اخبار و گزارشهای بسیاری از بازداشتهای گسترده در روز راهپیمایی سکوت 22خرداد منتشر شده است. اینجا کمتر شاهد عینی را میتوان یافت که روایت خودش را از چنین دستگیریهایی نداشته باشد. تا آنجا که من متوجه شدم هیچ کدام از این روایتها نمیتوانند منطق مشخصی برای این بازداشتها پیدا کنند. شاید بتوان نتیجه گرفت که دستگاه سرکوب از ابتدا به قصد دستگیری تعداد مشخصی از شهروندان وارد میشود. در واقع قرار نیست اگر کسی اعتراض خاصی کرد بازداشت شود، بلکه یک برنامه از پیش تعیین شده میگوید: «هیچ تظاهراتی نباید بدون هزینه به پایان برسد. پس برای حفظ فضای رعب و وحشت، حتما باید تعداد مشخصی از راهپیمایان دستگیر شوند». اما علیرغم تمامی این بیبرنامگیها، باز هم نکات سادهای را میتوان یافت که رعایت آنها احتمال دستگیری را کاهش میدهد.
من به تمام همراهان توصیه میکنم تا حد امکان از حمل هرگونه نشانه حساسیت برانگیزی خودداری کنند. نشانههای سبز، حتی در حد ساعت مچی از چشم نیروهای سرکوب به دور نمیماند. (یکی از دوستان دیشب تعریف میکرد که خوردن «گوجه سبز» در هنگام حرکت در پیاده رو نزدیک بوده کار دستش بدهد) پس از این مورد، نشانههای دیگری هم هستند که به مدد دو سال تجربه راهپیمایی برای معترضین و سرکوبگران آشنا شدهاند. برای مثال بسیاری عادت دارند برای روزهای راهپیمایی از کفشهای راحتتر و معمولا ورزشی استفاده کنند. این ترکیب گاهی با دیگر لباسهای فرد همخوانی ندارد و کاملا توی چشم میآید. حمل بطریهای آبمعدنی که دیگر یک پلاکارد رسمی محسوب میشود!
تجربه شخصی من میگوید عبور آرام و بدون استرس از کنار نیروهای سرکوب اهمیت بسیار بالایی دارد. شما باید بتوانید طبیعیترین برخورد یک عابر بیخبر را پیشبینی کنید و به اجرا درآورید. شیوهای که من به کار میبرم معمولا این است که تلاش ویژهای برای دور شدن از گروههای مامورین به خرج نمیدهم. حتی گاه ترجیح میدهم فارغالبال از وسطشان عبور کنم و یک «ببخشید» هم بگویم و راهم را باز کنم. از قدیم گفتهاند «بهترین جا برای پنهان شدن از دست دشمن، خانه خودش است». یک شیوه مشابه دیگر که البته نیاز به آرامش و تسلط بیشتری هم دارد این است که اگر شرایط کمی به نظرتان خطرناک آمد به خود نیروها پناه ببرید. مثلا میتوانید به یکی از ماموران نزدیک شوید و آدرس بپرسید. یک سلام، یک پرسش و یک تشکر شما را تا مدتی بیمه خواهد کرد.
خلاصه اینکه در هر شرایطی باید مرز میان «شجاعت» و «انتحار» را رعایت کنید. همینکه شما دو سال پس از وقوع کودتا و علیرغم آگاهی از تمامی خطرات باز هم در یک راهپیمایی دیگر شرکت کردهاید نشان میدهد که پایمردانه بر سر مطالبات خود ایستادهاید و مرعوب تهدیدها و جنایات نشدهاید. هیچ نیازی نیست در جریان راهپیمایی عملی خارقالعاده از خود به اجرا درآورید، با ماموران درگیر شوید، جواب توهینها و تحقیرهای احتمالیشان را بدهید و تلاش کنید به آنها نشان دهید که «نمیترسید». همه ما خشمگین و بیزاریم از سیستمی که جنایت و وقاحت را به انتها رسانده است. اما واکنش پیگیر و خردمندانه سلاح بسیار کارآمدتری است از حرکتهای انتحاری گذرا که هزینهزا میشوند و امکان تداوم ندارند. بزرگترین دستاوردی که شما میتوانید برای جنبش داشته باشید این است که از یک راهپیمایی به سلامت به خانه برگردید. اینگونه به صورت عملی ترس و وحشت اطرافیان خود را کاهش خواهید داد و آنها را برای حضورهای آینده ترغیب خواهید کرد. در مقابل اگر کوچکترین اتفاقی برای شما بیفتد احتمالا یک دایره گسترده از اطرافیان شما از جرگه نیروهای فعال و موثر جنبش خارج خواهند شد.
به نیروی جمعی ایمان داشته باشید. پیروزی ما متکی بر تهورهای شخصی نیست. ما آهسته و پیوسته به پیش خواهیم رفت و در سایه گستردگی، بیشماری و اتحاد با یکدیگر است که قدرت خود را به حاکمیت تحمیل خواهیم کرد. پیروزی با ماست؛ پس سالم بمانید تا صبح پیروزی را در کنار هم جشن بگیریم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر