یادداشتهای دنبالهدار «اسناد کودتا»، همانگونه که در متن آنها نیز تاکید میشود همگی بگرفته از سند موسوم به «گزارش 300صفحهای» (از اینجا یا اینجا دریافت کنید) است که گروهی از فعالان نزدیک به تیم مهندس موسوی آن را فراهم کردند. با توجه به حجم بالای این گزارش و البته ادبیات نه چندان روان آن برای مخاطب عادی، «مجمع دیوانگان» تلاش میکند تا نکات کلیدی این گزارش را به صورت خلاصه در مجموعه «اسناد کودتا» منتشر کند. بدین ترتیب هسته اولیه تمامی موارد منتشر شده در این بخش از همان گزارش گرفته شده، هرچند ممکن است در مواردی معدود آمارهای این مجموعه تکمیل و یا حتی اصلاح شوند.
آخرین یادداشت این مجموعه با عنوان «تعداد شعب از صندوقها بیشتر بود» مورد انتقاد دوستی قرار گرفت که نوشته بود: «مطلعید که کلمات «به کرات» و «به صورت مداوم» در ادبیات پارسی که باید پاسش بداریم بار معنایی خاصی دارد ، مزید امتنان خواهد بود اگر لطف نمایید و حداقل سه مورد از اظهارات مسوولین وزارت کشور کودتا را لینک فرموده تا ثابت شود که حضرتعالی درست و صحیح و البته به جا از این کلمات استفاده نموده اید».
در پاسخ عرض میکنم که در درجه نخست این متن پیاده شده مستقیم خود گزارش است. در واقع گزارش 300 صفحهای به صورت مفصل به این مسئله میپردازد که:
«... آنها در تبلیغات سنگین رسانهای خودشان، که تا زمان همین نوشتار هم ادامه دارد، با چسبیدن به دو نکته و سفسطهبازی کوشیدهاند معترضان را دروغگو جلوه دهند. یکی از این سفسطهها تمسك به موضوع ادعای چاپ تعرفه در 21/3/88 است که بر فرض هم اگر به جای 22/3 اشتباه گفته شود، نه دلیلی برای دروغگو بودن مدعی است (چون اصل موضوع ادعا را خودشان پذیرفتهاند) و نه دلیلی برای توجیه عمل غیرقانونی ناظر و مجری است. دیگری مسأله شمارگان تعرفه چاپ شده در قبل از انتخابات است که کمیته صیانت از آرای آقای موسوی و آقای کروبی رقم 59.600.000 را ذکر کردهاند که این رقم براساس اطلاعات دریافتی از درون ستاد انتخابات وزارت کشور بوده است ...»
در این گزارش برای این شیوه از تبلیغات رسانهای مثالها متعددی ذکر میشود. در مورد ماجرای «تعرفههای بدون سریال» پیش از این و در همین بخش نوشتم. (از اینجا بخوانید) یادآوری میکنم که در بیانیه شماره 16 کمیتهصیانت از آرا به صورت موکد (یعنی در دو بند 3-3 و 4-3) بر روی کد و شماره «سریال استانی» تاکید شده است. این انتقاد به هیچ وجه تمرکزی بر روی تاریخ صدور این تعرفهها ندارد. اما مسوولین وزارت کشور در جوابیه خود تاریخ 21خرداد را دستمایه قرار دادهاند تا بگویند: «... علی رغم اطلاعات و آمار کذب در نامه آقای موسوی و تذکره روزنامه همشهری ، اولاً: تعداد تعرفه¬های چاپ¬شده اخیر، در روز 21/3/88 نبوده و در این تاریخ هیچ تعرفه¬ای چاپ نشده است». از اینجا+ متن کامل جوابیه را بخوانید تا متوجه شوید در سایه همین جور سازی، هیچ استدلالی در ادامه نیامده و صرفا به تکرار دروغ چاپ تعرفه با شماره سریال بسنده شده است.
با همین دستمایه موضوع تعداد واجدین شرایط شرکت در انتخابات نیز مطرح میشود. البته گزارش 300 صفحهای به صورت مفصل به این موضوع پرداخته که عدد 45.2 میلیون نفر، ناشی از چه آمارهای نادرستی است که مسوولان انتخاباتی اعلام کردهاند. در این مورد نیز هرچند انتقاد کمیته صیانت از آرا همچنان وارد است و من در یک یادداشت جداگانه به آن خواهم پرداخت، اما وزارت کشور باز هم اصل ماجرا را رها میکند و تمرکزش را بر روی یک اشتباه دیگر قرار میدهد:
«1- آقای موسوی در نامه خود عدد واجدین شرائط رای دهنده را تعداد 45میلیون و 200 هزار نفر ذکر کرده اند که آشکارا یک میلیون کمتر از تعداد واقعی است .که همانگونه که بار ها اعلام شده تعداد واجدین شرایط 46میلیون و 200 هزار نفر بوده است صرف نظر از اینکه جریان اصلاح طلب بار ها اعلام میکرد که تعداد واجدین شرایط بیشتر از این هم هست». (از اینجا بخوانید)
احتمالا تحت تاثیر همین شیوه پاسخگویی وزارت کشور است که دیگرانی هم در صدد بر میآیند باتکیه بر چنین اشتباهاتی «دروغنامه» موسوی منتشر کنند. باز هم به استناد گزارش 300 صفحهای یکی دیگر از این موارد را اینجا میآورم:
«دروغ شماره (16) موسوی می¬نویسد: «... مرکز آمار ایران و سازمان ثبت احوال جمعیت افراد واجد شرایط رای دادن را حدود 000/200/45 نفر اعلام کرده بودند ... » این دروغ دیگه واقعاً شاهكاره جناب موسوی است. طبق آمار رسمی مركز آمار ایران و سازمان ثبت احوال و اعلام ستاد انتخابات كشور جمعیت افراد واجد شرایط رأی دادن بیش از 46 میلیون نفر بوده¬اند و اینكه چرا جناب موسوی این تعداد را یك میلیون نفر كاهش میدند ، خود از عجایب است!!» (از اینجا بخوانید)
این شیوه از سفسطه و بازی کلامی، در برنامههای تلویزیونی مسوولین انتخابات هم مشاهده میشد که در مواردی انتقاد وبسایتهای اصولگرا را هم به دنبال داشت:
«... آقای دانشجو شب گذشته که عمده وقت برنامه (مصاحبه با شبکه خبر) را به نامهای جعلی منتسب به وزارت کشور که قبلاً در سایت آینده جعلی بودن آن مشخص گردیده است، اختصاص داد و تلاش کرد با اشاره به این نامه که قبلاً جعلی بودن آن ثابت شده بود، دیگر انتقادات را زیر سوال ببرد...» (این متن در گزارش 300صفحهای به نقل از سایت خبری انتخاب در تاریخ 38خرداد 88 آمده است اما در حال حاضر متن اصلی آن روی این سایت وجود ندارد. متن کامل خبر را از اینجا بخوانید)
با سلام وعرض ادب و احترام و تشکر از زحمتی که برای پاسخ به مرفومه بنده متحمل شدید . متشکرم از پاسخ مودبانه شما در پست قبل به کامنت این حقیر .
پاسخحذفو اما بعد ! بحث ما و اشکال من ذیل مطلبی از حضرتعالی با عنوان " تعداد شعب از صندوقها بیشتر بود" عنوان شده بود و در آنجا بنده اشکال گرفته بودم که زمانی کلمات "به کرات" و" به صورت مداوم "را به کار می بریم که گوینده دچار تکرار در موضع خودش که از نظر شما اتهام به جناب موسویست شده باشد .
اما بنده که اخبار ان زمان را دنبال میکردم به خاطر ندارم که مسئولین وزارت کشور کودتا حتی یک بار هم این موضوع را بیان کرده باشند برای همین خواستم که لینک مصاحبه هایی که آنها چنین مطلبی را ذکر کرده اند بیان نمائید .
متاسفانه مطالبی که اوردید ذره ایی به مطلب من و ایراد بنده مربوط نبود.
اولا بنده مطلبم را ذیل پست معینی نوشتم و انتظارم این بود که لینکهایی در همان مورد خاص و مربوط به آن آورده میشد و نه مطالب غیر مربوط به آن موضوع ! که این جزو اصول منطق ارسطویست .
ثانیا شما اول بحث فرمودید"یادداشتهای دنبالهدار «اسناد کودتا»، همانگونه که در متن آنها نیز تاکید میشود همگی بگرفته از سند موسوم به «گزارش 300صفحهای» (از اینجا یا اینجا دریافت کنید) است که گروهی از فعالان نزدیک به تیم مهندس موسوی آن را فراهم کردند." از عزیزی که ادعای روشنفکری دارد و خود را متعلق مشرب روشنفکران می داند انتظار این است که قبل بیان نقل قول از دیگران در یک جایگاه عمومی در باب صحت و یا عدم صحت آن تحقیق کند و بعد به آن بپردازید.
در آخر ضمن تشکر از شما باید عرض کنم تجربه بنده در بحث با دوستان سبز تجربه ای تلخ است .اکثر بحثها با احترام شروع میشد ودر نهایت موقع نتیجه گرفتن کار به فحاشی و توهین می رسید و این البته در ضعف تاریخی ما ایرانیان در گفتگو با هم دیگر است و دلیل عمده آن هم عدم رعایت بی طرفی و نداشتن پیش فرض است ولذا اگر اجازه فرمائید برای حفظ احترام دو طرف بنده را از ادامه دادن به این بحث معاف فرمائید .
با آرزوی موفقیت برای حضرتعالی
بارها سعی کردم برات نظر بذارم نشده حالا می فهمم خواننده های من از دست جعبه نظرات من چی می کشن
پاسخحذفوحید جان
پاسخحذفمن مطلب را مفصل نوشتم به این امید که گمان نکنید بی ارتباط به کلام شماست اما گویا موفق نشدم. حرف من این است که در گزارش کامل این استفاده از واژه «مکرر» تحت بستر یک بحث کلی تر معنا پیدا می کند. بحثی که من در یادداشت قبلی به آن اشاره ای نکرده بودم و اینجا تلاش کردم بازش کنم. یعنی اینجا تلاش کردم نشان دهم که گزارش 300 صفحه ای با مشاهده و ارایه چند مثال است که دست به دامان واژه مکرر می شود.
اما در همان یک مورد خاص، یعنی ادعای تعداد واجدین شرایط هم اینجا لینک مطلب وزارت کشور و سپس یک «دروغ نامه» موسوی را منتشر کردم. البته این «دروغ نامه» را امروز من به زور و از داخل یک فروم پیدا کردم اما نمی دانم در زمان انتشار گزارش چقدر گستردگی داشته و چگونه تبلیغ می شده است که تدوین کنندگان گزارش آن را حایز اهمیت برای پاسخ گویی دانسته اند. در توضیح بگویم که معمولا فقط ادعاهای مسوولان است که در این گزارش مورد توجه قرار می گیرد به استثنای این دروغ نامه که با یک کنایه مورد توجه قرار گرفته است.
خلاصه اینکه جدای از بستری که این ادعا را تکمیل می کند، فقط در همین یک مورد دو منبع متفاوت برای شما ذکر کردم. اگر شما بگویید دو منبع برای بهره گیری از واژه «مکرر» کافی نیست، من هم می گویم با شما موافقم و فقط در بستر دیگر ادعاهایی که در کنار این ادعا مورد توجه قرار گرفته اند و آن هم با کمی تخفیف این واژه را می پذیرم.
اما در مورد بخش پایانی نظر شما و مشکل در گفت و گو با سبزها, اول بگویم من خوشحالم که شما برای این کار پیش قدم شده اید. اما اگر مشکلی هست که قطعا هست شاید بد نباشد گاهی جهت انتقاد را به سوی خودتان هم بگیرید. برای مثال شما نظر قبلی خود در وبلاگ من را با لحنی آغاز کردید که برای من کمی سنگین بود. شما گناه موسوی را "ترویج مالیخولیایی توهم" عنوان کردید. مخالفان جنبش سبز طی این دو سال توهین های مشابهی به مهندس موسوی انجام دادند و این در حالی است که ایشان برای امثال بنده شخصی به غایت عزیز و قابل احترام هستند. من قصد ندارم احساسسات و عقاید شخصی شما را تغییر دهم؛ اما می گویم اگر مایل به گفت و گو هستید بد نیست در گام اول با برجسته کردن بزرگترین اختلافاتمات پا پیش نگذارید. برای منی که شما را نمی شناسم کمی اعتماد سازی کنید. ورودی بحث که از نظر من توهین آمیز باشد خیلی بعید است که تداومی منطقی پیدا کند.
به هر حال از توجه شما سپاسگزارم. مطمئن باشید تذکراتی شبیه آنچه شما دادید سبب می شود که من پس از این بیشتر در استفاده از واژگان دقت و وسواس به خرج دهم.
خارخاسک جان
پاسخحذفاز بی سعادتی من بوده است. با این حال خیلی خوشحال شدم که همین یک خط را هم نوشتید. خلاصه که به دیدار یکی از هواداران پر و پا قرص نوشته هایتان آمده اید:)