کشیده میشد. «نازایی» یک بهانه بود برای اشاره به دردهایی که زنان این سرزمین طی سالهای پیاپی تجربه کردهاند و هرچند ظاهرشان تغییر کرده اما باطن درد همچنان مشترک و پابرجاست. با این حال من فکر نمیکنم که این نمایش نگاهی یکسویه به دردمندی زنان داشته باشد. در واقع «خانمچه و مهتابی» از نظر من نمایشی مردستیز نبود که بخواهد زنان را قربانیان ابدی جامعه بداند. با کمی چرخش نگاه به خوبی میتوان از قبل همین روایت، به دردهایی رسید که مردان را هدف قرار داده اند. شاید لایه نخستین نمایش تنها تصویرسازی از قربانی شدن زنان باشد، اما تمام مردان نمایش نیز خود قربانیان همین جامعه هستند. به صورت خلاصه طرفین این روابط هر دو قربانی شرایط اجتماعی بودند، هرچند خودشان نمیتوانستند ریشه مشکل را به درستی پیدا کنند.
شیوه اجرا و بازیها هم به نظر من مناسب بود. نمایش پر از دکور و رنگ بود و من این صحنه سازیها را دوست دارم. حتی آن ایده ساده که بخشی از دیالوگهای پرده بعدی را به پرده قبلی میکشاند هم جالب بود. خلاصه اینکه اگر میخواهید یک بعداز ظهر آرام را در سالن نمایش سپری کنید، خانجمچه و مهتابی گزینه مناسبی است.
«خانمچه و مهتابی» خوب بود؟!
پاسخحذفمن این نمایش را در مجموعه ازادی دیدم. که قطعا دکور وبسیاری عوامل دیگر متفاوت از اجرای ان در تئاتر شهر بوده.لذا قضاوت من در مورد ان اجراست و اما از نمایش که بیرون امدم فقط از وقتی که گذاشته بودم نا راضی بودم. از نادرترین احساسهایی که معمولا بعد از دیدن تئاتر به من دست میدهد.
پاسخحذفدیدن نمایش "این زندگی مال کیه"در تالار مولوی به من احساس خوبی داد.
پاسخحذفسلام
پاسخحذفقبلا یه بار واستون پیغام گذاشته بودم.می خواستم ازتون راهنمایی بگیرم. می خوام واسه یه تحقیق در مورد موضوعی مربوط به جنبش سبز موضوع پیدا کنم(در واقع یکی از دوستام می خواد تحقیق کنه).استادشون گفته موضوع تحقیق رو آزاد گذاشته و دوستم می خواد در مورد یکی از جنبه های جنبش سبز باشه. من پیشنهادم تاثیر وبلاگ نویسان جوان در جنبش بود.ولی میدونم شما می تونید خیلی بهتر راهنمایی کنید.
فقط چون وقت کمی داره اگه خیلی زود جواب بدید ممنون میشم.
در آزادی کار هادی مرزبان بود،این کار مسعود دلخواه است
پاسخحذفسرو عزیز
پاسخحذفدفعه پیش هم من خدمتتان عرض کردم که به اطلاعات بیشتری احتیاج دارم. دست کم رشته تحصیلیتان را بنویسید. زمینه تحقیق یک مسئله است و زاویه ای که می خواهید در آن زمینه پی گیری کنید مسئله دیگر. این یکی را رشته تحصیلی شما مشخص می کند
رشته تحصیلیش گرافیکه.ولی در واقع لازم نیست تحقیق با رشته ی تحصیلیش مرتبط باشه.استادشون بیشتر به فلسفه و چیزای اینطوری گرایش داره و خیلی هم باسواده.
پاسخحذفببخشید,از اونجایی که وقت واسه انجام تحقیق کمه,اگر می خواین راهنمایی کنین زودتر این کارو انجام بدید ممنون میشم.
پاسخحذفسرو عزیز
پاسخحذفلطفا یک ای-میل به من بدهید.