یکی از ویژگیهای طبیعی و قابل درک تبلیغات انتخاباتی این است که باید بیشترین بخش ممکن در جامعه را مورد هدف قرار دهد. این مسئله به ویژه در کشورهایی همچون ایران که از ساختارهای مدنی برخوردار نیست چشمگیرتر خواهد شد، چرا که نمایندگان به جای مذاکره با احزاب و یا گروههای مرجع باید به صورت مستقیم با توده مردم وارد گفت و گو شوند. علیرغم این انتظار رایج، برنامه انتخاباتی مهندس موسوی بخش ویژهای رابه «حمایت از معلولان» اختصاص داده است. گروهی که معمولا به دلیل جمعیت اندک و تاثیرگزاری پایین در جدالهای انتخاباتی نادیده گرفته میشوند.
در این بخش از برنامههای «دولت امید» نیز به مانند بسیاری دیگر از بخشهای آن، رویکرد اصلی دولت حمایت از نهادهای مردمی و واگذاری تصمیمگیری بر عهده خود مردم است. چند نمونه از راهکارهای 13گانه ارایه شده برای حقوق معلولین به شرح زیر است:
1- تلاشهای فرهنگی برای حذف نگرشهای منفی موجود در قبال معلولان و ارتقای اعتماد به نفس معلولان در جامعه، از جمله ارتقای آگاهی عمومی در زمینه کمتوانی با همکاری رسانهها.
2- فراهم کردن بسترهای لازم برای حضور فعال و مؤثر افراد معلول در جامعه به ویژه با تشویق و ترغیب ایجاد سازمانهای مدنی مربوط به معلولان و شرکت دادن آنها در تصمیمسازیها و تصمیمگیریهای مربوط به خودشان.
...
6- اختصاص درصدی از تولیدات مناسب سازی شده کارخانهها از جمله خودروسازی به معلولان جسمی و حرکتی.
6- اختصاص درصدی از تولیدات مناسب سازی شده کارخانهها از جمله خودروسازی به معلولان جسمی و حرکتی.
7- فراهم نمودن زمینههای اشتغال متناسب با تواناییهای جسمی و علمی معلولان.
8- شناسایی همه افراد معلول در جامعه و تلاش برای قرار دادن آنها تحت پوشش بیمه همگانی و مکمل.
9- رعایت سهم 10 درصدی جمعیت معلولان ( شامل معلولیتهای شدید، متوسط و خفیف) در سیاستگذاریها، برنامهریزیها، تخصیص منابع و غیره.
...
13- طراحی مجموعه نرم افزارهای صفحه خوان، موتور صوتی هوشمند و شناسهگر نوشتار فارسی.
پینوشت:
مجموعه یادداشتهای دنبالهدار «چه میخواستیم» به بازبینی برنامههای ارایه شده در دفترچه انتخاباتی «دولت امید» اختصاص داشت که در اینجا و با مجموع 21 یادداشت به کار خود خاتمه میدهد. به گمان من، این برنامهها که به نوعی در انتخابات سال 88 به رای گذاشته شد، میتواند دستمایهای حداقلی و مورد توافق برای تشکیل دهندگان «جنبش سبز» به حساب آید. به بیان دیگر من امیدوارم اگر آیندگان روزی بخواهند بپرسند که «شما چه میخواستید و هدف جنبش سبز چه بود»؟ ما بتوانیم بجز شعارهایی کلی نظیر «آزادی، عدالت، حقوق شهروندی و حق حاکمیت بر سرنوشت خود»، فهرست دقیقتری از مطالبات خود را هم ارایه دهیم. به یاد بیاوریم که در مورد مطالبات انقلابیون 57 بجز سه شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» هیچ دستمایه مورد توافق دیگری وجود ندارد. این سه شعار نیز بسیار کلیتر و مبهمتر از آن بودند که امروز بتوانند به سنگ محکی برای سنجش رفتار حاکمیت در مقایسه با اهداف انقلاب بدل شوند.
13- طراحی مجموعه نرم افزارهای صفحه خوان، موتور صوتی هوشمند و شناسهگر نوشتار فارسی.
پینوشت:
مجموعه یادداشتهای دنبالهدار «چه میخواستیم» به بازبینی برنامههای ارایه شده در دفترچه انتخاباتی «دولت امید» اختصاص داشت که در اینجا و با مجموع 21 یادداشت به کار خود خاتمه میدهد. به گمان من، این برنامهها که به نوعی در انتخابات سال 88 به رای گذاشته شد، میتواند دستمایهای حداقلی و مورد توافق برای تشکیل دهندگان «جنبش سبز» به حساب آید. به بیان دیگر من امیدوارم اگر آیندگان روزی بخواهند بپرسند که «شما چه میخواستید و هدف جنبش سبز چه بود»؟ ما بتوانیم بجز شعارهایی کلی نظیر «آزادی، عدالت، حقوق شهروندی و حق حاکمیت بر سرنوشت خود»، فهرست دقیقتری از مطالبات خود را هم ارایه دهیم. به یاد بیاوریم که در مورد مطالبات انقلابیون 57 بجز سه شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» هیچ دستمایه مورد توافق دیگری وجود ندارد. این سه شعار نیز بسیار کلیتر و مبهمتر از آن بودند که امروز بتوانند به سنگ محکی برای سنجش رفتار حاکمیت در مقایسه با اهداف انقلاب بدل شوند.
دفترچه «برنامه دولت امید» را از اینجا+ دریافت کنید و مجموعه یادداشتهای آن را در بخش «چه می خواستیم؟» پیگیری کنید.
این سری یادداشتهای چه میخواستیم از این جهت که برنامههای عملی را مطرح میکنند برای من بسیار جذاب هستند. اما بزرگترین مشکلی که دارم این است که گاهی حس میکنم در برنامه دولت امید هم سهم دولت و حکومت در همه چیز زیادی بزرگ است. عدم توجه به این نیاز دائم به کوچک نگه داشتن دولت شاید اصلیترین دلیلی بود که جمهوری اسلامی به وضعیت امروزی دچار شد. تفکرات چپ عمیقا در ساختار فکری شخص میر حسین موسوی عزیز و یارانش نفوذ خطرناکی دارند.
پاسخحذفبه عنوان مثال موارد شماره6 7 8 و حتی 13 واقعا کارهایی نیست که دولت مسئول انجام آنها باشد.
برای حل مشکلات به حق معلولان من داشتن یک صفحه قانون منع تبعیض و تلاشهای فرهنگی شماره 1 را ترجیح میدهم!
مهدی جان؛
پاسخحذفبا شما موافقم که دستگاه عریض و طویل دولت ما باید هرچه سریع تر روند انقباضی در پیش بگیرد و دولت باید تا حد امکان پایش را از حریم جامعه بیرون بکشد. این را هم تا حدودی می پذیرم که برنامه مهندس موسوی این شیوه از کاهش حجم دولت را در دستور مستقیم نداشته است و تنها در مواردی به افزایش حضور مردم تاکید کرده است.
با این حال این مسئله را هم نباید در نظر بگیریم که دستگاهی که 30 سال به صورت دولتی اداره شده آنچنان فاسد و راکن شده است که نمی توان یک شبه تصمیمات بزرگی در موردش گرفت. اگر به خاطر داشته باشید مهندس موسوی بارها و بارها در جریان گفت و گوهای انتخاباتی به مدل ادغام آلمان شرقی در آلمان غربی اشاره کرد. به نظر می رسید که ایشان بر روی این گذار از نظام دولتی به بخش خصوصی تحقیقات زیادی انجام داده و نظرات خاص خودشان را دارند که بررسی آن ها به این سادگی ها مقدور نیست.
با نظر آقا مهدی مخالف هستم. موارد ذکر شده با "کوچک شدن" دولت تناقضی ندارند. اگرچه شاید برخی از آنها با بازار آزاد (افسار گسیخته) تضاد داشته باشد. به عنوان مثال در مورد 6 مکانیسم بازار می گوید اگر تقاضا برای محصولات مناسب سازی شده باشد و معلولان قیمت مناسب را به کارخانه ها پیشنهاد بدهند طراحی و تولید انجام می شود و در غیر اینصورت نه. اما برنامه دولت امید می گوید که فارغ از تابع تقاضا این محصول باید طراحی و تولید شود (حتی با صرف هزینه از سوی دولت).
پاسخحذفدر مورد 7 دولت مسئولیت ایجاد زمینه های اشتغال برای همه را دارد (مطابق قانون اساسی و مطابق وظایف ذاتی آن) که معلولان هم نه تنها مستثنا نیستند بلکه باید بیشتر به آن ها توجه شود.
در مورد 8 هم که مشخص است اینکه معلولان تحت پوشش بیمه قرار بگیرند یک مساله انسانی است. نه تنها در دولت های رفاه (که برنامه دولت امید با آن پارادایم همسو است) بلکه در بسیاری از دولت های راست نیز این امتیازات به عموم مردم داده می شود. چه رسد به معلولان
در مورد 13 هم اتفاقا این مسائل چون در حیطه پژوهش و نوآوری قرار می گیرند در همه جای دنیا مورد حمایت دولت قرار می گیرند. در کشورهای در حال توسعه مثل ایران باید این حمایت ها بیشتر هم باشد تا بتواند فاصله فن آوری با غرب را کمتر کند.من واقعا منطق اینطور مخالفت ها را درک نمی کنم