آب سرانجام راهش را پیدا میکند. این را همه میدانند، اما من میگویم آبها هم با هم فرق دارند. گاه آبی طغیان میکند. بیتابی میکند و به خروش میآید. طوفان میشود و سیل میشود. هر مانعی را میکوبد و ریشهکن میکند. سد میشکند و راه باز میکند. گاه هم پیش میآید که خروش آب قدرت تخریب سد را ندارد. آنگاه است که روی دیگر خود را نشان میدهد. صبور میشود. ظاهرش آرام میگیرد اما آهسته و پیوسته ادامه میدهد. ذره ذره سد را میخراشد و قطره قطره بر آن فرود میآید. هیچ سنگ خارایی نیست که سرانجام در برابر سماجت قطرات آب نرم نشود.
آب همیشه راهش را پیدا میکند، اما اگر من بخواهم انتخاب کنم منش آب صبور و آرام را ترجیح میدهم. آب طغیانگر شاید سریعتر سدها را کنار بزند، اما معلوم نیست از پس ویرانیهایش چه برجا خواهد ماند. اما آب صبور و آرام سنگ را همانگونه میتراشد که میخواهد. آنقدر فرصت دارد که ذره ذره سنگ را بخراشد و به هر شکل که میخواهد درآورد.
آب بودن در هر شرایطی زیباست، اما شاید همه مسئله همین نباشد، شاید چه آبی بودن هم اهمیت داشته باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر